به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زندگی صنعتی، جهانی شدن و پیشرفت برق آسای سبک زندگی دیجیتال و تغییر مدام شاخصهای جذابیت و زیبایی همچنین رایج شدن سبک زندگی «خودت و زندگی ات را در فضای مجازی به نمایش بگذار!» عوارض خاص خود را دارد که گاه در حد و اندازه یک اختلال جدی روانشناختی «خودزشت انگاری» با نام جهانی «BDD» بروز میکند و گاه در قوارهی به اندازه کافی خود را زیبا ندیدن یا تلاش افراطی برای «من زیباترینم» شدن.
این عوارض حد و مرز جنسیتی یا سن و سال ندارد. با این حال گفته میشود بیشتر، جوانها به خصوص خانمها درگیرش میشوند. گروههای دیگر سنی و آقایان هم، اما مصون نیستند.
ما در مواجهه با آیینه و فضای مجازی باید کدام «علائم» را بشناسیم و کدام «عوامل» موثر را تا به این اختلالها گرفتار نشویم؟ زندگی امن و آرام خودمان را داشته باشیم و برای زیباترین بودن مسابقه ندهیم. مشاوری که با او گفتگو میکنیم حرفش را نکته جالبی آغاز میکند: «چقدر از عمر ما جلوی آیینه هدر نرفته؟»
بیشتر بخوانید
***چشمی که کور میشود
اینستاگرام، نمایش عکسهای پروفایل ما در مجازی، پخش زنده شبکههای اجتماعی، تماسها و گفتگوهای تصویری آنلاین میتواند در همین شرایط کرونایی دردسرهایی برایمان بسازد اگر به اندازه کافی آگاه نباشیم. اختلال خودزشت پنداری میتواند در کمین ما هم باشد. این اختلال گاهی چنان حاد میشود که کار فرد از انجام فهرستی از جراحیهای عجیب و متعدد حتی ممکن است به افسردگی حاد حتی خودکشی هم برسد. افرادی که به این عارضه روانشناختی دچارند خودِ واقعیشان را در آیینه نمیبینند در عوض فردی پر عیب و ایراد میبینند که دیدنش خوشایند نیست. ساعتها از عمرشان رو به آیینه تلف میشود. مدام آرایش و اصلاح میکنند. در موارد حادتر حتی به جای اینکه به اصطللاح ابرویشان را درست کنند، میزنند و چشمشان را در میآورند!
یعنی به مرور با همین رسیدگیهای افراطی به خودشان آسیب میزنند. خودشان را به تیغ جراحی میسپارند تا با تغییر، دلخواه و مطلوب شوند. به عبارتی و البته متاسفانه از دست خودشان در امان نیستند! حالا با پهن شدن بساط زندگیها در فضای مجازی و نمایش خود این عارضه فراگیر و همه گیرتر شده با درجات مختلف؛ خفیف تا قوی. «نفیسه حسن پور» مشاور خانواده میگوید: «این عوارض به تعبیری از آنچه در آیینه میبینیم به ما نزدیکتر است اگر حواسمان نباشد.»
***عوارض عمومی شدن
در این گفتگو خیلی سریع فرصت به مرور مصادیق میرسد. حسن پور ما را با علائمی آشنا میکند که ممکن است در درفتار خودمان و اطرافیانمان باشد. او معتقد است عوارض فضای مجازی، کاملاً حقیقی زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد: «پیش ترها وقتی خبری از موبایل نبود. جای عکسهای شخصی در آلبوم بود. هر کسی هم محرم دیدارشان نبود. حالا، اما عکس گرفتن از خود و زندگیمان چنان عمومیت پیدا کرده و عادی شده که مدام در معرض قضاوتیم. همین آسایش فکری ما را کم میکند. به قول معروف خواب و خوراکمان را میدزدد. قبلاً اگر جلوی آیینه درگیر ظاهرمان بودیم حالا بی وقفه فکر و ذهنمان درگیر قضاوت؛ لایک و کامنت دیگران درباره ظاهر ماست. به مرور، بی آنکه متوجه شویم ساعتها وقت مفیدمان صرف ذره بین به دست دیدن خودمان است. هرچه به خودمان دقیق و بیشتر نگاه میکنیم ایرادهای بیشتر پیدا میشود. این به مرور میتواند اختلال شود.»
***همه سلفیها پاک میشود
عوارضی که به آنها اشاره شد بیشتر نسل جدید و فرزندان را ممکن است دچار خود کند به خصوص نوجوانانی که سن بلوغ را میگذرانند و تغییرات هورمونی پیش رو دارند. به همین دلیل خلق و خو همچنین رفتارشان هم تغییر میکند. این مشاور خانواده میگوید: «بخشی از عیوب ظاهری که نوجوانان در خود پیدا میکنند طبیعی است و برحسب دوره بلوغ. به همین دلیل مدام از خود ایراد و از بقیه فاصله میگیرند. پدر و مادر، اما نگران میشوند برای مثال میگویند هرجا میرویم دخترم/پسرم دنبال یک شیشه قدی است تا مدام خود را ورانداز کند/همه اش با لباس، سر و صورتش وَر میرود/قبلاً خیلی خونگرم و اجتماعی بود، اما حالا موقع حرف زدن پاهایش را جمع میکند و عقب میبرد. انگشتان دستش را هم؛ و طوری این کار را انجام میدهد که حس میکنم میخواهد آنها را پنهان کند! /در ۵ دقیقه ۵۰ عکس سلفی میگیرد، اما حتی یکی از آنها را هم نگه نمیدارد و پاک میکند/ مدام میگوید که چشمانم کوچک است، چرا انقدر دندان هایم زشت است یا برای چه انقدر بازوهایم لاغر است؟ بهانه میگیرد که با این دماغ گنده کجا بروم؟ و...»
***زیبایی را از ذهنت شروع کن!
حالا، اما چاره چیست؟ حسن پور میگوید: «والدین باید به این رفتارها دقیق باشند نه حساس. چون فقط ماجرا را سختتر میکند. فرزندشان مرحله حساسی را میگذراند که باید اعتمادبنفس خود را بالا ببرد. شخصیت خود را طبق واقعیت بسازد نه آنچه در مجازی به او ایده آل معرفی میشود در غیر این صورت ناکام میماند با شخصیتی آسیب دیده وارد مراحل بعدی زندگی میشود بی آنکه حس رضایت درونی از خود داشته باشد.» بانوی مشاور مفید و مختصر راهنمایی میکند: «چاره چیزی نیست جز تحسین غیرمتملقانه و دروغین، دادن اطلاعات مفید به صورت غیرمستقیم و درک شرایط بلوغ نوجوانان و افراد دچار اختلال همچنین ایجاد حال خوب و حس ارزشمندی در آنها برای کمک به عبور سلامتشان از این چالش روحی.» برای درک بهتر منظورش مثالهایی میآورد: «برخی والدین چنان غیرصادقانه و اغراق شده از ظاهر فرزندشان که در مرحله نارضایتی از ظاهر خود است، تعریف میکنند که حس بدی در هر شنوندهای ایجاد میکند چه برسد به او. به جای اینکه بگویید این حس طبیعی است و مربوط به دوره بلوغ، عکسهای دوره نوجوانی یا بارداریتان را نشان دهید. طوری که انگار اصلاً منظورتان به او بگویید: چقدر آن روزها خودم را اذیت میکردم. فکر میکردم کله ام بزرگ شده، دست و پاهایم زشت. چقدر از دماغم بدم میآمد... به جای توصیفهای کاذب و غیرواقعی توجه او را به یک حسن خوب جلب کنید برای مثال تغییر قد و کشیدهتر شدن او. دندان مرتبی که دارد یا پوست صافش و... برایش فعالیت فکری و مهارتی ایجاد کنید تا زمان خالی و پرت نداشته باشد که جلوی آیینه بنشیند یا مدام سلفی بگیرد... خواهید دید به مرور به جای ظاهر زیبا روی ذهن زیبا و قوی متمرکز میشود.»
***افسردگی حقیقی با «مجازی»
این توصیهها برای بزرگترها هم کاربرد دارد. متاسفانه فضای مجازی عوارضی هم دارد. برخی اپها و شبکهها افسردگی آور هستند. اینستاگرام خودش در آماری گفته متوجه شده کاربرانش ۲۵ درصد افسردهتر شده اند. در برخی کشورها هم تحقیقات جالبی انجام شده برای مثال طبق تحقیقی که سال ۲۰۰۹ در میان جوانان ۱۶ تا ۲۵ ساله انگلیسی انجام شده متوجه شده اند به دلیل استفاده از برخی شبکههای اجتماعی طی یک سال آمار ۹ درصد حس نارضایتی و ناامیدی شان از زندگی به ۱۸ درصد رسیده یعنی دو برابر! مشاور جوان میگوید: «فضای مجازی طوری روی برخی اثر گذاشته که حتی برای جاهایی که نیاز نیست آرایش میکنند برای مثال وقتی برای خرید ساده تا سر کوچه میروند. در واقع از دیده شدن چهره شان بدون آرایش میترسند. خانمهایی که ناخن میکارند یا مژه بعد از مدتی چنان به این کار عادت میکنند که بعد از مدتی گویی دیگر نمیتوانند بدون آن مژه و ناخن زندگی کنند. از سویی میزان لوازم آرایشی که در خانه دارند بسیار بیشتر از نیاز، حد معمول و حتی کاذب و غیرمنطقی است. این در حالیست که حس میکنند چهره نهایی شان برای فلان مهمانی مطلوب نشده، چون آرایشگاه نرفته اند یا فلان قلم وسیله را ندارند و حتماً باید بخرند! از سویی دیگر زمانی که برای این کار میگذارند هم غیرمعمول است. اگر میانگین زمان آماده شدن برای یک مهمانی ساده خودمانی نیم ساعت باشد این افراد ۳، ۴ ساعت مشغول میشوند و دست آخر هم ناراضی هستند.»
*** «تحمیلِ زیبایی» تا مرگ...
چند عامل پشت پرده کاهش حس رضایت درونی ما نسبت به ظاهرمان هست که بد نیست درباره شان بدانیم. ما گرفتار دام شده ایم. دوندگی برای زیباتر و برتر شدن به واسطه ظاهرمان، سِیری نیست که تازه شروع شده. این ماجرا به اوایل قرن بیستم بر میگردد. درست زمانی که تأمین لوازم آرایش صنعتیتر شد و به دست چند شرکت فراملیّتی افتاد تا تجارت «تحمیلِ زیبایی» را آغاز کنند. بعد طراحان مد و لباس به طور جدی به میدان آمدند. صنعت سینما و هالیوود هم کم نگذاشت و تبلیغات کاری کرد که طبق آمار هر ۲۷ ثانیه حتماً یک رژلب فروخته میشود. همه اینها دست به دست هم داد تا شاخص زیبایی ثابت نماند که اگر ثابت بماند دیگر پولی عایدشان نخواهد شد. با «نسبی» کردن شاخص زیبایی هربار یک مدل و ظاهر مد میشود.
بنابراین فرد مدام تلاش میکند تا همچنان زیبا به نظر بیاید. یک روز پُر بودن صورت مد است فردا لاغرش و روزی دیگر زاویه دار بودن. اینجاست که فرد وارد چرخه جراحیهای زیبایی میشود. آمارها میگویند که طالبانِ زیبایی و ناراضیان از ظاهر خود ۷۰ درصدشان دست کم یک جراحی زیبایی انجام داده اند. آماری دیگر هم میگوید که این افراد ۲، ۳ برابر بیش از بقیه به افسردگی و احتمال خودکشی نزدیک ترند. این یعنی نارضایتی درونی و میلِ کاذب به زیبایی گاهی دردسرساز حتی کشنده میشود.
***خویشاوندان روحی
آدمیزاد فراموشکار است دست کم کمی و البته بیشتر با خود. گاهی یادش میرود باید هوای خودش را داشته باشد با خودش مدارا کند به خودش زیاد سخت نگیرد. دلِ خودش را با نق زدن بر سر خود و مقایسه شکل و ظاهرش با این و آن به درد نیاورد. آدم باید گاهی برود جلوی آیینه یک شانه ساده به موهایش بزند، احوال خودش را بپرسد و آنقدر در آیینه به خودش بگوید: چطوری زیبا؟ که راه بی مهری خودش به خودش را ببندد.
اینها از میان صحبت با مشاور خانواده بیرون میآید و میگوید: «خویشاوندانمان را دوست داریم، خیلی هم عالی! چه خوب است، بگردیم و «خویشاوندان روحی» را هم اطرافمان پیدا کنیم. همانهایی که حس خوبی از ظاهرمان به ما میدهند. اگر از ویژگی و زیباییهای ما تعریف میکنند به اندازه است. بیشتر سرمایههای درونی و توانمندی هایمان را یادآوری میکنند. ما را به پویایی، حال خوب و تلاش سوق میدهند. این افراد به پرورش روحیه و شخصیت ما کمک میکنند و یادآوری که زندگی نه همین لباس و چهره زیباست...»
***گاهی درمان لازم است
به یک نکته دقیق و جالب هم اشاره میکند: «بعضی افراد مدام از لباس و ظاهر ما ایراد میگیرند. مثبت اندیشی ایجاب میکند، فکر کنیم تعمدی ندارند. اما چرا انقدر ما آسیب پذیر هستیم؟ یک مرحله از حس نارضایتی درونی از زیبایی، ظاهر و حس خوب به خود نداشتن این است که افراد وقتی شرایط تغییر خود را ندارند برای فرار از حسی که دارند به دیگران سخت و از آنان مدام ایراد میگیرند. با این شیوه آرامشی مصنوعی را میچشند و به جای حل کردن مسئله صورت مسئله را پاک میکنند.» بعضی وقتها موضوع کمی جدی شده است و به جز نسخههای خانگی مثل زمان گرفتن برای دوش گرفتن، به آیینه نگاه کردن، خودآرایی و پیرایش، مهارت آموزی، ورزش و فعالیت بدنی و... باید به فکر درمان جدیتر بود. حسن پور میگوید: «گاهی افراد ناخشنود از ظاهر و زیبایی خود به مرحلهای رسیده اند که حتی پس از عمل جراحی یا رژیمهای سخت غذایی هنوز با خود حس بیگانگی دارند. ظاهرشان را دوست ندارند و حتی بدتر! حس شرمندگی و تنفر دارند در این مراحل باید حتماً به روانکاو و روانشناس مراجعه کرد. گاهی چنان تغییرات نوروشیمی و هورمونی دارند که نیاز به بررسی، درمان و دریافت دارو هست.» درباره عواملی که به این ماجرا دامن زده هم با جزئیات بیشتر میگوید: «کمالگرایی، عدم خودشناختی، فشارهای اجتماعی و خانوادگی، تحقیر در گروه دوستان و خانواده، دریافت الگوهای غلط و مدگرایی افراطی همچنین تزریق ایده آلهای تعریف شده توسط شبکههای اجتماعی و زمینه ژنتیکی میتواند این حس را در فرد ایجاد کند. بهترین راهکار، دقیق بودن برای پیدا کردن نشانههای دچار شدن به این عارضه از همان ابتداست. هرچه بگذرد درمان و بهبود زمان بر میشود.»
***هزینه نجومی سرخاب-سفیداب
حسن پور بهترین و ارزانترین شیوههای درمان در همان ابتدا را معرفی میکند: «خواب و تغذیه خوب و سالم، مراقبت معمول و معقول از زیبایی مثل انتخاب یک شوینده ملایم، کرم آبرسان خوب و در کل اولویت دادن لوازم بهداشتی و مراقبت پوست، مو و زیبایی به لوازم آرایشی خیلی مهم است. به جای انواع رژیم ها، ورزش را جایگزین کنید. باغبانی، پیاده روی، نظافت و آرامشبخش کردن محیط زندگی خیلی کمک کننده و در مرحله بعد مهارت آموزی مهم است. از تلاش برای داشتن ذهن زیبا هم نباید غافل شد. برای مثال درباره سرنوشت مدلهای زیبایی جهان بخوانیم. درباره اولینهای رشتههای ورزشی جهان که با چهرههای معمولی کاری کرده اند که هنوز هم رکوردشان محفوظ است. هرچه اطلاعات ما از مافیای تبلیغات، صنعت لوازم آرایشی و مد بیشتر باشد، آگاهانهتر خرید و دست هایمان را محکمتر روی جیبمان نگه میداریم. مهمتر؛ از آنچه هستیم لذت میبریم.»
به نکته جالبی اشاره کرده، کمی تحقیق کافی است تا متوجه شویم ایران دومین مصرف کننده لوازم آرایش خاورمیانه و هفتمین واردکننده لوازم آرایشی در جهان است. ۱۷ میلیون بانوی ایرانی هر ساله ۱۰ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد تومان برای خرید لوازم آرایشی هزینه میکنند که متاسفانه حدود ۷۰ درصد آن تقلبی است. به طور متوسط بانوان ما از ۲۰ نوع لوازم آرایشی استفاده میکنند. در این مواد بیش از ۸۰۰ عنصر شیمیایی و صنعتی وجود دارد که برخی حتی به همان زیباییای که دغدغه اش را داریم در درازمدت آسیب وارد میکند.
منبع:فارس
انتهای پیام/