کامبیز منوچهریان، نویسنده و مترجم، در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ضمن گرامیداشت روزجهانی ترجمه و مترجم درراستای تعریف ترجمه گفت: ترجمه تحت اللفظی هرچه میبینیم را پیاده کردن است که مخالفان زیادی هم دارد و حتی در ترجمه شعر، شعر را از بین میبرد، اما ترجمه اصطلاحی بهترین نوع ترجمه است که علاوه بروفاداری فرم و ساختار هم دارد، سپس ترجمه آزاد است که وفاداری کمی دارد، اما خلاقیت بسیاری درآن نهفته ودرآخر ترجمه اقتباسی راداریم که مترجم مفهوم را می گیرد و برداشت خود راپیاده می کند، این جا تنها ایده از مولف است.
مترجم «شب نشینی با ماه» با اشاره به اینکه ترجمه در ایران مشکلات زیادی دارد و یکی ازآنها موضوع عدم وجود نقد تخصصی است اظهارکرد: تنها دانشمان از ترجمه، ترجمه تحت اللفظی است، متاسفانه منتقد تخصصی ترجمه در کشور ما وجود ندارد و وقتی میخواهیم قدرت مترجم را بسنجیم معنای لفظی لغت را با ترجمه مقایسه میکنیم ومی گوییم چرامتفاوت است، خارج از کشور کسی ترجمه آزاد کند اورا تحسین میکنند، اما در ایران اگر بخواهیم ارزش کار مترجم را پایین بیاوریم میگوییم تو ترجمه آزاد کردهای، این است که معتقدم نگاه تخصصی وجود ندارد.
مولف کتاب «ممکن نا ممکن»ضمن تاکید براینکه مترجم باید به هردو زبان مسلط، اما با زبان مقصد فراتراز مبدا آشنا باشد تصریح کرد: مترجمی که زبان مادری اش فارسی ست نباید اثری مثل دیوان حافظ را به انگلیسی ترجمه کند، چرا که علاوه بر دانشهای زبانی عوامل دیگری نیز موثر است، اگر شعر است باید وزن بداند، اگر رمان است باید دردل داستان با مولف آشنا و حتی در ارتباط باشد، شان نزول و شرایط نویسنده دروقت نوشتن را پرس و جو کند، همهی اینها باعث میشود تا نشانهها و تحلیلهای مختلف را بفهمد و فقط برداشت خود را پیاده نکند، برخی از مترجمان هنگام عدم فهم کلام، آن را رها میکنند و با تولید پیچیدگی ترجمه از زیر کار در میروند.
منوچهریان با نقل قولی از احمدپوری مصاحبه شونده کتاب« ممکن ناممکن» مبنی بر اینکه مترجم شعر باید شاعر باشد افزود: اینکه برخی می گویند شاملو مترجم خوبی نبوده اشتباه است، او دارای اثرات درخشانی است که نشان میدهد شاعران میتوانند مترجمان خوبی باشند چراکه ما در ترجمه شعر، نمایندهی شاعر در زبان مقصدیم و وفاداری آن نیست که به کلمات او وفادار باشیم بلکه باید به فضای شعر وفادار و ذوق ایجاد آن حس و حال را داشته باشیم.
این مترجم پس از بیان اینکه تکنولوژی ترجمه روی ترجمه آثار ادبی اثری نداشته است تصریح کرد: این نرم افزارها یا سایتهای امروزی هرچه پیشرفت کنند بازهم نمیتوانند شعریا رمانی که سرشاراز احساس است را به زبان مقصد ترجمه کنند، با اینکه اشتباه برخی مترجمان دل زدگیهای زیادی به بار میآورد که ناشی از بی حوصلگی و بی سوادی است هنوزهم چیزی جای ترجمه انسانی را نمی گیرد.
وی با گلایه از اینکه مترجمان درسراسرجهان هیچ پایگاهی ندارند گفت: متاسفانه به جز انتشارات هیچ پایگاهی برای نظارت بر ترجمه وجود ندارد و ما فقط دلمان به سرویراستار یا ویراستارنشرخوش است، برخی از مترجمان باید برای یک لغت دو روز تحقیق کنند، اما آن را با عجله مینویسند، البته که بعضی از ویراستاران نیز به خاطر تسویه حساب شخصی نقد وتحلیل میکنندکه به هیچ عنوان تخصصی نیست.
نخستین مترجم اثر رابرت بی پارکر، ضمن ایراد مشکل ما درانتشار فرهنگ وشناساندن فارسی به جهانیان اضافه کرد: شناخته نشدن نویسندهها و شاعران فارسی زبان و عدم پویایی ادبیات امروز ما باعث شده تا ترجمه وصدور آثار ادبی فارسی به دیگر کشورها اندک باشد، شعرمعاصر پراز بازی زبانی ست و نمیتوان در فرم خودش ترجمه کرد و اگر ترجمه شود مانند اثار مولوی ماندگار و جذاب نخواهدبود، صد حیف که زبان فارسی ناشناخته تراز زبان عربی و ترکی است چنان که در دانشگاههای خارج ازکشورتعداد دپارتمانهای آنها بیشترازماست،ای کاش کمی مانند ترکیهای که آنقدر برای زبان فارسی که زبان خودش هم نیست تبلیغ میکند بودیم و اجازه میدادیم ادبیات راهش را پیدا کند و متاثر از مسائل اقتصادی و فرهنگی نباشد تا به بالندگی برسد و در ادامه اش ترجمه نیز رشد کند.
انتهای پیام/