سناریوی ترغیب جامعه به شورش و درگیر کردن هواداران احزاب چپ و راست، تنها مخصوص ترامپ نیست و در آن سوی طیف سیاسی، بایدن هم به نوبه خود چنین نقشه‌ای را تدارک می‌بیند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هر دو یکدیگر را به تقلب انتخاباتی متهم کرده‌اند. البته یکی پیشدستی کرد و آن دیگری برای آنکه در اتهام غرق نشود؛ از موجِ به وجود آمده سواری گرفت. اول، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا بود که مدعی شد شمارش آرای انتخابات پُستی ماه‌ها طول می‌کشد و دست دموکرات‌ها را برای سر به نیست کردن آرای او باز می‌گذارد؛ بعد هم یک برگ رأی به مردم نشان داد که در سطل زباله پیدا شده بود و گفت: این هم مدرک.

اما جو بایدن، دیگر نامزد انتخابات ۲۰۲۰، کمی دیرتر پیوستن خود را به این کارزار علنی کرد؛ هرچند از مدت‌ها قبل با تلاش برای جهت‌دهی حزبی به جنبش ضدنژادپرستی «جان سیاه پوستان مهم است» و مصادره آن به نفع دموکرات‌ها، در این راه قدم گذاشته بود.

خوش‌رقصی بایدن با شیپور جنگ ترامپ/چه کسی ماشه را می‌چکاند؟

قتل «جرج فلوید» سیاه‌پوست به دست پلیس آمریکا را باید نقطه تحول و آغازگر ورود گروه‌های افراطی به عرصه رقابت انتخاباتی آمریکا تلقی کرد- گروه‌هایی که رد پای آن‌ها از چپ و راست، به هر دو سوی طیف سیاسی آمریکا کشیده می‌شود.

جنبش جان سیاه‌پوستان مهم است اگرچه ماحصل خیزش مردمی بود که از نژادپرستی سازمان‌یافته در دولت واشنگتن به تنگ آمده بودند؛ اما در نهایت ابزاری شد برای هرچه عمیق‌تر کردن شکاف‌های موجود در جامعه و مجالی برای قدرتنمایی دو رقیب سیاسی که مردم را سپر بلای خود کردند.

در ابتدا، فقط صدای دادخواهی مردم بود که شنیده می‌شد و از ظلمی شکایت داشتند که مختص دولت ترامپ نبود؛ چرا که از دوره باراک اوباما رئیس‌جمهور سیاه‌پوست و دموکرات آمریکا و حتی در همه ادوار گذشته، نژادپرستی، چون غده‌ای چرکی بخشی از ساختار سیاسی آمریکا بوده و هست. اما رفته رفته، همزمان با گسترش جنبش جان سیاه‌پوستان مهم است؛ در بعضی موارد به نظر می‌رسید که صدای عموم مردم، در میان دعوای طرفداران مسلح دو گروه افراطی که یکی تمایلات چپ‌گرایانه دارد و دیگری بر طبل راست‌گرایی می‌کوبد؛ گم شده است.

سیاست، استفاده از ظرفیت‌های موجود در جامعه و مدیریت چالش‌های پیش رو را می‌طلبد و به نظر می‌آید که هر دو نامزد رقابت ریاست‌جمهوری آمریکا به خوبی به این موضوع اشراف دارند و در میان ادعا‌های مردم‌پسندانه، هر یک به فراخور حال خود از قتل جرج فلوید، به نفع برآورده کردن مقاصد انتخاباتی استفاده کرد.

بایدن مدعی است که از جریان چپ‌گرای «آنتیفا» و گروه‌هایی، چون «جبهه آزادی‌بخش جوانان PNW» و «PSGBGC» حمایت نمی‌کند و تقابل آن‌ها با گروه‌های راست افراطی، چون «بوگالو بویز»، «پسران افتخار» و «اوث کیپرز» که به جانبداری از ترامپ، تظاهرات‌های مردمی را به خشونت می‌کشند؛ اقدامی کاملاً خودجوش است. جالب آنکه ترامپ هم دقیقاً همین ادعا را از جهت معکوس مطرح می‌کند.

اما، آیا عجیب نیست که از چند ماه مانده به انتخابات آمریکا، دو گروه افراطی به جانبداری از دو نامزد متفاوت، یک جنبش مردمی را دستاویزی برای گلاویز شدن با یکدیگر قرار می‌دهند و آن دو نامزد (بایدن و ترامپ) هرگونه دخالت در ماجرا را انکار می‌کنند؟


بیشتر بخوانید


جنگ داخلی؛ سناریویی که دو نویسنده دارد

در ماه میلادی سپتامبر، شماری از متحدان ترامپ، نه تنها از احتمال بروز خشونت در دوره پساانتخاباتی آمریکا سخن گفتند؛ بلکه آن را به عنوان راهی شایسته برای احیا حق طرفداران حزب جمهوریخواه توصیه کردند.

یکی از آن‌ها «راجر استون» است- دوست صمیمی و مشاور سابق رئیس‌جمهور آمریکا که چندی پیش به‌رغم دروغگویی در برابر کنگره و مانع‌تراشی علیه اجرای قانون، مشمول عفو ویژه و از تحمل دوره سه ساله زندان معاف شد.

استون مدعی است در صورت پیروزی ترامپ، «جو بایدن» رقیب دموکرات وی از پذیرش نتیجه انتخابات امتناع می‌کند و تنها راه سربه راه کردن او، اعلام حکومت نظامی و توسل به قانون ضد شورش است.

توصیه مشابه دیگر، از سوی «مایکل کاپوتو» از کارکنان کارزار ۲۰۱۶ ترامپ و مشاور فعلی وزارت بهداشت و رفاه اجتماعی، مطرح شده است. او هم پیش‌بینی کرده که خشونت پساانتخاباتی، امری اجتناب‌ناپذیر است و ترامپ در مواجهه با حقه‌بازی بایدن از تحویل قدرت امتناع خواهد کرد و این بهانه نخستین شلیک خواهد بود!

اظهارنظر‌هایی از این دست را نمی‌توان صرفاً امری خودجوش تلقی کرد که محصول ذهن بیمار برخی طرفداران دوآتشه ترامپ است. در واقع آن‌ها مانیفست خود را از روی اظهارات کمابیش مشابهی نسخه‌برداری می‌کنند که پیشتر از سوی رئیس‌جمهور آمریکا مطرح شده است.

این ایده که قصد دموکرات‌ها از تشویق مردم به شرکت در رأی‌گیری پُستی، تقلب در انتخابات است را نخستین بار ترامپ مطرح کرد و بعد به دفعات از پاسخ به این سوال که آیا در صورت پیروزی بایدن، نتیجه را خواهد پذیرفت؛ طفره رفت.

او طرفدارانش را به این باور رسانده که حتماً در انتخابات تقلبی رخ خواهد داد و ذهن آن‌ها را برای آنچه که فردای روز انتخابات به تصویر خواهد کشید آماده کرده است.

برای همین در مصاحبه‌ای که در تاریخ ۱۰ سپتامبر (۲۲ شهریور) با فاکس نیوز داشت به صراحت گفت اعتراض مردمی به اعلام خبر پیروزیش را شورش تلقی کرده و به سرعت آن را خاموش خواهد کرد. وی حتی از عبارت (we just send in) استفاده کرد که می‌توان آن را به منزله توسل به قوای نظامی تلقی کرد.

خوش‌رقصی بایدن با شیپور جنگ ترامپ/چه کسی ماشه را می‌چکاند؟

اگر ترامپ به قانون شورش مورخ ۱۸۰۷ استناد کند؛ می‌تواند در مواجهه با ناآرامی پساانتخاباتی، ارتش را جایگزین پلیس کند.

اما واقعیت آن است که سناریوی ترغیب جامعه به شورش و درگیر کردن هواداران احزاب چپ و راست، تنها مخصوص ترامپ نیست و در آن سوی طیف سیاسی، بایدن هم به نوبه خود چنین نقشه‌ای را تدارک می‌بیند.

او هم فرضیه تخلف انتخاباتی را با روایتی هرچند متفاوت به خورد هوادارانش می‌دهد تا آنجا که ۱۱ اکتبر (۲۰ مهر) خطاب به آن‌ها گفت «از اینکه رأی داده‌اید مطمئن شوید چرا که تنها راه شکست دادن ما، حقه بازی در مراکز اخذ رأی است».

هر دو نامزد انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، برای دوره پساانتخاباتی آمریکا یک نسخه واحد نوشته‌اند منتها یکی با قلدری و دیگری با مظلوم‌نمایی سناریوی خود را پیش خواهد برد.

دشمنان قسم‌خورده؛ اما متحد در یک هدف

اگرچه به دفعات اسم گروه‌های راست افراطی، چون «پسران افتخار»، «سوگند خوردگان = اوث کیپرز»، «سه درصدی‌ها» و «بوگالو بویز» را می‌شنویم و ایده اصلی شورش و در نهایت سرکوب مردم از آن ترامپ است؛ اما رقیب دموکرات نیز جنگ پیش رو را به راحتی واگذار نخواهد کرد و تا اینجا، جنبش ضدنژادپرستانه «جان سیاه پوستان مهم است» را به نفع خود مصادره کرده حال آنکه از حمایت جنبش چپ افراطی «آنتیفا» هم برخوردار است.

خوش‌رقصی بایدن با شیپور جنگ ترامپ/چه کسی ماشه را می‌چکاند؟

بسیاری از این گروه‌ها خط مشی یکسانی ندارند و در تاکتیک بسیار متفاوت عمل می‌کنند. برای مثال، بوگالو بویز در جریان مخالفت با تداوم قرنطینه سراسری، حملاتی را علیه پلیس تدارک دید و شعارش عدم همراهی با فرمانداران دموکرات است و عجیب نیست که هفته گذشته جمعی از اعضایش در تدارک دزدیدن فرماندار ایالت میشیگان بودند.

یا سوگندخوردگان (اوث کیپرز) که یکی از بزرگترین گروه‌های راست افراطی است، می‌گوید حامی پلیس است و اصلاً انگیزه‌های نژادپرستانه ندارد؛ مدرکش هم اعضای سیاه‌پوست گروه هستند.

در سمت چپ نیز وضع به همین منوال است. جبهه آزادی‌بخش جوانان PNW که در درگیری‌های پورتلند نقش داشتند نیز به نوبه خود از درگیری با طیف راست افراطی استقبال می‌کنند. نمونه دیگری از این مورد را می‌توان در اعلام خودمختاری بخش کوچکی از شهر سیاتل در جریان اعتراضات ضدنژادپرستی دید- اتفاقی که گروه چپگرای PSGBGC در آن دخیل بودند.

شاید بتوان این را لحظه‌ای حساس در تاریخ آمریکا تعبیر کرد که در آن جماعتی از هر دو طیف سیاسی به دنبال نوعی از خودمختاری هستند و دلشان بیش از هر چیز هرج و مرج می‌خواهد و به جای آنکه در پی اصلاح باشند؛ از در تخریب وارد می‌شوند.

اینکه ترامپ و بایدن برای فردای پس از انتخابات سناریو می‌چینند از بابت اشرافی است که به واقعیت امروز جامعه آمریکا دارند و آن میل به آشوب‌طلبی برای غلبه بر سرخوردگی اجتماعی است.

طبق نظرسنجی یوگاورنمنت، در سال ۲۰۱۷، فقط ۸ درصد جمهوریخواهان و دموکرات‌ها بر این باور بودند که احزابشان برای رسیدن به اهداف سیاسی حق توسل به خشونت را دارند حال آنکه در جولای ۲۰۲۰، این رقم در میان دموکرات‌ها ۳۳ درصد و نزد جمهوریخواهان ۳۸ درصد بود.

در چنین جامعه‌ای است که گروه‌های افراطی شکل گرفته‌اند و از هر طیفی که باشند، یک هدف واحد دارند و آن براندازی است که از حس مشترک پوچ‌گرایی و آنارشیسم ریشه می‌گیرد. در این میان، نقش ترامپ و بایدن آن است که وقتی مردم خشمگین به خیابان سرریز می‌شوند، آن‌ها را بر سر هم آوار کنند و نتیجه این تقابل چیزی نیست مگر جنگ داخلی.

دو نامزد انتخابات آمریکا، درست همانند همان گروه‌های افراطی که ادعا می‌کنند نسبتی با ایشان ندارند؛ از دو طیف سیاسی مختلف‌اند، اما به یک اندازه مشتاق ماهیگیری از بستر آشوبی هستند که در شُرف وقوع است.

هشدار نهادهایی، چون اف‌بی‌ای و شورای روابط خارجی آمریکا نیز نه از بابت پیشگیری بلکه بیشتر از جهت آماده کردن اذهان عمومی برای دیدن صحنه‌هایی است که ممکن است از فردای روز انتخابات شاهد باشند.

منبع: مهر

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.