به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، از زمان پیدایش اسلام حادثههای بزرگی رخ داده، ولی هیچکدام به بزرگی واقعه کربلا نبوده است. به همین دلیل نهضت عاشورا ماندگار و جاوید است.
در کتاب «حسین (ع) احیاگر توحید»، حسین زنجانی کریمی خوانشی نو از حماسه کربلا دارد.
وی سخنان امام حسین (ع) را از شهر مدینه تا کربلا در این کتاب جمعآوری کرده و در کنارش دو شخصیت خیر و شر این واقعه یعنی امام (ع) و یزیدبن معاویه را توصیف کرده است. حسین بن علی (ع)، بهعنوان مظهر همه خوبیها و یزید ابن معاویه، بهعنوان مظهر همه شرارتها.
حسین کریمی زنجانی در کتاب حسین (ع) احیاگر توحید، اشاره به نهضت حسینی و واقعهی کربلا دارد، همچنین زمینههای سیاسی و اجتماعی نهضت کربلا را بیان کرده است.
در طول تاریخ ۱۶۰۰ ساله اسلام، حوادث گوناگونی رخ داده است؛ اما هیچ یک به اندازه حادثه کربلا جریانساز و تاثیرگذار نبودهاند. چرا که این واقعه نقطه اوج دوگانه خیر و شر بود. به ویژه اینکه میبینیم در اوج تلاشهای شیطانی بنی امیه و یزید برای نابودی کامل دو مقوله بنیادین توحید و عدالت، قیام موحدانه امام حسین (ع) و نقش کلیدی حضرت زینب (س) در انتشار پیام نهضت و احیای توحید ناب الهی، چگونه باطل السحر همه نقشهای پلید آنان گردید.
این اثر با بررسی تمام سخنان امام حسین از شروع مبارزه از مدینه تا کربلا از یکسو و تشریح تفکرات و اعمال یاران یزید از سوی دیگر، تلاش دارد با خوانشی نو، امام حسین (ع) را به عنوان احیاگر توحید و نماد عدالتخواهی در مواجهه با ستمگری، نشان دهد.
حسین (ع) قدم به قدم و لحظه به لحظه در محضر خدا و در منظر انبیاء علیهم صلوات الله همۀ یارانش را به قربانگاه برد و پس از قربانی کردن یکایک آنان، جسم مطهر خود را هم فدا کرد و تمام اینها را در راستای دوام و بقای اسلام ناب محمدی و زنده شدن کلمه الله انجام داد. در واقع قیام کربلا قیام تجسم توحید در مقابل نهاد شرکی است که کمر همت بسته بود در لوای حکومت، توحید را محو نماید.
در بخشی از کتاب حسین (ع) احیاگر توحید میخوانیم:
قاتلان امام حسین و شهدای کربلا و یاریرسانان به آنها بیش از آنند که بتوان همه آنان را برشمرد. هزاران نفر از کوفه و اطراف آن بسیج شدند تا به کربلا بیایند و در محاصره و مقاتله امام حسین (ع) و یارانش شرکت کنند. همۀ آنان به نحوی از انحاء در این جنایت بزرگ شرکت داشتند البته پژوهش گستردهای لازم است تا مشاهیر آنان شناخته شوند، امّا متأسفانه تاکنون در اینباره کار چندان منسجمی صورت نگرفته است.
در اینجا ما به معرفی تعداد بسیار محدودی از آنان خواهیم پرداخت تا شخصیت رذل و شیطان زدۀ آنان برای دیگران شناخته شود و مایه عبرت گردد؛ هچنان که خداوند متعال در قرآن مجید در کنار معرفی پیامبران الهی، به معرفی دشمنان اصلی و سرسخت آنان نیز پرداخته است. در کنار موسی و هارون، به معرفی فرعون، هامان و قارون نیز پرداخته و در کنار حضرت محمد (ص) از «ابولهب» و همسر هیزمکش او نام برده بنابراین، مناسب است در کنار امام حسین و شهدای گرانقدر کربلا، دشمنان سرسخت و قاتلان بی رحم آنان نیز شناخته شوند تا در زمانها و در صحنههای مشابه مایۀ شناخت و عبرتآموزی از زندگی خفتبار و حقیرانه و شیطانی آنان شوند، تا مورد تبعیت قرار نگیرند و موجب بصیرت افزایی حقیقت جویان شوند.
در اینجا از معاویه و مروان بن حکم نیز به عنوان دشمنان سرسخت در جزء قاتلان شهدای کربلا و امام حسین (ع) نام بردهایم، هر چند که آن دو مستقیماً دخیل نبودند و در کربلا حضور نداشتند، اما به دلیل دشمنی سرسختانه آنان با امام حسین و زمینهسازی و تمهید واقعۀ کربلا از آنان نیز در این ردیف یاد شده است.
انتهای پیام/