به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، همه انسانها ممکن است اتفاقات عجیبی را در طول زندگی تجربه کرده باشند و ندانند که منشا این اتفاقات عجیب و غریب از کجاست. بعضی از مردم این ارتباطات عجیب را به وجود اشباح یا اجنه مربوط میدانند و برخی دیگر آنها را صرفا اتفاقاتی میدانند که به طور طبیعی رخ میدهند و لازم نیست حتما برای آنها دلایل عجیب و ترسناک پیدا کرد. برخی از افراد نیز این موارد را صرفا موضوعاتی خرافی میدانند اما در این اتفاقات لوازم و اشیایی وجود دارند که ارواح ساکنان قبلی در آنها حلول میکنند و این اشیا از آن پس نفرین شده میشوند.
بیشتر بخوانید
در ادامه روایتهایی از اشیا و لوازم نفرین شده را میخوانید:
در سال ۱۸۹۰ در سوانسی در جنوب ولز فردی که نتوانسته بود کلیسایی را بازسازی کند و بیکارشده بود شروع به آزار و اذیت معمار جدید کلیسا کرد. داستان از این قرار است که وقتی معمار مشهور سر آرتور بلومفیلد یک معمار محلی را برای قرارداد بازسازی کلیسای باستانی سنت ماری در مرکز شهر مورد ضرب و شتم قرار داد، معمار محلی خشمگین شد. چند سال بعد معمار محلی یک ردیف کلبه قدیمی که روبهروی کلیسا قرار داشتند را خرید و آنها را خراب کرد و ساختمان بزرگ آجری قرمزی در آنجا ساخت و مجسمه شیطان خندان را روی ساختمان قرار داد. سپس سازنده کلیسا اعلام کرد که این کلیسا به زودی نابود خواهد شد. اکنون کلیسا تخریب شده و به جای آن ساختمانها نیز مرکز خریدی تاسیس شده که شیطان از پنجره آن به مردم نگاه میکند.
این نقاشی نفرین شده در سال ۱۸۶۴ توسط ادوین هنری لندزیر کشیده شده و اغلب توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه Royal Holloway، در لندن پنهان میشود تا دانشجویان بدون ترس و خرافات امتحانات خود را به پایان برسانند. یک سنت قدیمی وجود دارد که هر کسی که مستقیماً در یک خط دید با نقاشی بنشیند، امتحان خود را قبول نمیشود. افسانه دیگری بیان میکند که یک دانشجوی بدشانس پس از نوشتن عبارت "خرسهای قطبی باعث شد این کار را بکنم" روی برگه امتحان خود، به یکی از این خرسهای قطبی نقاشی شده نگاه کرد، دیوانه شد و خودکشی کرد؛ اما ممکن است این داستان واقعی به نظر نرسد.
جستجوی سریع درباره عروسک واقعی آنابل و عروسک واقعی رابرت در گوگل فقط محدود به دو اسباب بازی ساده کودکانه نمیشود. شهرت این عروسکها به همان چیزی است که مردم را وحشت زده میکند. از طرف دیگر، عروسک دیگری به نام لتا نیز هیولا به نظر میرسد.
افسانهها میگویند که این عروسک وحشتناک بیش از ۲۰۰ سال پیش برای یک پسر کولی کوچک ساخته شده که گفته میشود او در دریا غرق شده و حالا روح او برای همیشه در درون این عروسک مانده است. لتا اکنون در استرالیا نگهداری میشود و با مالک خود کری والتون به گشت و گذار در این سرزمین میپردازد.
این درخت بلوط باستانی در نزدیکی روستای آلتون، استافوردشایر انگلیس، بدون شک یکی از ترسناکترین درختانی است که تاکنون کسی آن را دیده است. افسانهها درباره این درخت میگویند که ارل شروزبری که در ملک بزرگ Alton Towers زندگی میکرد، عصر یک روز در حال بازگشت به خانه بود که کالسکه وی توسط یک زن تنهای گدا متوقف شد. بانوی پیر از ارل یک پنی خواست و وقتی ارل او را رد کرد، پیرزن ارل را نفرین کرد و گفت که به ازای هر شاخهای که از درخت بلوط قدیمی میافتد، یکی از اعضای خانواده اش از بین میروند. آن شب، طوفان مهیبی یکی از شاخههای درخت را جدا کرد و تا صبح، یکی از اعضای خانواده ارل به طرز وحشتناکی از دنیا رفت. ارل که بسیار ترسیده بود دستور داد که درخت بلوط را زنجیر کنند تا دیگر شاخه هایش نشکند.
شهر کارمارتن قدیمیترین شهر ولز است. یک بلوط بزرگ در این شهر وجود داشت که گمان میرود توسط یک جادوگر سرگردان کاشته شده باشد. یک پیشگویی همراه درخت باستانی با این متن وجود داشت: "وقتی Merlin’s Oak از بین برود، شهر Carmarthen نابود میشود". چندین سال بعد این درخت براساس پوسیدگی از بین رفت، این شهر در مسیر ریل قطار قرار گرفت و همین موضوع باعث ایجاد سیلابهای شدید در کارمارتن شد. اکنون شاخهای از درخت در موزه محلی نگه داشته میشود و اعتقادات بر این است شاید این شاخه، این شهر زیبا را از آخرالزمان محفوظ نگه دارد.
این عروسک، طبق افسانهها، متعلق به یک دختر کوچک در جزیره هوکایدو ژاپن بود که در کودکی فوت کرد. وقتی خانواده اش هوکایدو را به خاک سپردند، عروسک را به راهبان معبد ماننجی سپردند. اوکیکوی کوچک هنوز هم در آن معبد نگهداری میشود و موضوعی که درباره این عروسک بسیار عجیب است این است که موهای او به صورتی طبیعی و کامل رشد میکند و همین ویژگی باعث جذب گردشگران شده است. برخی از مردم حتی این اعتقاد را دارند که اگر به دهان نیمه باز این عروسک نگاه کنید متوجه میشوید که دندانها نیز در حال رشد هستند.
پس از تخریب فروشگاه جواهرات Shorland Fooks در شهر برایتون در ساحل جنوبی انگلستان، تونی بنیویتس، سازنده این فروشگاه، دفتری را در پشت دیوار آجری پنهان کرده بود را خارج کرد و همراه آن یادگاریهای جالب دیگری را نیز از فروشگاه با خود به منزل برد. پس از این اتفاق خانواده او گرفتار انواع و اقسام پدیدههای ماوراءالطبیعه شدند: صداهای عجیب، ظواهر شبح و حتی تصاویر عجیب و غریب از حضور افراد در فرش خانواده. مدتی تونی کتاب صد ساله را به جای اصلی خودش در فروشگاه برگرداند، خانواده نمیخواستند خشم جواهرسازان قدیمی دامن آنها را بگیرد و پس از مدتی خانه خود را نیز ترک کردند تا دیگر مورد آزار و اذیت نباشند.
شرارتهایی که Delphine LaLaurie در نیواورلئان مرتکب شده بود او را به یکی از شرورترین زنان تاریخ تبدیل کرده بود. در دهه ۱۹۹۰، ساکنان یک ساختمان که اتاق LaLaurie نیز آنجا بود، تصمیم گرفتند داراییهای خود را جمع کنند و با برخی کارهای هنری زیبا فضای آپارتمان را بهتر کنند. راهی بهتر از پیدا کردن ریکاردو پوستانیو، هنرمند محلی برای ترسیم پرتره از یک چهره مشهور محلی وجود نداشت. آنها با مراجعه به این نقاش یک پرتره دوست داشتنی و شاد از مادام دلفین لالوری را انتخاب کردند و نمیدانستند که شبح لالوری نیز در این نقاشی وجود دارد و قصد اذیت آنها را دارد.
انتهای پیام/
و من یک اتاق داشتم
من یک روز در پذیرایی خوابیدم ساعت سه شب بود
که من خابیده بودم
که یک ساعت خواب کوچولو داشتم که وقتی شش سالم بود خریدم
از اون ساعت یک دونه بود ه من اون ساعتو برداشتم ودختر اون ساعتو می خواست که گفت اون ساعتو بده به من من گفتم دیگه من برداشتم
نمیدم
گفت یه روزی یه جایی این ساعتو ازت می گیرم و میشکنم
و شب سدای افتاده یه چیزی رو شنیدم ر فتم اتاق خوابم دیدم ساعت افتاده و شیشه اش شکسته
و همون دختر یه دفعه ای همون دختر ی که تو فروشگاه دیدم رو تختم زاهر شد و گفت دیدی گفتم میشکنم خندید و من داد زدم وقتی پدر مادرم اومدن اون ساعتو درست کرد و گذشت اونجا و فرار کرد پدر و مادرم اومدن ودیدن چیزی نیست منو بردن روان پزشک هر چه قدر میگفتم باور نمی کرد
غریبه کیمیاو لیمیا وسیما و هیما اخری فراموش کردم تا ادرنالین خونتون بره رو میلیون پس اطلاعات چیزی رو ندارید هی نگید الکی ان