به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، حجابی قرلانغیچ مترجم دیوان حافظ و معاون دانشگاه آنکارا در چهارمین و آخرین نشست علمی بیست و چهارمین یادروز حافظ که به صورت مجازی برگزار شد، به موضوع «بررسی حافظشناسی در دوره جمهوری ترکیه» پرداخت.
او اظهار کرد: حافظ شیرازی بیشک در ادبیات ترکی یکی از شعرای معروف است که در کنار سعدی، مولانا جلال الدین، ملاجامی، خاقانی و نظامی در میان ترک زبانان از شهرت بخصوصی برخوردار هستند.
حجابی قرلانغیچ ادامه داد: در دورۀ عثمانی در مدارس و نیز تدریس ادبیات و شناخت مسائل مختلف زبان، آرایههای ادبی و علم عروض از اشعار حافظ استفاده میکردند، از همینرو برای درک هر چه بیشتر اشعار اقدام به شرح نویسیهای گوناگونی شد و ترجمههایی از اشعار حافظ پدید آمد.
او افزود: در دورۀ جمهوری نیز این روند ادامه پیدا کرد، اما با توجه به اینکه ادبیات ترکی در این زمان وارد عصر جدیدی شده بود، توجه به غرب و فرانسه در آن بیشتر دیده میشد، اما باز هم قشر روشنفکران از شعر فارسی استقبال میکردند و حتی گاها بازتاب شعر شاعرانی، چون سعدی، مولانا و حافظ در مقالات و روزنامهها به چشم میخورد.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آنکارا گفت: با توجه به تغییری که در دورۀ جمهوری شکل گرفته بود، تعداد اندکی به اصل شعر فارسی توجه داشتند و همین امر سبب شد تا ترجمههایی از اشعار فارسی خاصه دیوان حافظ، کتاب بوستان و گلستان سعدی و مثنوی مولانا صورت گیرد.
حجابی قرلانغیچ افزود: اولین بار استاد عبدالباقی به ترجمه دیوان حافظ اقدام کرد و اشعار حافظ را به نثر و زبان ترکی ترجمه و شرح کرد.
او تصریح کرد: این ترجمه در سال ۱۹۴۴ برای نخستین بار به چاپ رسید، اما این ترجمه بیشتر علمی بود و ذوق و سلیقه اشعار حافظ را مستقیماً منعکس نمیکرد.
معاون دانشگاه آنکارا بیان کرد: امروزه در دانشگاهها طی مقالات و رسالههایی در مقطع فوق لیسانس و دکتری، درباره رموز و استعارات و مضمون سازی شعر حافظ انجام میشود که طبق آمار بایگانی سازمان آموزش عالی ترکیه ۴۰ رساله به ثبت رسیده است.
او افزود: علاوه بر این نوع تحقیقات، در زمینه ادبیات تطبیقی نیز اشعار حافظ با اشعار شعرای ترک عصر عثمانی مقایسه شده و تأثیر حافظ بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است، از همین رو شعر فارسی برای بهتر شناختن شعر ترکی عصر عثمانی، یک امر ضروری است.
حجابی قرلانغیچ تصریح کرد: در دوره جمهوری بعد از ترجمه «گل پینارلی» ترجمههای جدیدی تهیه شده از جمله ترجمه «محمد کانارش» که در سال ۲۰۱۱ میلادی به چاپ رسیده است.
او با بیان اینکه در این ترجمه توجه اصلی به مفهوم و معنای شعر حافظ بوده و مانند شعر نو توجهی به وزن و قافیه نداشته است، افزود: این شرح بارها در دو مجلد به چاپ رسیده است، از جمله امتیاز این ترجمه در آن است که خوانش اشعار فارسی در آن جای گرفته و وزن غزل را نیز نشان میدهد.
معاون دانشگاه آنکارا اظهار کرد: بنده نیز ترجمهای را ۳ سال بعد از «کانارش» از غزلهای حافظ انجام دادم، به این گونه که بیت اول غزل حافظ به فارسی چاپ شده و ترجمه آن را زیر مطلع غزل آوردهام.
او ادامه داد: علاوه بر ادبیات کلاسیک در رشتههای عرفانی و محافل مختلف، شعر حافظ مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آنکارا افزود: سالهای اخیر در انجمن مولانا پژوهی برنامهای تهیه کرد که در آن اشعار حافظ با شرح سودی قرائت میشود.
عدنان قره اسماعیل آغلو استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قریق قلعه ترکیه، به موضوع جایگاه حافظ شیرازی در فرهنگ و ادب آسیای صغیر پرداخت و اظهار کرد: خواجه حافظ، لسانالغیب شیرازی در میان شاعران کلاسیک ترک از جایگاه مهمی برخوردار است.
او اضافه کرد: از لحاظ تاریخ ادبیات، یک منطقه مشترک برای ایرانیان و ترکها وجود داشت در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر (قرن چهارم و پنجم).
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قریق قلعه ترکیه تصریح کرد: شاعران این منطقه به زبانهای مختلفی از جمله فارسی، عربی و ترکی شعر میسرودند و کتاب مینوشتند و چون همه به دین اسلام روی آورده بودند و دین مشترک داشتند، افکار و مضامین مشترک میان آنها بروز پیدا میکرد.
او گفت: از همین رو بسیار دیده شده که مضامین رایج در منطقه خراسان بزرگ و ماوراءالنهر تا سرزمین آسیای صغیر میرسید و مقبول مردم آسیای صغیر بود و چنین مشترکاتی در میان این دو ملت قدمت بسیار دارد. اما میتوان گفت آنچه که اشتراک بین این دو ملت را آغاز کرده، بحث «بزم الست» بوده که در میان آثار ادبیات ترکزبان آسیای صغیر تأثیر بسیاری داشته است.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قریق قلعه ترکیه اضافه کرد: مردم آسیای صغیر، بخصوص طلاب، دانشآموزان، علما و دانشمندان با حافظ آشنا بودند و در دروس شان کتاب گلستان و حافظ بوده و نیز در میان مجالس عرفانی، پس از مثنوی معنوی، دیوان حافظ قرائت میشده است.
او ادامه داد: این ۳ کتاب امروزه نیز همچنان در میان ترک زبانان و مردم آسیای صغیر رواج دارد و به نوعی اساس فکری مردم این سرزمین شده و از اهمیت بهخصوصی برخوردار است. این علاقه تا جایی است که بسیاری از شاعران ترکزبان همعصر حافظ اشعار او را حفظ و یا به زبان ترکی ترجمه میکردند، بهنوعی اشعار حافظ برایشان یک الگوی مهم بود.
عدنان افزود: در آسیای صغیر شاعر بزرگی که او را به عنوان مؤسس شعر ترکی مینامد وجود دارد به نام «شیخی» که به گونهای از همعصران حافظ بوده و دیوان حافظ را در اختیار داشته است.
او اظهار کرد: مردم آسیای صغیر القاب متفاوتی را برای این شاعر بیان میکنند، از جمله «خسرو شعرا، پیشترین شعرای روم و شیخ الشعرا» که ابیات و اشعار بسیاری از این شاعر با غزلهای حافظ نزدیکی دارد. بهطور مثال ابیاتی مانند جز آستان توام در جهان پناهی نیست، مژدهای دل که مسیحا نفسی میآید و غلام نرگس جماش آن سهی سروم را با همین مضمون در دیوان این شاعر میتوان جست. میتوان گفت این دو شاعر عضو یک فرهنگ، دین و حس معنوی مشترک بودهاند که از بزم الست ذوق خاصی را به این عالم فانی آوردهاند.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قریق قلعه ترکیه گفت: به دلیل استفاده زیاد از دیوان حافظ بوسیله دانش آموزان و دانشمندان، عدهای از بزرگان به این فکر افتادند تا شرحی از دیوان حافظ به زبان ترکی فراهم آورند. شرح نخستین از مصلح الدین مصطفی سروری عالم عثمانی (متوفی ۹۶۹)، شرح دوم از مولانا شمعی (متوفی ۱۰۱۱)، شرح سودی (متوفی ۱۰۰۹) و شرح محمد وهبی (متوفی ۱۲۴۴) که دو شرح آخر بسیار مورد توجه و اقبال قرار گرفته است.
او اضافه کرد: شعرای ترک زبان بسیاری از اشعار حافظ الگوبرداری کرده و هم به زبان فارسی و هم ترکی اشعاری را سرودهاند، ازجمله «فضولی بغدادی» که در ایران نیز شهرتی دارد او دیوانش را نظیر حافظ با یک بیت عربی آغاز کرده است.
عدنان اظهار کرد: شاهدی شاعر قرن دهم هجری ۴۷۲ غزل دارد و به نظیرهگویی حافظ پرداخته است و سعی داشته که در وزن، قافیه و مضمون با حافظ برابر باشد یا شاعر دیگر به نام «لامعی» (متوفی ۹۳۸) که آثار مولانا جامی را به ترکی ترجمه کرده، مسمط مخمس دارد که در آن ۳ مصرع از شاعر و ۲ مصرع از حافظ آورده است.
او افزود: امین حلمی (متوفی ۱۳۰۱) شاعر دیگری است که مسمطی با اشعار حافظ سروده است و از شاعران قرن اخیر نیز «یحی کمال» (متوفی ۱۹۵۸ م) بسیار از اشعار حافظ بهرهمند بوده است.
روشنک اکرمی دانشآموخته دانشگاه تگزاس درباره حضور حافظ در دفترهای شعر رالف والدو امرسون، اظهار کرد: شاید بعد از علاقه گوته به حافظ، علاقه امرسون به او از شناختهشدهترین روابط فراملیتی باشد.
او افزود: آنچه شایسته توجه است، دفاتر شعر او است که از سال ۱۸۲۷ به اشعار خود امرسون اختصاص یافته و از سال ۱۸۴۶ بستری برای ترجمه هایش از اشعار حافظ شده است.
روشنک اکرمی اضافه کرد: بررسی این دفاتر نشان میدهد که امرسون بیش از ۱۳۰ غزل از حافظ ترجمه کرده است.
از نظر این دانشآموخته دانشگاه تگزاس، توجه صرف به نسخههای پایانی ترجمههای امرسون از حافظ به معنی نادیده گرفتن حضور حافظ در دفاتر شعری است که به اشعار خود امرسون تعلق دارند؛ چراکه بسیاری از خطوطی که امرسون از حافظ ترجمه میکند در نسخههای پایانی حذف شده یا کوتاه نامگذاری شدهاند.
او گفت: نکته دیگر آنکه در بیشتر موارد جای گیری این ترجمهها در بین اشعاری که به خود امرسون تعلق دارند به نوعی روابط معناداری ایجاد کرده که میتواند موضوع بسیار جذابی برای تحقیقات باشد؛ بدین ترتیب که این دفاتر هم به ما این فرصت را میدهند تا تصمیمهای او را به عنوان یک شاعر و مترجم بررسی کنیم که به قصد گرفتن الهام به ترجمه اشعار حافظ رویآورده است، و هم اینکه حرکت ذهنی امرسون را دنبال کنیم که چطور از یک مفهوم به مفهوم دیگر انتقال مییافته یا اینکه چطور اندیشهاش با اندیشه حافظ تلفیق پیدا میکرده است.
اکرمی ادامه داد: بررسیهای یادشده از راه خوانشهای تکوینی یا ژنتیکی میسر میشود. در حقیقت خوانشهای تکوینی بیشتر از اثر پایانی به پروسهی تولید توجه میکنند؛ یعنی تصمیمهای مترجم از نسخهی اولیه تا پایانی دنبال میشود و مورد تحقیق قرار میگیرد.
او تصریح کرد: در خوانش تکوینی یکی از ترجمههای امرسون از حافظ، درمییابیم که این ترجمه نقشهای متفاوتی برای او داشته است؛ از سویی امرسون آن غزل را با درنظر گرفتن حوادث سیاسی و اجتماعی خاص آن زمان انتخاب میکند و به شیوههای مختلف منتشر میکند و از سوی دیگر از طریق پیشنویس ترجمهها متوجه میشویم آن غزل در معنای مبدأ خود هم بر وی تأثیرگذار بوده است.
اکرمی با اشاره به غزل « ای بیخبر بکوش که صاحب نظر شوی *** تا راهرو نباشی کی راهبر شوی» گفت: امرسون ابیاتی از این غزل را جدا و ترجمه می کند و آن را ایمان می نامد و در مجله ضد بردهداری به چاپ رسانده بوده است.
او تصریح کرد: امرسون این غزل را به طور کامل ترجمه کرده است و در دفاتر شعرش وجود دارد، اما در میان ترجمههای نهایی ارائه نشده است. با این حال باید آگاه بود که نبودن این ترجمه در آثار نهایی انکارکننده تأثیرش بر امرسون نیست؛ بلکه میتوان رد پای آن را در مقالهای به نام «پرستش» که همان زمانها نوشته بوده است مشاهده کرد.
اکرمی گفت: از راه مطالعه تکوینی دفاتر امرسون درمییابیم که حافظ برای او کیمیاگری است که هرچیزی را به زیبایی بیان میکند و حضور حافظ در دفاتر امرسون محدود به اشعار و اندیشه او نیست، بلکه تصویرگر مفاهیم و ارزشهایی است که ورای زمان، مکان و ملیت در همنشینی این دو شاعر جان میگیرند.
نشستهای علمی و تخصصی یادروز حافظ امسال در چهار شب، با سخنرانی ۱۲ حافظپژوه برگزار شد.
انتهای پیام/