به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امروز اول ماه ذیالقعده مصادف با روز دختر، حبیبه آقاییپور فرزند ارشد شهید محمدرحیم آقاییپور پستی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد و به تعریف خاطرهای پرداخت.
بیشتر بخوانید
آقاییپور در پست خود نوشت:
"قرار بود دوتایی برویم جایی دیدنی....
اما نمیدانم چرا فضای آنجا برایم سنگین بود...
و من دلشوره داشتم...
آرام آرام لباس پوشیدم و منتظرتان شدم...
هوا سردتر از همیشه بود.
شما پیراهن سفیدتان را پوشیدید و پالتوی بلند مشکی و کلاه!
ایستادید توی قاب در:
- بریم باباجان؟
- بریم!
راه افتادیم!
انگار کن چند زن عجول تشت تشت توی دلم رخت میشستند.
عوضاش شما آرامتر از همیشه بودید...
زنگ زدیم.
در باز شد و به قاعدهی همیشه عقب ایستادم تا شما جلوبروید...
از پلهها بالا رفتید.
موقر.
محکم.
آرام.
سایه تان قد کشید و افتاد روی پله ها.
من زیر سایهی شما پلهها را آرام آرام بالا آمدم و به طرز عجیبی دلشورهام ساکت شد. همان لحظه توی پاگرد ایستادم، بعد توی دلم ترجیعبند همیشگیام را به خدا گفتم:
«خدای من! چه قدر خوبه بابا هست»
پ. ن۱: بدون استثناء هربار که به شما که فکر میکنم یاد آن روز میافتم.
یاد آرامشی که زیر سایهی شما سر ریز کرد به دلم.
یاد نگاهم که از پایین پلهها به مردی افتاد که جنس بودنش همیشه پر از پدرانگی بود و بینهایت امن.
میدانی بابا!
من آن لحظه بیشتر از هر وقت دیگری دخترت بودم!
پ. ن۲: اگر نقاش بودم، تصویر این خاطرهام را میکشیدم و قابش میکردم... بعد یک سال روز دختر هدیه میدادمش به دخترجانم! و میگفتم:
غم نباشد به دلت مادرجان که سایهها از بهشت بیشتر قد میکشند، گرم ترند و دلشورهها را بهتر آب میکنند.
خوب نگاه کن! تو تا ابد زیر سایهی بهشتی پدربزرگی هستی که اگرچه آن را ندیدی، اما شک ندارم قبل از آمدنت به آغوش من، تو را بغل کرده و توی گوشات اذان گفته. باورکن عزیزکم!
پ. ن۳: میلاد حضرت معصومه (س)
و
روز تکتک دخترهای بابانفسی مبارک!
زیر سایهی بهشتیاش باشید و حاجت روا"
انتهای پیام/