به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سعید جلیلی عضو شورایعالی امنیت ملّی در نشستی با حضور جمعی از دانشجویان، به ارائه روایتی از سیر روند مذاکرات هستهای ایران با اروپا و آمریکا پرداخت.
جلیلی یکی از اشکالات عرصه روایتگری را، گزینشی مطرح شدن یک روایت برشمرد و اظهار داشت: ممکن است روایتی درست باشد، اما با گزینش، همه واقعیت گفته نشود؛ بنابراین صداقت و جامعیت، شروط لازم راویتگری است و بر همین مبنا «مذاکره» را روایت میکنیم.
وی در ادامه با بیان اینکه مسئله مذاکره در ۸ سال گذشته در ساحت سیاسی کشور، اهمیت پیدا کرد و به عنوان راهحل برای بسیاری از مشکلات مطرح گردیده است، «روایت مذاکره» را یک ضرورت دانست و تصریح کرد: تمرکز جدی دولت در ۸ سال گذشته بر این موضوع بود که میخواهد با مذاکره، مشکلات کشور را حل کند. نکته بعدی نیز این است که برخلاف برخی مقاطع قبلی، فرصت و امکان عملی مذاکره نیز برای این دولت فراهم بود.
جلیلی با اشاره به این نکته که تمرکز دولت از ۱۰۰ روز اول تا ۱۰۰ روز آخر آن در حال پیگیری حل مشکلات از طریق مذاکره بوده است، گفت: از سال ۹۲ فضای افکار عمومی با موضوع مذاکره پر شد و پس از حصول توافق برجام در سال ۹۴، آن را «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان» و «هدیه خداوند» نامیدند؛ اکنون نیز وعده میدهد که میخواهد در ۱۰۰ روز آخر نیز با مذاکره، مسائل را حل کند.
وی، افزود: این روند نشان میدهد که دولت مطابق میل و اراده خود از مذاکره به بهترین شکل بهره برده است و بنابراین اگر یک ملت ۸ سال عمر خود را مصروف یک پاسخ کرده است، باید برای ارزیابی این روند، آن پاسخ را راویت کنیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه نتیجه ۸ سال مذاکره، برخلاف «خواست مردم» و «وعدههای دولت» بوده است و عنوان کرد: در حالی که امروز هیئت ایرانی در وین به قصد مذاکره حضور پیدا کرده است، هفته گذشته وزارت امورخارجه آمریکا یک بیانیه رسمی منتشر کرد و در آن اعلام کرد که از نظر آنها سه دسته تحریمِ غیر قابل مذاکره (فهرست قرمز)، قابل مذاکره در موضوعات غیرهستهای (فهرست زرد) و تحریمهایی که درقبال آن، باید امتیازات مورد نظر آنها در مباحث هستهای داده شود، وجود دارد.
وی افزود: بنابراین تکلیف آمریکاییها در این مذاکرات روشن است؛ در موضوعاتی اصلا مذاکره نمیکنند، در موضوعاتی به دنبال امتیازات غیرهستهای هستند و در موضوعاتی نیز موارد هستهای را مطرح خواهد کرد.
دبیرسابق شورایعالی امنیت ملی با بیان اینکه این روند گفتوگوهای هستهای تحت عنوان «مذاکره تا حل مشکل» از سال ۸۲ تاکنون به مدت ۱۸ سال سابقه دارد، خاطرنشان کرد: توافق «سعدآباد»، «پاریس» و «بروکسل» به منظور اعتمادسازی از طریق تعلیق فعالیتهای هستهای در ازای امتیازات مشروطی برای ایران با سه کشور اروپایی انجام شد.
جلیلی تشریح کرد: نتیجه این مذاکرات چه شد؟ آقای روحانی به عنوان رئیس تیم مذاکرهکننده، در سال ۸۴ نامهای به آقای البرادعی، دبیرکل وقت آژانس انرژی اتمی نوشت و در آنجا گفت که ما به تمام تعهداتمان پایبند بودیم، اما شما هیچ امتیازی به ما ندادید؛ البرادعی در خاطراتش نوشته است که رفتار سه کشور اروپایی با ایران در این مذاکرات، تحقیر آمیز بود.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان با اشاره به گفتوگوهای انتقادی در دولت سازندگی، تصریح کرد: پیش از این مذاکرات، دولت وقت یک دور گفتوگوهای انتقادی در سالهای ۷۱-۷۲ با اتحادیه اروپا شروع کرد و نتیجه آن مذاکرات صدور حکم جلب رئیس جمهور وقت کشور شد.
جلیلی اظهار داشت: در دوره اصلاحات نیز بحث گفتوگوی تمدنها و همکاری با آمریکا در افغانستان و عراق پیگیری شد و در آخر، ایران را محورت شرارت نامیدند.
وی با اشاره به پانزده بار تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر پایبندی ایران به تعهدات برجامی، همین روند را برای آن صادق دانست و گفت: همین اتفاقات در سال ۹۴ و بعد از برجام نیز رخ داد؛ تعهدات از سوی ایران انجام شد، اما طرف مقابل نه تنها پایبند نبود، بلکه از توافق خارج شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: این روایت به معنای مخالفت با مذاکره و دیپلماسی نیست؛ مذاکره ابزاری برای دفاع از حقوق و تامین منافع ملی است، اما نباید کشور را معطل نتیجه آن کرد.
وی با طرح این پرسش که آیا تمام ابزار سیاست خارجی منحصر در مذاکره است؟، عرصه سیاست خارجی را وسیعتر از دیپلماسی دانست و گفت: تواناییهای دفاعی، اقتصادی، سیاست منطقهای و .. در عرصه روابط بینالملل همگی از جمله مولفههای قدرت در سیاست خارجی هستند که این مولفهها منحصر در قدرت چانهزنی نیست.
جلیلی تشریح کرد: دیپلماسی این نیست که سرمایهها و مولفههای قدرت را خرج کند؛ اگر با این روش مذاکره صورت گیرد، بعد از مدتی سرمایهای باقی نخواهد ماند.
عضو شورایعالی امنیت ملی در ادامه گفت: گفتوگو زمانی میتواند مفید واقع شود که به تقویت مولفههای قدرت کمک کند و موجب استیفای حقوق ملت شود؛ اینکه برای دفع تهدید دشمن، با دیپلماسی از حقوقمان کوتاه بیاییم، هنر نیست و بلکه موجب پیشروی دشمن در تعرض به حقوق مردم خواهد شد.
جلیلی با بیان اینکه قدرت میدان، پشتوانه مذاکره است، تصریح کرد: بهرهگیری از مذاکره، نیازمند دست برتر میدان است؛ زمانی میتوان از حقوق ملت در مذاکرات دفاع کرد، که مولفههای قدرت به عنوان پشتوانه مذاکرات تثبیت شده باشند.
رئیس سابق تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه نتایج مهم مذاکرات در دوران مسئولیت شما چه بود؟ اظهار داشت: نکته مهم در مذاکرات هستهای آن است که طرف مقابل موضوع مذاکره را بر روی «حقوق ملی» ما تعیین کرده بود؛ از سوی دیگر او از اهرم فشار استفاده میکرد تا ما در مقابل خواستههایش کوتاه بیاییم. ما گفتیم حقوق ملی، قابل مذاکره نیست.
وی افزود: یک مدل مذاکره این است که ما در برابر اهرم فشار طرف مقابل کوتاه بیاییم و از برخی حقوق چشمپوشی کنیم؛ کما اینکه در سال ۸۲ میگفتند که آمریکا افغانستان و عراق را اشغال کرده و ممکن است علیه کشور اقدام نظامی کند؛ بنابراین ما تاسیسات هستهای کشور را تعلیق کنیم.
جلیلی خاطرنشان کرد: پس از دو سال تعلیق (۸۲-۸۴) در برابر رفع تهدید، از سوی طرف مقابل مطالبه شد که برای رفع تهدیدها، تعلیق داوطلبانه هستهای ایران باید تبدیل به تعطیلی و پس از آن طی فرایندی، منجر به تخریب شود.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان افزود: کوتاه آمدن در برابر هر تنش، طرف مقابل را تشویق به استفاده از اهرمهای فشار خواهد کرد و در نتیجه این روند، خود به خود تهدیدآفرین است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به برخی اظهارات در خلال برجام مبنی بر اینکه درج شعار مرگ بر اسرائیل بر روی موشکهای نظامی یا پرواز دولتی ایران ایر به سوریه، مانع مذاکرات بود، گفت: قرار نیست وقتی یک گفتوگو صورت گرفت، مابقی ملاحظات و راهبردهای کشور تعطیل شوند.
جلیلی دراینباره افزود: آیا این اقدامات برخلاف تعهدات شما در برجام بود؟ حتی طرف مقابل هم نسبت به آنها چنین ادعایی نداشت. پس اگر گفتوگو مبتنی بر یک مبنای قوی نباشد، با اندک اتفاقی سست میشود.
نماینده رهبرانقلاب در شورایعالی امنیت ملی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه عدم اجازه به شرکتهای آمریکایی برای حضور به ایران، انگیزه اصلی آمریکا برای خروج از برجام بود، گفت: تحریمهای اولیه آمریکا پس از برجام نیز باقی ماند؛ بنابراین شرکتهای آمریکایی طبق قوانین داخلی خود، اجازه حضور در ایران نداشتند؛ اما سوال این است که چرا به جز چند بانک و شرکت کوچک، اروپاییها همکاری خود را با این آغاز نکردند؟
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان با بیان اینکه مذاکره یک ابزار است نه هدف، این ابزار را دارای ارتباط محکم با سایر موضوعات و جنبههای تاثیرگذار در کشور دانست و گفت: دیپلماسی، امری پیوسته با سایر موضوعات است. به همین خاطر میگوییم اگر مذاکره پشتوانه قدرت داشته باشد، میتوان حرکت کند.
جلیلی با توضیح اتکا مذاکرات سالهای ۸۴ تا ۹۲ به مولفههای قدرت ملی، اظهار داشت: همان طرفی که سال ۸۴ به دنبال تعطیلی و تخریب تاسیسات هستهای بود، ظرف مدت سه سال مجبور شدند به پشت میز مذاکره بیایند؛ آمریکاییها که میگفتند به علت عدم پایبندی ایران به قطعنامهها، با ما مذاکره نخواهد کرد نیز به مذاکرات پیوست.
وی افزود: چه چیزی طرف مقابل را پای میز مذاکره آورد و باعث شد تا موضوع مذاکره را ما تعیین کنیم، نه طرف مقابل؟! مولفههای قدرتی شکل گرفت که او ناچار شد در برابر آنها، عقب نشینی کند و مذاکره نیز به این مولفهها تکیه میکرد.
جلیلی اظهار داشت: سال ۸۶ که من اولین بار به عنوان مسئول مذاکره به گفتوگو رفتم، طرف مقابلی که دو سال پیش خواستار نابودی فعالیت هستهای ما بود، درخواست میکرد که تعداد سانتریفیوژهای ایران از ۳ هزار تا بیشتر نشود؛ حتی امکان اینکه شرایط بهتری را برای خود فراهم کنند، نداشتند.
وی با بیان اینکه پیشرفت فنی کشور در عرصه هستهای باعث شد تا دست ایران در مذاکرات پر باشد و طرف مقابل اذعان کرد که عقربه پیشرفت هستهای ایران از عقربه تحریمها تندتر بود، تاکید کرد: ما به عنوان مذاکرهکننده این قدرت را ایجاد نکرده بودیم بلکه پیشرفت فنی هستهای بود که به ما قدرت داده بود. اگر چنین توانمندی و سرمایهای به وجود آمد، باید از آن بهره برد تا آن را ارتقا داد؛ نه اینکه از آن هزینه کرد.
نماینده رهبرانقلاب در شورایعالی امنیت ملی با اشاره به حل ۶ مسئله فنی ایران با آژانس در سال ۸۷، گفت: ما شش مسئله حقوقی هستهای را با آژانس حل کردیم و آژانس نیز بیانیه داد که کلیه موضوعات با ایران حل شده است. وقتی مشکلات حقوقی ما حل شد، چرا باید عقبنشینی میکردیم؟!
وی افزود: به محض آنکه مسائل ما با آژانس حل شد و در ۱۰ اسفند ۸۶ اعلام شد، طرف مقابل در ۱۴ اسفند ۸۶ قطعنامه صادر کرد. طرف مقابل به لحاظ حقوقی کم آورد و گفتوگوها به درستی جواب داد، اما مشاهده میکنید، همزمانیکه مرجع بینالمللی رفتار ما را تایید میکند، آنها مجددا به اهرم فشار یعنی قطعنامه شورای امنیت روی میآورند؛ اینجاست که گفتوگو کافی نیست و باید از ابزارها و مولفههای قدرت خود استفاده کنید.
جلیلی خاطرنشان کرد: در طول دوران مسئولیت بنده در راس تیم مذاکره کننده، ۳ قطعنامه صادر شد و ۳ قطعنامه دیگر نیز مربوط به دوران مدیریت آقای لاریجانی بود. از سه قطعنامه دوران بنده، یکی از آنها جنبه بیانیه داشت و بر قطعنامههای قبلی تاکید میکرد و دو تای دیگر زمانی صادر شد که به لحاظ حقوقی، با آژانس به عنوان مرجع رسمی و بیناللملی به توافق رسیدیم و این قطعنامهها در واکنش به این توافق صادر شد.
دبیرسابق شورایعالی امنیت ملی کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: وقتی طرف مقابل دید که ما به موضع خود، پایبند هستیم و حاضر نیستیم بیش از آنچه آژانس تعیین کرده، بپذیریم، به تهران آمدند و بسته پیشنهادی ارائه دادند.
وی افزود: وقتی میخواهید مذاکره کنید، نباید روی میز باشید، باید پشت میز باشید؛ نباید موضوع مذاکره باشید، بلکه باید طرف مذاکره باشید. این یک موضع بسیار مهم است.
رئیس سابق تیم مذاکره هستهای کشورمان در ادامه توضیحات خود گفت: همان زمان آقای سولانا، نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی، با اشاره به شرور بودن بوش، هشدار میداد که ممکن است آمریکاییها از ابزارهای دیگر خود استفاده کنند که همینطور هم شد؛ آنها وقتی دیدند در مذاکره موفق نشدند، جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه را تحمیل کردند و در هر دوی آن جنگها شکست خوردند.
وی افزود: شکست ائتلاف آمریکا در جنگ با مقاومت، موجب شد تا گفتمان تغییر در این کشور رأی بیاورد؛ اوباما با شعار تغییر به ویژه در سیاست خارجی، رئیس جمهور آمریکا شد و این نتیجه شکست ابزارهای فشار آنها در سیاست خارجی بود.
جلیلی تاکید کرد: شکست ابزارهای فشار آمریکا ناشی از حضور قدرتمند ما در صحنههای مختلف اعم از مذاکرات و میدان جنگهای ۲۲ روزه و ۳۳ روزه بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه طرف مقابل در مذاکرات دهه هشتاد، به دنبال به بنبست رساندن مذاکرات بود و مطالبات حداکثری مطرح میکرد، گفت: هدف ما تغییر این صحنه و استفاده از مولفههای قدرت کشور برای ورود به مذاکرات بود. در پایان مذاکرات ژنو ۲ در مهرماه ۸۸ به طرف مقابل گفتم که برای حل موضوعات باید یک طرح مشترک و یک کار همه جانبه شکل بگیرد. ما معتقدیم سیاست خارجی مثل یک قالی ایرانی است و باید با حوصله، گره به گره آن را نقش بست.
وی افزود: سیاست خارجی یک لبخند یا یک گفتوگو نیست که در مدت زمانی کوتاهی بتوان موضوعات را به بهترین شکل مطرح نمود. اگر طرف مقابل به جز لبخند، ابزار دیگری را به کار گرفت، آیا میتوان تنها به لبخند اکتفا کرد؟
جلیلی با اشاره به موضوعات مطرح شده در دوران مسئولیت خود در راس تیم مذاکرهکننده هستهای، گفت: کشورهای غربی بعد از حل مسائل ما با آژانس، مجددا درخواست مذاکره درباره پرونده هستهای داشتند؛ اینجا بود که ما بسته پیشنهادی ارائه دادیم و در آنجا عنوان کردیم که مسائل ما با آژانس حل شده است، اگر در طرف مقابل نگرانی وجود دارد، باید «نگرانی در برابر نگرانی» مطرح شود.
وی افزود: آنجا گفتیم اگر شما نگران اشاعه هستهای هستید، ما هم نگران تسلیحات هستهای اسرائیل هستیم. اگر موضوع مذاکره برای همکاری است، ما هم حاضر به همکاری هستیم. ما در سال ۱۳۸۸ به طرف مقابل اعلام کردیم که یک میلیون بیمار ایرانی به داروهایی نیاز دارند که از سوخت ۲۰ درصد تولید میشود. ما به آژانس نامه نوشتیم که ما این سوخت را نیاز داریم؛ یا آن را به ما بفروشید یا خودمان تولید میکنیم.
جلیلی تصریح کرد: با این پیشنهاد، ما طرف مقابل در دوراهی قرار دادیم؛ اگر میپذیرفتند که سوخت را در اختیار ما قرار بدهند، قطعنامههایشان را نقض کرده بودند و اگر نمیپذیرفتند، ما خودمان سوخت ۲۰ درصد را تولید میکردیم و این اقدام برای آنها گران تمام میشد. اگر در مذاکره ابتکار عمل داشته باشید، میتوانید به سرمایه خود اضافه کنید. در دوره قبلی نه تنها سوخت ۳ درصد را از دست ندادیم بلکه سوخت ۲۰ درصد را هم بدست آوردیم.
وی با اشاره به طرح تبادل سوخت با ارسال پیشنهاد از سوی وزرای خارجه ترکیه و برزیل، گفت: آنها به واسطه نامه مکتوب اوباما، پیشنهاد تبادل سوخت دادند و ما نیز استقبال کردیم؛ پیشنهاد دادند ۱۰۰۰ کیلو سوخت ۳ درصد را میدهیم و ۱۰۰ کیلو سوخت ۲۰ درصد میگیریم. این پیشنهاد به لحاظ فنی درست بود و ترکیه و برزیل نیز تایید کردند.
جلیلی گفت: بیانیه تهران توسط روسای جمهور سه کشور امضا شد و همکاری نیز شکل گرفت؛ قطعنامه دوم در زمان بنده در همین زمان صادر شد. آمریکاییها پیشنهادشان را پس گرفتند و علیه ما قطعنامه صادر کردند و مجددا درخواست مذاکره دادند.
وی با اشاره به ارتقا موضوع مذاکرات از غنیسازی ۳ درصد به غنیسازی ۲۰ درصد، اظهار داشت: اولین دور گفتوگوها که آذر ۱۳۸۹ در ژنو ۳ شکل گرفت، برای اولین بار بود که آنها پذیرفتند موضوع گفتوگو فعالیت هستهای ایران نیست؛ بلکه موضوع، همکاری حول موضوعات مشترک است. ما نیز از مذاکره استقبال کردیم.
جلیلی تصریح کرد: اگر مذاکرهای برمبنای غلط بنا بشود و در برابر اولین اهرم فشار دشمن، عقبنشینی و امتیاز دادن رخ بدهد، دشمن با همان اهرم فشار راجع به سایر حقوق ما نیز تعرض خواهد کرد و این روندی بود که در ۸ سال اخیر نیز طی شد.
وی با بیان اینکه، پس از مذاکرات در دولت نهم و دهم، زیادهخواهیهای طرف مقابل درباره برنامه هستهای ایران متوقف و به عقب رانده شد، تصریح کرد: طرف مقابل مذاکره از خواستههای قبلی خود کوتاه میآمد و این نشان میداد که قدرت سیاست خارجی کشور، غلبه کرده است؛ این تضعیف موضع طرف مقابل صرفا ناشی از مذاکره نبود، بلکه از مولفههای قدرت ما شکل میگرفت.
جلیلی با کنایه به این سخن که پس از هر دوره مذاکرات تیم وی، یک قطعنامه علیه ایران صادر میشد، اظهار داشت: در دوران من دو قطعنامه قابل لحاظ وجود داشت که هر دوی آنها پس از یک پیروزی جدی تیم ایرانی پدید آمد؛ گفتوگوهای ما به اذعان آژانس به ثمر رسید و غربیها این موفقیت را برنتافتند و از اهرم تحریم و در مقطعی از اهرم جنگ نظامی علیه مقاومت استفاده کردند.
وی با اشاره به پایان جنگ ۲۲ روزه در دیماه سال ۸۷ و شکست رژیم صهیونیستی از نیروهای مقاومت، میدان را تولیدکننده قدرت و پشتیبان مذاکره خواند و عنوان کرد: وقتی میدان برای دیپلماسی تولید قدرت میکند، دپیلماسی نمیتواند بگوید متشکرم و بعد برود بر سر میدان مذاکره کند.
جلیلی در اینباره تصریح کرد: همین دوستانی که در سالهای ۸۲ تا ۸۴، فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور را تعطیل کردند، آن زمان توجیهشان این بود که دولت بوش، افغانستان و عراق را اشغال کرده و این موضوع خطرناک است، اما همین وزارت خارجه دولت بوش در سالهای ۸۵ تا ۸۷ برای ما نامه مینوشت و از ما درخواست میکرد که در عراق به آنها کمک کنیم.
عضو شورایعالی امنیت ملی گفت: مذاکره باید در امتداد میدان باشد، نه در جهت عکس آن. مذاکره باید میدان مولد قدرت را تقویت کند، نه اینکه آن را هزینه نماید. خرج کردن سرمایه که هنر نیست.
وی افزود: گفتوگو به منزله خرج کردن سرمایه غلط است؛ تنها زمانی میتوان منافع ملی را به دست آورد که مولفههای قدرت را تثبیت و آنها را تقویت کرد.
انتهای پیام/
به جای آمریکای تنها ، همه دنیا ما رو تحریم کردن تا جایی که کشور دوست و عزیزتون روسیه s300 که پولشو گرفته بود تا چند سال بهمون نداد و کشور عزیز تر از جانتان چین نیز میلیارد ها دلار ما را بلوکه کرد.