به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «خریدة القصر» اثر عمادالدین اصفهانی قدیمیترین کتابی است که از خیام یاد کرده است. این کتاب سال ۵۷۲ حدود ۵۰ سال پس از درگذشت این شاعر به زبان عربی نوشته شده است. از دیگر کتابهایی که به این مسئله اشاره کرد «مرصاد العباد» اثر نجم الدین رازی است این اثر ۱۰۰ سال پس از درگذشت خیام به رشته تحریر درآمد. اگر رباعیات تکراری خیام را کنار بگذاریم، مجموع رباعیهای این شاعر به ۵۷ میرسد. فراموش نکنید که در درستی انتساب این رباعیها به خیام تردیدی نیست.
بیشتربخوانید
زبان طبیعی، ساده و بی آلایش در آثار خیام دیده میشود. وی در شعر از کسی پیروی نمیکرد. او برای شاعری به معنای رایج آن آثارش را نسرود بلکه میخواست به واسطه ذوق شاعری نکته بینیهای فلسفی خود را در قالب شعر بیان کند. این شاعر در جهان با عنوان شاعر، ریاضیدان و اخترشناس شناخته شد. اوج شناخت جهان از این شاعر را میتوان پس از ترجمه فیتزجرالد از اشعارش دانست.
خیام بر بر آثار ادبیات غرب از مارک توین تا تی اس الیوت تاثیر گذاشته است. همین تاثیرگذاری او را به نماد فلسفه شرق و شاعر محبوب روشنفکران جهان تبدیل کرد. پس از جرالد، ترجمه فرانسویها از آثارش به معرفی او در غرب کمک کرد. گارسن دوتاسی خاورشناس معروف فرانسوی در سال ۱۸۷۵ میلادی ۱۰ رباعی از خیام را به فرانسه برده بود و حدود ۱۰ سال پیش از این یعنی سال ۱۸۶۷ نیکولاس، کنسول سفارت فرانسه در رشت اولین ترجمه رباعیات را در فرانسه ارائه کرده بود.
او برخلاف عقیده فیتزجرالد که بر وجهه شاعری خیام تأکید میکرد او را یک صوفی میشناخت همین بیخبری از فکر خیام موجب شد که تئوفیل گوتیه او را به عنوان شاعری رند بشناسد. نظر گوتیه نسبت به خیام و شرح و تفصیل اشعارش علاقه مندی زیاد فرانسویان به این شاعر ایرانی را به همراه داشت.
ارنست رنان با تأیید نظر فیتزجرالد، خیام را شاعری توانا در حفظ هویت آریایی میدانست. وی هوش و قدرت خیام را در بیان الفاظ بعضا کفرآمیز در قالب اشعار عرفانی به تقیه نسبت داده است. آندره ژید هم با رباعیات خیام از طریق ترجمه فیتزجرالد آشنا شد. بازتاب بعضی از مفاهیم رباعیات خیام را میتوان در کتاب مائدههای زمینی او دید. ولادیمیر پوتین، مارتین لوتر کینگ و آبراهام لینکلن همیشه قبل از خواب رباعیات خیام را مطالعه میکردند.
نمونهای از رباعیات خیام:
گر مِی مخوری، طعنه مَزن دستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که میمی نخوری
صد لقمه خوری که میغلام است آن را
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشهی فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
انتهای پیام/
نمی دانم چرا در ایران به خیام به اندازه حافظ و سعدی اهمیت داده نمی شود
در صورتی که رباعیات خیام خیلی قابل فهم تر از اشعار حافظ و سعدی است