به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان،هر رقابتی در این کره خاکی عاری از جنجال و حاشیه نیست و اگر غیر از این بگوییم در کلیشه و جملات رویایی غرق شده ایم. فرقی نمیکند فوتبال باشد یا انتخابات ریاست جمهوری، پیشرفت علمی باشد یا پیشرفت فرهنگی، در هر مبحث و در هر زمانی همیشه دو جناح مخالف هم وجود دارد. اصل زندگی در وجود همین تضادها است.
در این روزهای انتخاباتی که کم کم رنگ و بوی جدال و رقابت به خود گرفته است و کاندیداهای ریاست جمهوری و همچنین شورای شهر مشغول اند و مردم هم نظارهگر آنان هستند، دور از حواشی این روزها در یکی از پارکهای شهرستان همدان قدم میزدم تا با صحنهای جالب مواجه شدم...
فارغ از مصیبتهای دنیوی و انتخابات ۱۴۰۰ بسکتبالیستهایی را دیدم که مشغول تمرین در کنار تفریح بودند و تور حلقههای بسکتبال با آنان در تلاطم بود. گویی در این ورزش مهارت بالایی داشتند و در عین رقابت با رفاقت بالایی در پایان تمرین قرار داشتند.
زمانی که توپ بسکتبال را وارد حلقه کرد و با خندهای همراه با کنایه با رقیب خود وارد کُری شد متوجه شدم که رقابت آنها به اتمام رسیده است و فرد خندان پیروز میدان لقب گرفته است و این بسکتبال خیابانی که رقابتهای آن تن به تن آغاز شده بود در نهایت یک برنده داشت و عده کمی از مردم هم نظاره گر این هیجانات بودند و یا در حین عبور و مرور نگاهشان به توپ بازی این جوانان همسو شده بود.
محمد طاها رجبی که از بلند قامتی و مهارت بالایش در بسکتبال مشخص بود که از کودکی با این بازی خو گرفته است در حالی که عرق در پیشانی اش خشک نشده بود با روی خندان، هم صحبت ما شد.
این بسکتبالیست بلند قامت گفت: از این که دیدم در همین تمرین ساده خیابانی چند نفر نظاره گر بازی ما بودند خوشحال شدم و تنور رقابت ما چند نفر داغتر شد؛ متاسفانه در همدان مردم در تماشای ورزشهای مختلف به جز فوتبال خنثی برخورد میکنند و به اصطلاح بود و نبودشان تفاوتی در مسئله ندارد، اما امروز کنایه و خنده همین تعداد تماشاچی کم موجب جذابتر شدن رقابت ما شده بود.
او در پاسخ به پرسش خبرنگار که آیا حضور افراد نظاره گر در همین بازی به ظاهر ساده تاثیری در خلق و خو و رفتار جوانمردانه در بازی آنها داشته است، اشاره کرد: اگر بخواهم رکتر با شما صحبت کنم در حین یک بازی ورزشی پرهیجان و پرشور یک ورزشکار بیش از آن که به فضای بیرونی توجه داشته باشد، تمام حواسش به اتفاقات داخل زمین است. چه در همین سطح ساده و چه در سطح حرفهای و مسابقات.
محمدطاها رجبی در ادامه با تاکید بر این که حتی ممکن است با داغ شدن تنور رقابت برای پیروز شدن احساسات در این موضوع دخیل شود، گفت: برای خوشحال کردن خودمان یا به اصطلاح پیروزی در مسابقه باید دست به هر اقدامی بزنیم، اما نه به هر قیمتی!
این جوان ورزشکار که اشارهای هم به شرایط انتخاباتی و گردهماییهای حامیان کاندیداها در پارکها و بوستانهای شهر داشت، با اعتقاد بر این که رقابت در هر شرایطی باید سالم باشد و حتی شرایط موجود در آن میتواند در میزان درصد سالم بودن آن موثر باشد، مدعی بود: تخریب و دروغ بستن یک عمل ناشایست است، از جوانمردی و روحیات مثبت خارج است. در یک کلام بخواهم بگویم با جوانمردی ما پیروز میشویم. اگر یک مثال ورزشی بخواهم بزنم زمانی که یک ورزشکار به زمین افتاده است و مصدوم شده است میبایست بازی را متوقف کنیم حتی اگر شرایط بازی تا حد زیادی حساس باشد. فیرپلی و یا بازی جوانمردانه در ورزش هم اهمیت دارد چه برسد به انتخابات که برای مردم سرنوشت ساز است.
رجبی میگوید: ممکن است حساسیت بالای یک رقابت موجب شود هر شخصی برای پیروزی هر کاری انجام دهد.
او ادامه میدهد: رقابتهای ورزشی و انتخاباتی بسیار متفاوت است، اما در مواردی نزدیک به هم قرار دارد.
این بسکتبالیست در حالی که بیخیال توپ بسکتبال نشده بود و همچنان آن را به زمین میکوبید تاکید کرد: رقابتی که با دروغ، جنجالهای بحث برانگیز و یا حتی نامردی باشد ارزشی ندارد. برنده آن هم مشخص است که عملکرد خوبی نخواهد داشت، زیرا از یک رقابت ناسالم بیرون آمده است، اما اگر رقابت سالم باشد پیروز آن نیز شایسته است.
او با اشاره به نام برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری و حتی شورای شهر اذعان داشت: که یک جناح در مواردی به دروغ و عوام فریبی روی آورده است که رقبای آنان با نقض صحبت هایشان و بیان اصول منطقی و بدون تخریب، جناح مقابل را توجیه کرده اند حتی اگر نخواهند قبول کنند!
رجبی در پایان به تخریب دروغ پردازی برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری علیه رقبای خود انتقاد می کند و می گوید: این حرکت به اصطلاح همان تنه و خطای غیرورزشی خودمان داخل بسکتبال است، زیرا برخی صحبتهای تخریبی موجب درگیری هواداران نامزدها میشود همانطور که ما در سالنهای ورزشی درگیری هواداران دو تیم را میبینیم و ملتهب کردن جو انتخابات اصلا به نفع هیچ کدام از جناحهای انتخاباتی نیست.
در ادامه با این ورزشکار بلند قامت خداحافظی کردم و به راه خودم ادامه دادم و در همین اوضاع و احوالات یک موضوع مرا به فکر فرو برد.
یک رقابت درون تیمی برای فیکس شدن در ترکیب اصلی تیم سختتر است یا حضور در ترکیب اصلی تیم و رقابت برای پیروزی تیم برابر رقبا؟
بیشتر بخوانید:
این سوال ورزشی را با شرایط انتخاباتی کشورمان تشبیه کردم.
حفظ اصول جوانمردی و اخلاق در میان نامزدهای انتخاباتی و انتخاب شدن جهت ریاست جمهوری مانندتلاش برای و فیکس شدن در ترکیب اصلی است.
حالا تصور کنید این موضوع و اخلاق در تبلیغات به درستی صورت نگیرد و مردم از پایمال شدن ارزشهای اخلاقی گلهمند باشند. در مقابل دیگر کشورهای جهان که رقبای ما در زمینه پیشرفتهای مختلف محسوب میشود هم دچار شکست میشویم و ممکن است امنیت سیاسی ما دچار مشکل شود.
همین موضوع باعث شد در همین گیر و دار و شلوغیهای پارکهای همدان در این ایام گرم با یک فعال دانشجویی که در مباحث سیاسی صاحب نظر است تماس تلفنی برقرار کنم و جویای عقاید و صحبتهای او شوم.
محمد مهدی مهرابی که از فعالان شناخته شده تشکلهای دانشجویی همدان و همچنین بسیج است پاسخگوی سوالات ما بود.
محمد مهدی مهرابی در رابطه با حفظ اصول اخلاقی و جوانمردی در رقابتهای انتخاباتی با یک نقل قول زیبا اشاره کرد: جوانمرد اگر به دولت برسد، خصال نیک اش آشکار گردد، و فرومایه اگر به دولت رسد، بدیها و عیوبش آشکار گردد. «تصنیف غرر الحکم»
این دانشجوی جوان در ادامه افزود: روش پیروزی کاملا امری مهم تلقی میشود. پیروزی در رقابتی که با دروغ، اهانت و عوام فریبی به سایر رقبا بهدست آید، قطعا طرحی پوچ و بی برنامه خواهد بود و در نهایت با شکست مواجه میشود.
مهرابی اذعان داشت: نامزدهای انتخاباتی میتوانند با رعایت اصول جوانمردی، احترام به سایر رقبا، تمرکز و شفاف سازی بر روی برنامهها و ایدههای پیش روی خود، هم اعتماد مردم را جلب کنند و هم پروژهای موفق داشته باشند.
او در رابطه با داغ شدن تنور انتخابات گفت: اگر نامزدی نحوه تبلیغات و برنامه ریزی دولت خود را بر اساس مسائلی که اشاره شد بچیند، مردم دلگرم و امیدوارتر به آینده یِ دولت میشوند، که نتیجه آن، حضور و مشارکت بیشتر مردمی در صحنه انتخابات خواهد بود. جامعهی ما خواهان صداقت در کنار برنامه ریزی و عمل به آن است.
این فعال دانشجویی ادامه داد: هیچ یک از نامزدها تا لحظه اعلام نتایج نباید از پیروزی در رقابتها مطمئن باشند.
در مدت زمان تبلیغات یک عوام فریبی، یک ذهنیت سازی نادرست برای جامعه و دست گذاشتن روی نقطه ضعف مردم از طرف سایر رقبا، میتواند تمام پیش بینیهای ما را تغییر دهد.
محمد مهدی مهرابی در پایان گفت: نامزد انتخابات باید بتواند با ارائه برنامههای قویِ خود و عمل به آن از مردم رای بگیرد نه با تهمت و بدیهه گویی به سایر رقبا. در این صورت میتوانیم از یک رقابت سالم نام ببریم.
با پایان صحبتهای او در مسیر پیاده روهای یک خیابان در حال بازگشت به خانه بودم که صحبتهای دو نفر با صدای بلند حین راه رفتن توجه مرا به خودشان جلب کردند.
آن طور که به نظر میآمد شخصیت جوان و گلایهمند از اوضاع کنونی اقتصادی کشور نامش پارسا بود و به تبادل نظر پیرامون مسائل انتخاباتی همراه با دوست صمیمی اش مشغول بود.
با این که عجله داشتم و سرعت راهپیمایی من بیشتر از آن دو جوان بود دو جمله از او مرا تحت تأثیر خود قرار داد و چندان هم غیرمرتبط به این مباحث نبود.
آن طور که به نظر میرسید او مخالف جدی رای دادن بود و از رقابت نامزدهای انتخاباتی راضی نبود و از احوالات او مشخص بود اصلا نمیشود به سمتش رفت، زیرا ممکن است با بدخلقی او همراه شود و نتوانم ادامه جملات او را متوجه شوم.
اما همان دو جملهای که شنیدم و به مسیرم ادامه دادم برای فهمیدن عقاید او کافی بود! او با حالتی تمسخرآمیز اشاره میکرد نامزدهای انتخاباتی ما صبح تا شب مشغول رونمایی از پروندههای فساد یکدیگر هستند، اما به یکباره تمامی این موضوعات فراموش میشود و هر کدام میروند سر جای خودشان،این موجب بدبینی در مردم می شود .
آن جا بود که بیش از پیش متوجه شدم حفظ اخلاقیات در انتخابات چه قدر میتواند در روحیه مشارکت حداکثری مردم تاثیر داشته باشد و اگر یک جا تنور انتخابات بیش از حد داغ شود میتواند برای آن انتخابات همانند یک آفَت باشد. در واقع داغی تنور انتخابات باید به پختگی تصمیم گیری مردم در انتخاب اصلح و مشارکت آنها کمک کند نه اینکه اینقدر داغ شود تا اینکه حس امید، انگیزه مردم به ویژه جوانان برای مشارکت در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی بسوزد و بنابراین آنچه نامزدهای انتخاباتی و در نهایت پیروز انتخابات باید سرلوحه کار و برنامه های خود قرار دهد تلاش برای رفع مشکلات جامعه و در نهایت افزایش حس رضایت و رضایتمندی در مردم و جامعه است .
همان طور که سهراب سپهری عزیز گفته است:
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجرهای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
گزارش از: سینا بیدمشکی
انتهای پیام/غ