به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، در ایران به طور میانگین در هر ساعت، دو نفر در تصادفات جادهای کشته میشوند. این در حالی است که به تخلفات رانندگی و بیاحتیاطی سرنشینان، به عنوان عامل اصلی اشاره میشود؛ چیزی که رانندگان اغلب آن را نمیپذیرند.
بیشتربخوانید
بررسیها نشان داده که در ایران خطاهای پزشکی زیاد و در حال افزایش است. پرستاران و پزشکان، امکانات کم و حقوق و مزایای ناکافی و ... را عامل اصلی خطاها میدانند.
نگاهی به گروههای متعدد و مخالف سیاسی نشان میدهد، تقریبا هیچیک از آنها مسئولیت رفتار خود را نمیپذیرد و تقصیر انجام نشدن برخی برنامهها و پیشآمدن برخی نقایص و ناهنجاریها را به گردن شخص دیگری میاندازند. اکنون خیل عظیمی از روشنفکران وجود دارند که در عمل به سیاست پشت کردهاند و به زندگی مردم نیز توجهی ندارند. کسانی نیز که خطی و ساده نگاه میکنند، میگویند علتالعلل مشکلات ما استبداد بوده و این امر سبب شده که دروغ بگوییم، تملق کنیم و مسئولیتناپذیر و خود مدار شویم.
«تمارض»؛ موضوعی چشمگیر در پزشکی، بهویژه در زندانها، سربازخانهها و برخی ادارهها و سازمانهای دولتی و خصوصی است، اما فقط به حوزه بهداشت و سلامت و حوزه اخلاق اجتماعی مربوط نیست. به گفته متخصصان، تمارض مشکلی فردی نیست، بلکه برخاسته از یک مشکل بزرگ فرهنگی و روانی در جامعه است.
به نظر میرسد که «تمارض اجتماعی» در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره شواهدی دارد. شواهدی که نشاندهنده اختلالات کارکردی در نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی است. گویا ما علاقه داریم دلایل و عواملی غیر از عملکرد یا بی عملی خودمان را برای امور پیدا کنیم و مسئولیت بروز حوادث را به عهده دیگران بگذاریم.
بر همین اساس؛ پژوهشگران علوم اجتماعی دانشگاه یاسوج، با انجام یک مطالعه زمینههای شکلگیری تمارض اجتماعی را در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره مورد بررسی قرار دادند.
پژوهشگران برای انجام این تحقیق با ۱۵ نفر از خبرگان و متخصصان علوم اجتماعی، مصاحبه عمیق انجام دادند و دادههای به دستآمده از گفتگو تحلیل و دستهبندی شد.
مصاحبه با خبرگان نشان داد که ۱۳ نفر از ۱۵ متخصص شرکتکننده در این پژوهش معتقدند که تمارض اجتماعی؛ ابزار مفهومی مناسبی برای مطالعه مسئولیتگریزی، توجیه و دلیلتراشی، مظلومنمایی و فریبکاری عامدانه و آگاهانه در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد تمارض اجتماعی، راهبردی است که افرادی که احساس ناامنی هستیشناختی میکنند و به شرایط فرهنگی و اجتماعی اعتراض دارند، در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره به کار میبرند تا به این ترتیب، بقای خود را در جامعه تضمین کنند.
تمارض اجتماعی؛ نوعی دهنکجی به سیستم اجتماعی
از نظر متخصصان شرکتکننده در این مطالعه: «در جامعهای که افراد احساس میکنند که در تعاملات اجتماعی فریبخورده و به نحوی نادیده گرفته شدهاند، تمارض اجتماعی، سیستمی دفاعی برای مواجهه با ناامیدی، سرخوردگی اجتماعی، استیصال، احساس شکست، احساس طردشدن، خشم، احساس نفرینشدگی، احساس قربانی شدن و به طور کلی، تهدید امنیتهستی شناختیشان است که به ظهور و بروز اعتراض به شرایط پیش گفته میانجامد و حتی نوعی دهنکجی به سیستم اجتماعی است».
بر اساس نتایج این مطالعه؛ شرایط علّی، شرایط زمینهای و مداخلهگرهای مرتبط با آن میتواند این پدیده را تشدید کند.
یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که «ناکارآمدی نهادهای سیاسی و اجتماعی، بیعدالتی، نبود شفافیت در نظام سیاسی و اجتماعی، فساد، ضعف قانون، ضعف دموکراسی و اخلاقگرایی ایدئولوژیک، به عنوان شرایط زمینهای، موقعیتهای ویژهای است که از یک سو، موجب اتخاذ راهبردهای عمل/ تعامل، یعنی تمارض اجتماعی میشود و از سویی دیگر، تهدید امنیت هستی شناختی افراد در این شرایط به تراکم اعتراض در جامعه میانجامد».
دلایل بروز پدیده تمارض اجتماعی در ایران
بررسیهای این مطالعه نشان میدهد: «نوع عملکرد افراد و گروههای مرجع، موازنه میان حق و مسئولیت، نظام اخلاقی در جامعه و مواردی از این قبیل، تأثیر زیادی هم در شرایط علّی و زمینهای و هم درباره پدیده محوری و راهبردهای مواجهه با آنها دارد. فردگرایی، مرگ آرمانخواهی، منفعتطلبی، تفوق عقلانیت ابزاری بر عقلانیت تفهمی، زیست رقابتی، نبود موازنه میان حق و مسئولیت، ناهنجاری افراد و گروههای مرجع، تضعیف اخلاق در جامعه و پیروی اخلاق از محرکهای شخصی و غرایز، علاوه بر اینکه به طور مستقیم میتواند موجب تمارض اجتماعی شود، به طور غیرمستقیم نیز با افزایش اعتراض و ناامنی هستی شناختی و همچنین حکمرانی بد میتواند به مسئولیتگریزی، دلیل تراشی و تظاهر و فریب کاری دامن بزند».
بر اساس نتایج این پژوهش، میان اعتراض، تمارض اجتماعی، حکمرانی بد، کیش فردیت، تضعیف اخلاق، کاهش سرمایه اجتماعی و پیشبینیناپذیری رفتارهای اجتماعی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
در انجام این تحقیق، امیر عیسی ملکی، سید صمد بهشتی، آرمان حیدری؛ پژوهشگران گروه علوم اجتماعی دانشگاه یاسوج مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه، زمستان سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی با عنوان «مفهومشناسی و تحلیل جامعشناختی زمینههای شکلگیری پدیده تمارض اجتماعی» در فصلنامه پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران، منتشر شده است.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/
ریشه همه تمارضات و ریاکاریها و دروغگویها و غیره ... همه و همه کنونی در جامعه مدنی عدم عدالت اجتماعی بدون تبعیضگریهای مختلف سیستماتیک است که اینها رو باندبازیها و جناح بازیها تشکیل دادند بر فرض مثال وقتی در یک اداره دولتی چند جناح و چند باند و گروه استخدام و جذب شدند درون اداره هر فردی با باند و جناح خودش نشست و برخاست می کند و اهمیتی به باند و جناح دیگری نمی دهد و مداوم تا آنجا که بتوانند در کار یکدیگر سنگ اندازی می کنند یک فرد شخص ثالثی هم مانند مثلا افراد یک پیمانکری که برای کارشان درون اداره رفت و آمد دارند ضربات زیادی می خورند چرا که هر کدامشان یه سازی می زنند و اگر افراد اون پیمانکاری که از درون این اداره آشفته خبر ندارند به ساز هر کدامشان نرقصند خودش را دوچار بحرانهای مختلف می کند تا جایی که اون مدیران اون اداره برای امورات داخلی اون شرکت پیمانکاری تصمیم گیری می کنند مثلا یه روز می گویند فلانی رو از توی شرکتت اخراج کن اقوام منو بزار جاش یا رشوه گیریها و باج گیریهای مختلف از پیمانکاران برای اینکه کارشون راه بی افته و صورت وضعیتشون پاس شود این میان فقط افراد مظلوم جامعه خسارت و ضرر و زیان بسیاری می بینند اگر نه افراد اون اداره آشفته تا باز نشستگیشون به همین روال ریاکارانشون ادامه می دهند و افراد اون پیمانکاری هم مثل همان داره ریاکار می شوند ولی اگر یک قانون فراگیر یکپارچه عادلانه بدون تبعیضگریهای مختلف صفت و سخت حاکم باشد اعضای فلان اداره هم جرات ندارند حزبی و جناحی و باندی و روابطی عمل کنند قانونی عمل می کنند و همه از وجود یک قانون خوب انسانی سیستماتیک هوشمند بهره مند می شوند البته این نظر شخصی بنده حقیر بی سواد است در اندازه فهم خودمان گفتیم نه بیشتر .
والسلام و صلوات التماس دعا .