به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زنی است آرام و متین به نام مریم بانو. در یک اتاق ساده همراه همسرش، در دانشگاه زندگی میکند. از قرار او و همسرش شامیز، سرایدار دانشگاه هستند. با اینکه خیلی از مال دنیا اسباب و اثاثیهای ندارند، اما دلی بزرگ دارند و کنار هم شاد هستند.
تا اینکه یک شب شامیز به قتل میرسد و همین ماجرا، زندگی او را به هم میریزد. این خلاصهای از زندگی یکی از شخصیتهای قصه به نام مریمبانو، در سریال تلویزیونی یاور است که با شروع ماه رمضان هر شب، به کارگردانی سعید سلطانی و تهیهکنندگی آرمان زرینکوب از شبکه سه پخش میشود.
تا به امروز نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان و مردم درباره این مجموعه تلویزیونی، در فضای مجازی دست به دست چرخیده است و هر کس نظری دارد. برخی درباره شباهتهای این سریال با اثر قبلی سلطانی، یعنی ستایش میگویند و بعضی دیگر سریال را دوست دارند.
بیشتر بخوانید
این مجموعه تلویزیونی که مخالفان و موافقان بسیاری دارد، روایتگر زندگی چند خانواده است و به موضوعات مبتلابه اجتماعی میپردازد. با مهوش افشارپناه، بازیگر نقش مریمبانو به گفتگو نشستهایم که سالهای بسیاری بود از تلویزیون و سینما فاصله گرفته بود، تا اینکه سال گذشته سریال بوم و بانو را بازی کرد و امسال هم برای رمضان با سریال یاور مهمان خانههاست.
این هنرمند در سال ۱۳۵۲ در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنرهای دراماتیک فارغالتحصیل شد. او از بازیگران شناختهشده تئاتر در سالهای اخیر است. افشارپناه بازی در آثار تصویری را با فیلم سینمایی «خانه در انتظار» به کارگردانی منوچهر عسگرینسب آغاز کرد.
او این سالها در سریالهایی همچون «مشخیرا... و صندوقچه اسرار»، «این خانه دور است»، «کلانتر»، «تصمیم نهایی» و «قفسی برای پرواز» و فیلمهای سینمایی «لنگرگاه»، «هانیه» و «ترومای سرخ» ایفای نقش کرده است. با او درباره سالهای غیبتش در سینما و تلویزیون و نقش مریمبانو به گفتگو نشستهایم که در ذیل مطالعه میکنید.
آخرین بازی شما در تلویزیون در سریال قفسی برای پرواز، سال ۸۹ بود و دیگر بازی نداشتید تا اینکه پارسال با سریال بوم و بانو، بعد از گذشت ۱۰ سال روی آنتن بودید و حالا با شروع ماه رمضان سریال یاور را روی آنتن شبکه سه دارید. دلیل این همه سال غیبتتان چه بود؟ آیا نقشی به شما پیشنهاد نشده بود که شما را برای بازی وسوسه کند یا دلایل دیگری داشت؟
من هر سال یک تئاتر روی صحنه داشتم، چون واقعا تئاتر را دوست دارم، اما این ویروس کرونا، پارسال و امسال نگذاشت که ما تئاتر اجرا داشته باشیم و به همین دلیل به سمت کار تصویر برگشتم. گرچه در طول این سالها بازی نکردم، اما معنیاش این نیست که پرونده بازیگریام مختومه شده، چون در تئاتر فعال هستم و نقشهای متفاوتی هم بازی کردهام.
در واقع با گروه تئاتر پیوند و خانم منیژه محامدی کار میکنم. ضمن اینکه من از آن دست بازیگران نیستم که همزمان هم در تئاتر بازی کنم و هم در فیلم و سریال. در واقع نمیتوانم از یک تمرین، سر تمرین دیگر یا لوکیشن دیگری بروم. من به این شکل نمیتوانم کار کنم.
اما خیلی از بازیگران به این شکل کار میکنند و همزمان در چند پروژه حضور دارند. شما چطور این کار را انجام نمیدهید؟
راستش نه دوست دارم و نه دغدغهام است که این مدل کار کنم. البته نمیگویم این کار اشتباه است. حتما بازیگرانی که همزمان در چند پروژه فعالیت دارند، منطقی دارند و برایشان مقدور است. اما برای من ممکن نیست. شاید هم، چون جوانتر هستند، توانایی بیشتری دارند که من آن را ندارم. دلیل دیگر کمکاری در سریال یا فیلم، این بود که پیشنهاد خوب و جذابی نشده بود تا کار را قبول کنم.
یعنی ۱۰ سال به شما پیشنهاد نقش وسوسهانگیز در تلویزیون داده نشده بود که شما را برای بازی ترغیب کند؟
وقتی قرار است در یک پروژه کار کنیم، عوامل زیادی دست دارد. مهم است که با چه گروهی میخواهیم کار کنیم. واقعیتش این بود کارهای پیشنهادشده مورد علاقهام نبود. اما وقتی پیشنهاد خوبی شود، حتما قبول خواهم کرد. سال گذشته سریال بوم و بانو از سوی آقای سعید سلطانی پیشنهاد شد که نقش دایه یکی از شخصیتهای قصه را به عهده داشتم، نقش را دوست داشتم و پذیرفتم.
تا قبل از سریال بوم و بانو با آقای سلطانی همکاری نداشتم، اما در طول ساخت بوم و بانو، با شخصیت او بیشتر آشنا شدم. کارگردان کاربلد و شناخته شدهای است. همچنین بااخلاق است و میداند کار را چگونه انجام دهد و چگونه موضوع را روایت کند که برای مخاطبان جذاب باشد.
به همین دلیل وقتی بازی در سریال یاور به من پیشنهاد شد، قبول کردم. چون دوست داشتم باردیگر با آقای سلطانی همکاری داشته باشم. در مجموع بازی کردن در سریال یاور برایم جذاب بود و نقش مریمبانو را دوست داشتم.
در شخصیت مریمبانو آرامش و متانت خاصی دیده میشود. حتی زمانی که همسرش به قتل میرسد، در آرامش عزاداری میکند. انگار از درون گریه میکند. معمولا این ویژگی با زنان جامعه امروز که برونگرا هستند، خیلی تطابق ندارد. این موضوع از ابتدا در فیلمنامه بود یا بعد از صحبت با هم به این نتیجه رسیدید؟
وقتی بازیگر نقشی را میپذیرد، با تفکر و دیدگاه خودش است که آن را خلق میکند و با کمک و راهنمایی کارگردان تراش میدهد تا خوش آبورنگ و در عین حال قابل لمس برای مخاطبان باشد. وقتی نقش مریمبانو به من پیشنهاد شد، فیلمنامه را خواندم، با کارگردان صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که نقش مریمبانو را به این شکل به تصویر بکشیم.
هر ایدهای برای نقش مریمبانو به ذهنم میرسید، حتما با کارگردان در میان میگذاشتم و اگر او موافقت میکرد، حتما در کار اجرا میکردم. با توجه به شخصیتپردازی مریمبانو در فیلمنامه، به این شکل رسیدیم که شما الان در سریال یاور میبینید. او آرامش خاصی دارد و به همراه همسرش شامیز از خیلی چیزهای مادی گذشتهاند. البته نمیخواهم بگویم صوفیان هستند، اما برایشان مهم نیست که در یک اتاق دانشگاه زندگی میکنند. آنچه برایشان اهمیت دارد، این است که دلشان کنار همدیگر شاد است و خوشحالاند.
و، اما درباره آن بخش که اشاره کردید با زنان برونگرای جامعه تطابق ندارد، باید بگویم که همه برونگرا نیستند. خیلیها هم درونگرا هستند، مریمبانو تافته جدا بافته از جامعه نیست و بخشی از جامعه است.
برای نقش مریمبانو مابهازایی هم داشتید که بخواهید برای اجرای نقش الگو بگیرید؟
مابهازا به این معنا نیست که من حتما فردی شبیه مریمبانو را در جامعه دیده باشم و حالا از او الگو گرفته باشم. بلکه منظورم این است که ما زنانی از جنسهای متفاوت در جامعه داریم که مریمبانو هم یک مدل از آنهاست. اگر نمونه مریمبانو را ندیدهاید، دلیل بر این نمیشود که نیست.
من بعد از صحبتهایی که با کارگردان داشتم و با حس خودم، به این نتیجه رسیدم که مریمبانو را به این شکل به تصویر بکشم.
اتفاقا جزو شخصیتهای اثرگذار قصه است و میبینیم گذشتهای پشتسر گذاشته و حالا به این نقطه رسیده است. ضمن اینکه قبول ندارم همه زنان جامعه برونگرا هستند. شاید جوانترها نگاهشان به زندگی فرق کند، اما امثال مریمبانو هم داریم، به خیلی چیزها اهمیت میدهد و پایبند است؛ بنابراین زنانی از نسل مریمبانو قابل درک هستند.
واکنش مریمبانو بعد از مرگ همسرش شامیز بسیار متفاوت است و اصلا جیغ و داد نمیکند، تنها چادرش را بر سر میکشد و آرام گریه میکند. این ایده هم مال خودتان بود که به این شکل مریم بانو، بعد از مرگ همسرش رفتار کند؟
دقیق یادم نیست که این صحنه ایدهاش برای چه کسی بود. اما با توجه به درونگرایی که از مریم بانو میبینیم، بنابراین جای تعجب ندارد که به این شکل رفتار میکند. او حتی سر مزار شوهرش هم جیغ و هوار نمیکشد و شخصیتش اینطور است. حتی در دیالوگهایش میگوید شامیز فقط شوهرش نبوده، معلمش و رفیقش بوده و ۳۰ سال با هم، تجربههای ریز و درشت داشتهاند.
بازیگر پارتنر شما در این سریال اسماعیل محرابی بود. تجربه همکاری با او چطور بود؟
آقای محرابی بازیگری حرفهای و بااخلاق است. صحنههایی که با هم بازی داشتیم، از قبل در موردش صحبت میکردیم و دیالوگها را با هم مرور میکردیم که چگونه و با چه لحنی بگوییم. حتی اگر کلماتی در دهانم نمیچرخید، با هم حلش میکردیم. واقعا از همکاری کنار او لذت بردم. همینطور کارگردان با بازیگران تعامل زیادی داشت.
برخی کارگردانان دست بازیگران را هنگام صحنه باز نمیگذارند و حرف خودشان حجت است. سعید سلطانی در کار چطور بود و شما را برای خلق نقش چقدر آزاد میگذاشت؟
خیلی دستمان را باز میگذاشت. مرتب برای هر صحنهای با بازیگر صحبت میکرد و تعامل داشت. هر ایدهای به ذهنمان میرسید، با او در میان میگذاشتیم و اگر به کار کمک میکرد، حتما استفاده میکرد.
پخش ماه رمضانی سریال تا چه میزان در انتخاب شما تاثیرگذار بود. زیرا آثار ماه رمضانی خیلی هم دیده میشود؟
اگر نقش خوب نبود و کارگردان هم حرفهای نبود، مسلما قبول نمیکردم. درست است مردم در ماه رمضان بیننده بیشتر سریالها هستند، اما من دوست دارم در کاری بازی کنم که نقشم را دوست داشته باشم، نه اینکه صرفا روی آنتن باشم.
خودتان شبها بیننده سریال هستید؟
نه، متاسفانه خیلی نمیتوانم سریال را ببینم، چون در تهران نیستم و در کرج، در یک روستا زندگی میکنم و خیلی فرصت نمیشود ببینم.
این روزها با نظرات موافق و مخالف بسیاری درباره سریال روبهرو شدهایم. برخی میگویند که سریال یاور شباهتهای زیادی به سریال ستایش دارد، نظر شما چیست؟
به نظرم این دو سریال ارتباطی با یکدیگر ندارند. حال ممکن است موضوعات اجتماعی آثار، شباهتهایی داشته باشد. اما وقتی داستان متفاوت است، دیگر نمیتوان گفت شبیه هستند. شاید، چون آقای ارجمند در سریال ستایش هم بازی کرده بود، این شبهه ایجاد شده باشد، اما به نظرم فیلمنامه، شخصیتپردازیها و... کاملا تفاوت دارد. در مجموع قضاوت اصلی به عهده مردم است که امیدوارم سریال را دوست داشته باشند.
منبع:روزنامه جام جم
انتهای پیام/