یک شاعر جوان گفت: شاعران ملزم هستند در خلق آثار ارزشی و آیینی، به تقویت داشته‌ها و انباشته‌های خویش اهتمام ورزند.

سارا جلوداریان شاعر، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره شعر‌هایی که برای ائمه اطهار و معصومین (ع) سروده می‌شود، گفت: حقیقت این است که قلم زدن و قدم زدن در وادی شعر اهل بیت افتخار و اعتباری است که قرابت و ارادت هنرمند را به اعتقادات و تعهدات دینی- آیینی به تصویر می‌کشد. چه بسا هنر‌هایی که بویی از اخلاقیات نبرده اند و در گذر زمان به نسیان دچار شده اند. قطعا شعر به عنوان هنر ملی و کهن ما، جایگاه و پایگاه متمایزی دارد؛ لذا شاعر ملزم است در خلق اثر، علی الخصوص آثاری که رویکرد ارزشی و سازنده دارند به تقویت داشته‌ها و انباشته‌های خویش در این حوزه بیفزاید.


بیشتر بخوانید


وی افزود: آگاهی و اشراف به وقایع مذهبی از پیش شرط‌های ورود به عرصه و خیمه‌ شعر آل الله است. ممکن است برخی ناهنجاری‌های گفتاری یا ساده انگاری‌های مطالعاتی یا سطحی نگری‌های ذهنی پیش آمده باشد که مطمئناً با نقد‌های سازنده و حرفه ای، می‌توان از این گردنه‌های سخت و پیچ‌های صعب، عبور کرد و شعر پالایش و ویرایش شده‌ای را پیش چشم مخاطب و گستره‌ی تاریخ ادبیات گشود.

این شاعر ادامه داد: ابعاد شخصیتی و فراز و فرود‌های زندگی ائمه اطهار، هرکدام در نوع خود منحصر به فرد و قابل تامل هستند؛ اما اگر بخواهیم یک طبقه‌بندی منصفانه و به دور از تعصب و تنگ نظری‌ داشته باشیم، امام حسین (ع) به لحاظ اینکه در سخت‌ترین بوته‌های آزمایش الهی قرار گرفتند و هرآنچه داشتند در طبق اخلاص نهادند، ماجرایی جدا دارند و حکایتی جدا. شخصیت‌هایی که بیشتر در تعامل و تجانس با واقعه سال ۶۱ هجری قمری و ماجرای عاشورا بوده اند، سهم بزرگتری از آفرینش‌های ادبی را به خود اختصاص داده‌اند. بلاجویان دشت کربلا همچون حضرت زینب (س) که نهال نازک دین را از گزند طوفان‌ها و کمند راهزن‌ها محفوظ داشتند و همنفس و همراه با امام سجاد (ع) آن را به ثمر نشاندند؛ یا حضرت ریحانه النبی فاطمه مرضیه (س) به عنوان والده‌ سادات که در طول حیات کوتاه خود چه‌ها کشیدند و چه خون دل‌ها خوردند.

جلوداریان بیان کرد: پرداختن به بّعد مبارزاتی و انقلابی این بزرگواران و یا حتی وجه اشک آور و سوزناکی زندگی شان، قلمفرسایی و تراوش عاطفی فراتری را می‌طلبد و شاید به همین علت عنصر شعر از جوشش در توصیف حضراتی مانند بانو معصومه (س) مغفول مانده که ان شاءالله با تدابیر مسئولین فرهنگی و اندیشمندان دینی این نیز نقصان رفع خواهد شد. همچنان که جشنواره‌ها یا همایش‌های ادبی-علمی-پژوهشی با محوریت حضرت خدیجه (س)، حضرت ام البنین (س) یا حضرت ام کلثوم (س) یا دیگر بانوان اهل بیت، بسترساز تولید اشعاری فاخر و خاستگاه ترویج و وجوه شخصیتی این خوبان و پاکان به مثابه الگو و معیار برای نسل ایرانی و اسلامی خواهد بود.

وی اظهار کرد: شخصیت حضرت فاطمه (س) به عنوان اسوه‌ای بی همتا و تافته‌ای جدابافته، جای سرایش و آفرینش فراوان دارند و می‌توان از دریچه‌ها و منظر‌های رنگارنگ به این نگین ناب و ریحانه‌ هستی چشم دوخت و برای آیندگان چراغ‌های زندگانی و مهربانی افروخت. انسان معاصر به جنبش معنوی و رستاخیز روحی، نیاز دارد. بشر امروز، گمشده‌هایی دارد که آن را در هیاهوی خیابان‌ها و سر بازار‌ها نمی‌تواند بیابد. سبک زندگی، گمشده‌ای است که با تمسک و توسل و توجه به زیست و منش و روش بانو فاطمه زهرا (س) می‌توان یافت و به قدر حاجت از آن فیض برد. کوتاه سخن اینکه طومار زندگی ما بدون نقطه اتصال و اتکال به معصومین، برای همیشه و همیشه چیزی کم دارد.

این شاعر ادامه داد: در هر دوره و برش زمانی، نویسندگان و هنرمندان و شعرا، به سفارش جامعه و مبتنی بر جو زمان، همصدا و همپای آحاد و توده‌های مردم می‌شوند. پیش از انقلاب، آثار شاعران به لحاظ فضای اختناق آمیز پس از کودتای ۲۸ مرداد، نمادی از حکومت نظامی، مسخ‌شدگی، اضطراب و هول و هراس بود. آنان به دنبال روزنه‌ای از امید و کورسویی از اعتدال، به بلبلان سرگشته‌ گلستان ادبیات بدل شدند و شعرشان رنگ و بوی اعتراض و سقوط و اندوه گرفت. حتی در آثار عاشورایی آنان، رگه‌هایی از قیاس یزیدیان و جباران و امویان با دستگاه حاکم، جلوه نمایی می‌کرد و "زمستان است" و "خانه ام آتش گرفت" از ورای آن سوز‌ها و ساز‌ها سربرآورد. یا آنجا که غزلسرای بی رقیب؛ مرحوم حسین منزوی از "قتل عام گل سرخ در چمن" و "دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز" سخن‌ها گفت و گفت و گفت. باری؛ برای فتح قله‌های شعر موثق و موتمن اهل بیت، بایستی مطالعه را فراراه قرار دهیم تا از بدعت نگاری‌ها و جعلیات و خرافه نویسی‌ها در امان مانده و به سیطره‌ حکمت و بینش پناهنده شویم که این مهم، همت جمعی و بلند می‌طلبد.

جلوداریان اظهار کرد:همه ما برای کسب معرفت و عرض ارادت، به این درگاه بلندبالا آمده ایم. پس همه، دانش آموز مکتب اهل بیتیم. اما آنچه مشهود است این است که اگر شاعری به این جمع ملکوتی، دل ندهد مزد نمی‌گیرد. مزد عشق، شعر خالصانه است. اگر ما با سبک روحی به این خلوت و شهود بیاییم، عزت می یابیم و مرتبه می گیریم. آن هم در پیشگاه حق و اهل حق. بی شک خداوند عالم، بر درونیات ما بصیر و بر باطن ما علیم است و هرچه کفه حضور قلب ما سنگین تر باشد، به همان میزان بیشتر پر پرواز می گیریم و به اوج می رسیم. در عین حال، از عنصر تحقیق و پژوهش و ثروت کتاب و کتابخوانی هم نباید غافل باشیم چراکه: «گنج دانایی، توانایی به همراه آوَرَد»

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار