
به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه جامجم یادداشتی از محمد حسین جعفریان، کارشناس ارشد مسائل افغانستان منتشر کرده است که متن آن در ادامه میآید:
28 آبان گذشته، دو روز پیش از سفر عمرانخان به کابل، اشرف غنی، فرمان آزادی تعداد زیادی از اتباع پاکستانی را از زندانهای افغانستان صادر کرد. مشهورترین آنها اسلم فاروقی، رهبر فعلی داعش در افغانستان بود. اما چرا آزادی چنین کسی باید برای پاکستان مهم باشد؟ و مهمتر آنکه چرا اشرف غنی کسی را که قاتل صدها نظامی و غیرنظامی کشورش بود، آزاد کرد؟
رفتاری که به تعبیر رحمت الله نبیل (رئیس پیشین امنیت افغانستان) رشوهای از سوی کابل به آی.اس.آی یا همان اطلاعات ارتش پاکستان بود. چرا دولت کابل باید چنین رشوهای به پاکستانیها بدهد؟
در 20 دی ماه 1393 نخستین شاخه برونمرزی داعش با نام ولایت خراسان دولت اسلامی اعلام وجود کرد، در شرق افغانستان و در درهای دورافتاده به نام اچی. اچین یک جغرافیای ناآرام در مرز افغانستان و پاکستان بود. درهای مرزی و مخوف در استان ننگرهار که پای نیروهای دولتی به آنجا نمیرسید. 7 بهمن همان سال العدنانی، سخنگوی داعش بیعت این گروه با ابوبکر البغدادی را به فرماندهی حافظ سعید اعلام کرد. اما حافظ سعید و نیروهایش که بودند؟ طالبان از گذشته در دو سوی خط دیورند فعال بودند. این همان خط فرضی است که اختلافات عمیق مرزی افغانستان و پاکستان از آنجا آغاز میشود. از اواخر دولت کرزی در هر دو سوی مرز فرماندهان ناراضی در حال زیاد شدن بودند. این روند برای اسلامآباد خطرناک بود، اول آنکه طالبان اصلی مورد حمایت آنها را در افغانستان دچار تنش و تشتت میکرد و دیگر آنکه طالبان ناراضی بخش پاکستانی، با کمک متحدان افغانستانی خود، جبههای نیرومند را تشکیل میدادند که به جای نبرد در افغانستان در اندیشه جنگ در این سوی خط دیورند بودند. دولت کابل نیز با سخاوتمندی به این ناراضیان کمک میکرد.
در اینجا پاکستان ترفندی پیچیده را به کار بست، آنها در حال پاکسازی مرزهای ناامن خود با افغانستان بودند. پیرو این سیاست، جنگهای خونین میان ارتش و تحریک طالبان پاکستان رخ داده بود. فرماندهان قدیمی منطقه، زیرفشار بیسابقه ارتش به آن سوی خط دیورند گریختند. مردان بانفوذی چون حافظ سعید،عمرمنصور، مفتی حسن، شیخ گل زمان فاتح و... با سلاحها و نفراتشان به دره امن اچین در افغانستان پناه بردند. در آن سو هم اسلامآباد در بین طالبان افغانستانی اختلافاتی را شعلهور کرد. فرماندهان مشهوری چون مولوی عبدالرزاق، ملا عبدالروف مشهور به ابوطلحه، عبدالهادی سعد اماراتی و... که بیم زد و بندشان با داعش میرفت از بدنه اصلی طالبان افغانستان طرد شدند. آنها درپی درگیریهایی بهناچار با نیرو و مهماتشان خود را به دره اچین رساندند. این عده اغلب فرماندهان مشهور به افغانهای عرب و از جنگجویان غیر افغانستانی طالبان بودند. حالا این دو گروه ناراضی از دو سوی مرز به هم رسیده، با یکدیگر ائتلاف کرده، با وساطت همین فرماندهان عرب که نامشان آمد با بغدادی بیعت کردند و شدند هسته اولیه داعش افغانستان.
در آغاز کسی -حتی نیروهای ناتو- کاری به آنها نداشت. با آن که گاه عملیاتهای خونینی علیه مردم و طالبان افغانستان میکردند. حتی برای مدتها یک رادیو داشتند که روزانه سه ساعت برنامه از همان منطقه پخش میکرد. به نظر میرسید قرار است از این داعش نوظهور علیه طالبان استفاده شود. لذا به عملیاتهای انتحاری آنها در بازارهای محلی، مساجد، مدارس و مناطقی که اهمیت نظامی برای هیچ طرفی نداشتند، کسی کاری نداشت. حتی شایع بود آمریکاییها و برخی متحدانشان در دولت کابل مخالفان خود را با کمک همین داعش نوساخته حذف میکنند، بی آنکه ردی از ایشان در این حملات انتحاری و ترورها باقی بماند. اما این ماه عسل دوام نیافت. پاکستان دست به کار شده و ترامپ مدعی شد با مادر بمبها به اچین حمله میکند و کرد. بمبی چند صد میلیون دلاری که پس از پرتاب آن کاخسفید گفت داعش برای همیشه در افغانستان نابود شده است. بعد از این ماجرا، بارها این ادعا از سوی سران دولت افغانستان و ژنرالهای ناتو تکرار شد. اما هر بار به فاصله کمی داعش مسؤولیت حمله انتحاری خونینی به مدرسه، مسجد، تظاهرات وتجمعات ضددولتی، باشگاه ورزشی، اقوام خاص، قصد و انجام ترورهای هدفمند، حتی زایشگاه و... را بهعهده میگرفت. در این بین همیشه اخباری میرسید که در بزنگاهها، نیروهایی ناشناس به کمک جنگجویان داعش میآیند.
استاندار سرپل در یک مورد آشکارا مدعی شد پس از محاصره سنگین نیروهای داعش، هلیکوپترهایی ناشناس شبانه آنها را از منطقه خارج کردهاند. حالا پس از سالها عدهای بر این باورند داعش در افغانستان نمرده است. بلکه هر عملیاتی که توسط هر طرف انجام شده اما بهشدت شنیع و قابل سرزنش است، همه از آن اعلام برائت کرده و داعش را مسؤول میشناسند. داعش در افغانستان نمرده است، بلکه حالا به همه طرفها خدمات میدهد. از طالبان تا آمریکا و ناتو و دولت و حزب اسلامی و حتی پاکستان و...داعش راه مخفی نجات آنها شده است. شاید اعتقاد این برخی از جنس توهم توطئه باشد؛ اما برخی معتقدند این را شاید آقای غنی هم نداند و روزی متوجه شود که آنها به تحریک معتمدان خودش تا پشت در اتاق خواب او رسیده باشند. پس، بعد از این چنانچه درباره عملیات داعش در افغانستان خبری شنیدید بیشتر تامل کنید.
انتهای پیام/