به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سرزمین سیستان در شاهنامه اهمیت ویژهای دارد. سرزمین دوستداشتنی که محل تولد و خیزش بسیاری از پهلوانان ایران زمین از جمله رستم است. بلوچستان هم با فرهنگی غنی و مردمانی بردبار شناخته میشود، اما برخی از مردمان غیور این استان بنا به دلایل عمده زیرساختی، هنوز هم از فقر اقتصادی و فرهنگی رنج میبرند.
برای حل معضلات و پاک کردن چهره فقر از سر و روی سیستانوبلوچستان نه تنها همت مسئولان دولتی، بلکه تلاش مردم و نهادهای مردمی لازم و ضروری است. سازمانهای مردم نهاد و خیریههای خودجوش مردمی اگر از مسیر درست و صحیح کار کنند، گام بزرگی برای رفع محرومیتهای این استان برداشته خواهد شد.
در پرونده امروز به سراغ حامد زراعت کن، مدیرعامل گروه جهادی «جهت» رفتیم. جوانی که از شهرش یعنی شیراز به سیستان مهاجرت کرده است تا در حد توانش به مردم عزیز این خطه از کشورمان خدمت کند و برای آنها زندگی بهتری بسازد. همچنین با گوشهای از فعالیتهای این گروه خیریه که از جوانانی با استعداد و باانگیزه تشکیل شده به عنوان جهادگرانی که کار عمران و آبادانی روستایی انجام میدهند، آشنا خواهیم شد.
در زمان اوج فعالیتهای ریگی به این استان مهاجرت کردم
شاید باورش سخت باشد، اما هنوز هم هستند مردمی که در این روزگار دل به مال دنیا و پست و مقام نبسته و راهی سرزمینهای محروم شدهاند. آنها صدای محرومان را شنیده، مرهمی برایشان پیچیده و تمام تلاششان این است که زخمشان را درمان کنند.
یکی از این افراد که از دیار خود کوچ کرده، حامد زراعت کن است، مدیرعامل گروه جهادی جهت. او متولد شیراز است و کارشناسی ارشد کارآفرینی از دانشگاه تهران دارد. او درباره علت مهاجرت به این استان میگوید: «من در اوج فعالیتهای عبدالمالک ریگی بود که دانشگاه زاهدان قبول شدم. با این که آمدنم ریسک بزرگی بود، اما به این استان مهاجرت کردم البته اوایل فقط برای درس خواندن بود، اما زمانی که نهایت محرومیت استان را دیدم، به اهداف آیندهام فکر کردم. البته من فرصتهای خوبی برای اشتغال در شهرهای دیگر داشتم. همان زمان در ستاد نانو زیر مجموعه معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری کار میکردم و پس از فراغت از تحصیل هم پیشنهادهای زیادی برای کار داشتم، اما هدف من چیز دیگری بود.»
هدفمان در قدم اول ریشهیابی مشکلات استان بود
«به همراه تیمی متشکل از دانشجویان و استادان دانشگاه استان سیستانوبلوچستان از سال ۹۰ فعالیتهای خود را برای محرومیتزدایی در سیستان و بلوچستان به صورت هدفمند و تشکیلاتی آغاز کردیم»، زراعت کن با این مقدمه میافزاید: «به همراه گروه از سال ۹۰ تا ۹۵ کار پژوهشی انجام دادیم و هدفمان این بود که تحقیقات دانشجویی را هدفمند کنیم و از این راه مسائل و مشکلات مردم این استان را ریشهیابی کنیم. مثلا گروه مهندسی مکانیک روی انرژیهای نو مثل انرژی بادی و خورشیدی یا گروه جغرافیا روی ریزگردهای سیستان کار تحقیقاتی خود را آغاز کردند.»
جهت مخفف جوانههای همت و تلاش است
او که از زمان مهاجرتش به استان سیستان و بلوچستان نزدیک به یک دهه گذشته و تلاش زیادی را در این سالها برای پاک کردن گرد محرومیت از سر و صورت این استان به کار گرفته، درباره گروه خیریهای که راه انداخته است، میگوید: «در این خصوص (ریشهیابی مشکلات استان) نتایج خوبی گرفتیم و از سال ۹۵ تحقیقاتمان وارد فاز عملیاتی شد. ما با ادارههای مختلف، خیران و سرمایه گذاران وارد مکالمه شدیم و در سال ۹۷ به طوررسمی خیریه جهت را تاسیس کردیم که مخفف جوانههای همت و تلاش است و اکنون تقریبا ۲۵ نفر در این گروه فعالیت میکنیم که هسته اصلی گروه ما از شهرهای خود مهاجرت کرده و بعضیهایمان به همراه خانوادهمان در این استان سکونت کردهایم.»
بیشتر بخوانید
کمکهای مقطعی به فقر بیشتر مردم منجر میشود
«اولویت ما از بین بردن فقر فرهنگی است و پس از آن فقر اقتصادی و به این دلیل ما وارد انجام کارهای زیرساختی شدیم، ولی متاسفانه بسیاری از مردم و نهادهای خیریه با رویکردهای احساسی و کمکهای مقطعی زحمات ما را هدر میدهند و این به فقر بیشتر در منطقه و تنبل شدن مردم دامن میزند»، مدیر عامل خیریه جهت با این مقدمه میافزاید: «پخش غذا، لوازمتحریر، لباس و... فقط برای مدت کوتاهی میتواند مفید باشد. البته اگرخانوادهای از یک پیرزن و پیرمرد از کارافتاده تشکیل شده این کمکها بلامانع است، اما وقتی میبینیم در خانوادهای چهار مرد جوان زندگی میکنند و همه بیکارند، این کمکها نه تنها فایدهای ندارد بلکه برعکس عمل میکند و تاثیرات بدی خواهد داشت! حرکت غلط نهادهای حمایتی مردم را تنبل و پرتوقع خواهد کرد. در کل تمام کمکها باید هدفمند باشد، این مسئله چیزی است که تا قبل از ورود تخصصی ما به منطقه، مورد توجه قرار نمیگرفت.
ما پولی را که از نهادهای مختلف و خیران گرفتهایم، هیچ گاه مستقیم به مردم ندادهایم بلکه آن را در قالب کالا و خدمات ارائه کردهایم. چون رویکردهای احساسی و مقطعی بعضی مردم به این محرومیتها دامن زده است. در صورتی که فقط پول یا بستههای حمایتی به افراد تعلق بگیرد، آنها را تنبل میکند و باعث میشود دیگر در قبال کارشان دلسوز نباشند! ولی ما این رویکرد را با ایجاد اشتغال تغییر دادیم تا خودشان از دسترنج خودشان نان بخورند.»
این ۴ نفر!
مدیرعامل خیریه جهت با اشاره به این نکته مهم که ما به کار تیمی و گروهی اعتقاد داریم نه کار فردی میگوید: «اعضای اصلی گروه خیریه ما ۴ نفر هستند که هیچکدامشان اهل این استان نیستند. در ضمن همهشان از لحاظ تحصیلی کم از نخبهها ندارند. بگذارید با چند جمله کوتاه با این جوانان جهادگر کمی بیشتر آشنا شوید:
حامد فرزانه| او دکترای مهندسی مکانیک، عضو علمی دانشگاه سیستان وبلوچستان و رئیس هیئت مدیره خیریه و اصالتا اهل مشهد است. او در بحثهای فناوری و حوزه انرژیهای خورشیدی و بادی فعالیت میکند. یکی از کارهایی که اکنون زیر نظر او در حال انجامش هستیم، طراحی توربین بادی خانگی کوچک است که بالای پشت بام هر خانهای میتوان نصب کرد و از انرژی بادی برای رفع نیازهای افراد استفاده کرد.
جواد یوسفی| عضو دیگر این گروه که به همراه خانوادهاش از تهران به روستای زهک در نزدیکی زابل مهاجرت کرده، یوسفی است. او کارشناسی آیتی دارد و اکنون در زمینه دامداری فعالیت میکند. جواد تجربه زیادی در این خصوص دارد و با کمک او توانستهایم بیش از ۱۲۰ دامداری در استان زیر نظر گروه خیریهایمان ایجاد کنیم.
هادی زمانی ثانی| او کارشناسی ریاضی از دانشگاه سیستانوبلوچستان دارد و اصالتا شیرازی است. ما یک کارگروه علم و فناوری داریم که کارهای علمی و هدفمند کردن فعالیتها در این گروه انجام میشود و او مسئولیت این بخش را بر عهده دارد. طراحی و ساخت دستگاه شیرهگیری خرما، دستگاه گردهافشان نخل، پرینتر سه بعدی، شیر دوش دام سبک و ... از جمله فعالیتهای این گروه است که به شدت در این خطه از کشور، کاربردی محسوب میشود.
جواد کیخا| او کارشناسی ارشد کارآفرینی از دانشگاه تهران دارد و اصالتا زاهدانی است. کیخا مسئول پروژههای روستاهای چابهار است که مسئولیت کارآفرینی در قسمت دام سبک، گیاهان دارویی و مرغ محلی در روستاهای مذکور با وی بوده و به خوبی از عهده این کار برآمده است.
مشاغل خانوادگی راه میاندازیم
مدیرعامل خیریه جهت درباره تلاششان برای حل مشکلات مادی مردم در این روستا هم با نگاهی جالب و متفاوت میگوید: «ما هسته خانواده را مدنظر داریم و روی آن متمرکزیم بنابراین مشاغل خانوادگی راهاندازی میکنیم که کل خانواده درگیرش شوند و به کار تعلق بیشتری پیدا کنند مانند دامداری یا .... در حوزه خانمها به طور تخصصی هم کارگاه پارچهبافی سنتی راه اندازی کردیم که اکنون ۱۶ نفر عضو آن به صورت ثابت هستند. همچنین ما در این مدت توانستیم ۳۰۰ شغل پایدار ایجاد کنیم. پایداری مشاغل ایجاد شده برای ما اهمیت دارد. کار ما اینطور نیست که صرفا راهاندازی یک واحد اشتغالزایی و کسب و کار کوتاه مدت باشد بلکه مداومت آن مهم است.»
برای اشتغالزایی، دام را خریدیم و به مردم دادیم
زراعت کن در خصوص کارهای ایجاد شده در این استان توسط گروه خیریهاش بیان میکند: «ما به طور تخصصی روی مشاغل روستایی مانند کشاورزی، دامداری، بستهبندی و فراوری خرما، پرورش مرغخانگی، گلخانه، صنایعدستی، پارچهبافی سنتی و لبنیات سنتی کار میکنیم. مثلا در بحث دامداری ما از مردم خواستیم با مصالحی که در اختیارشان گذاشتهایم، جایگاه نگهداری دام را بسازند یا اگر از قبل دارند آن را به سازی کنند. دام با نژاد خوب و با بهرهوری بالا به کمک خیران دیگر خریداری کرده و به مردم تحویل داده ایم. همچنین علوفه و خدمات دام پزشکی را در اختیارشان قرار دادیم. بعد از رسیدن به سود دهی، طی بازههای ۹ ماهه هزینههایی را که برایشان انجام دادیم از آنها کسر میکنیم تا مبلغ تسهیلات اولیه تسویه شود. پس از آن ما سرکشی و نظارت فنی روی روند فعالیت آنها را ادامه میدهیم تا پیشرفت کارشان متوقف نشود.»
از تربیت نسلی توانمند در آنجا غافل نشدیم
او با ذکر این که درآمدهای ما از سازمانهای مختلف و خیران در شهرهای دیگر کشور تامین میشود، میافزاید: «مشکل اصلی مردم این منطقه بیکاری است و پس از آن مشکلات زیرساختی دیگری که به این محرومیتها دامن میزند از نبود آب شیرین گرفته تا نبود برق، جادههای ایمن، نبود یا کمبود مدرسه و مراکز بهداشت و ... است. حتی در برخی از روستاهای این استان که وارد میشوید، انگار به ۵۰ سال پیش بازگشتید! شاید باور نکنید، اما مردم در برخی مناطق هنوز دارند از آب باران تغذیه میکنند! این را هم بگویم که ما به بحثهای آموزشی تاکید و توجه خاصی داریم و بدین منظور مدرسه اشتغال تاسیس کردیم و دانشآموزان در این مدرسه در زمینه دامداری تخصصی آموزش میبینند در کنار آن آموزشهای تعلیم و تربیتی هم داریم تا دانشآموزان نسل بعد حداقل از لحاظ فکری و تخصصی توانمند باشند و نسل متفاوتی را پدید بیاورند.»
دغدغهای که ما را دور هم جمع کرد
او با بیان این که همه بچهها به خاطر دغدغهای که داشتند در این گروه جمع شدهاند و هیچ سود یا نفع مالی متوجه اعضای این گروه نیست، درباره دلایل مهاجرت به این استان و پذیرفتن این همه سختی میافزاید: «صرفا کار جهادی و عشق خدمت به مردم، دلیل ما برای کوچ و مهاجرت از شهرمان به روستاهای محروم است. دل کندن از شغل و پست و مقامهای قبلی یک دلیل دارد، آن هم دغدغهمندی و حس مسئولیتی است که دربرابر تک تک مردم کشور عزیزمان داریم.»
هیچوقت از این تصمیم ام پشیمان نشدم
او در پایان گلایهای هم از بعضی مسئولان و افراد دارد و میگوید: «متاسفانه از سوی نهادهای مختلف سنگ اندازیهایی در کار ما شده است. ما در این مسیر طعنه زیاد شنیدیم و وصلههای زیادی به ما چسباندند. این تهمتها از سمت مردم نیست و متاسفانه از سمت برخی نهادهاست. فکر میکنم دلیل این بی مهریها این است که نتایج موفقیتآمیز ما مهر تاییدی بر ناکارآمدی خودشان است. آنها میبینند ما با دست خالی کارهایی را انجام دادیم که آنها با در دست داشتن امکانات نتوانستند».
زراعت کن در پاسخ به این سوالکه آیا از تصمیم اش برای مهاجرت به این استان در این سالها پشیمان شده یا نه؟ میگوید: «نه خسته شدهام و نه پشیمان. هنوز هم مشوق خیلی از دوستانم هستم. همه ما اعضای اصلی به صورت خانوادگی به این جا کوچ کردهایم و این فقط به خاطر ایجاد لبخند رضایت مردم است.»
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/