به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، با آغاز تجاوز عراق به خاک ایران همه اقشار جامعه برای دفاع در جبههها حاضر شدند، در این بین نوجوانان قشر گستردهای از رزمندگان بودند که با وجود سن اندک از عقلی سلیم برخوردار بوده و با تمام توان خود به دفاع از کشور پرداختند.
مدتی پس از پیروزی انقلاب استکبار جهانی با سرکردگی صدام حسین تصمیم به راه اندازی جنگی ناعادلانه علیه ایران گرفت تا به دنبال آن انقلاب نوپای ایران را نابود کنند.
در این بین همه اقشار جامعه که سهم بزرگی در پیروزی انقلاب داشتند برای دفاع از وجب وجب خاک این سرزمین به مرزهای غربی شتافته و با خون خود به مقابله با دشمن پرداختند.
در دفاع از خاک ایران سن و سال بی معنی بود، نوجوانان قشر گستردهای از رزمندگان بودند که با وجود سن اندک از عقلی سلیم برخوردار بوده و با تمام توان خود به دفاع از کشور پرداختند.
حسن تاجیک شیر یکی از رزمندگان نوجوان دوران دفاع مقدس اظهار کرد: هدف ما از رفتن به جبهه تنها دفاع از اسلام بود و هیچ نیت دیگری در پس آن قرار نداشت، زمانی که امام خمینی (ره) دستور جهاد دادند، عازم جبههها شدیم تا بر اساس وظیفه شرعی که دفاع از میهن بود، عمل کنیم.
او افزود: از ابتدای ورود به جبههها مدتی به عنوان تک تیرانداز و مدتی به عنوان تخریب چی فعالیت میکردم، در آن زمان مدتی در جبهههای شوش و دزفول مشغول مبارزه بودم، پس از مدتی به اهواز آمدم و نهایتا در جبهه اهواز اسیر شدم.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس عنوان کرد: در آن زمان فضای معنوی بر جبههها حاکم بود، علاوه بر آن صمیمیت، روحیه جهادی و ایثار که در رزمندگان وجود داشت، کمبود امکانات را جبران کرده بود.
تاجیک شیر در ارتباط با چگونگی اسارت خود توضیح داد: در یک شبیخون در سال ۶۰، به دل دشمن نفوذ کردیم در همین حال زخمی شدم و نیروهای خودی پس از طی مسیری مجبور به رها کردن من در منطقه شدند.
او یادآور شد: با وجود زخمی بودن یک روز در منطقه بودم و پس از آن عراقیها مرا پیدا کردند و اسیر شدم، به مدت ۱۰۲ ماه در دستان رژیم بعث اسیر بودم، در این مدت بر اثر شکنجههای گاه و بی گاه ۵ بار پای من شکست.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس ابراز کرد: در ابتدای ورود به جبهه تنها ۱۳ سال داشتم و به دلیل اینکه سن اندک، خانواده با رفتن به جبهه مخالفت کردند و من به ناچار بدون اجازه عازم جبهه شدم.
تاجیک شیر تصریح کرد: در ابتدای جنگ هنوز گردانی تشکیل نشده بود و سازو کار مشخصی وجود نداشت، دوران آموزشی افتخار آشنایی با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را داشتم.
او ادامه داد: رژیم بعث پس از اینکه مقاومت ایران را دید و عملیاتها یکی پس از دیگری انجام شدند و پیروزیها بیشتر شد، دشمن برای جبران شکست خود فشارها و شکنجهها را دو چندان کرده بود.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس اذعان کرد: اگر باز هم به دوران دفاع مقدس باز گردم قطعا دفاع از وطن را انتخاب و افتخار میکنم که توانستم در دفاع از مکتب و کشور خود نقشی داشته باشم.
تاجیک شیر گفت: اگر چه دوران اسارت سخت بود، اما دستاوردهای شیرینی برای ما به همراه داشت و فرصت مناسبی برای تقویت روحیه معنوی ما فراهم کرده بود.
در ادامه مجید ضیغمی نژاد یکی از آن ۲۳ رزمنده نوجوانی است که در عملیات فتح المبین به اسارت رژیم بعث در آمد،گفت: پس از آغاز جنگ تحمیلی من در سن ۱۷ سالگی عازم جبههها شدم، اولین حضور من در جبهه با شرکت در عملیات فتح المبین همراه شد.
او افزود: پس از آن توفیق شرکت در عملیات بیت المقدس را داشتم و در جریان همین عملیات به اسارت نیروهای بعثی عراق در آمدم.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس مطرح کرد: با توجه به شرایط و دانش آموز بودنم در ابتدا خانواده با حضورم در جبهه مخالف بودند، با توجه به اینکه امکان داشت در جنگ شهید، مجروح و یا اسیر شویم، پذیرش آن برای خانواده سخت بود.
ضیغمی نژاد تصریح کرد: در آن زمان افراد با سنهای مختلف اعم از جوان، نوجوان، میانسالها و حتی پیرمردها در جبهه حاضر میشدند، اینگونه بود که وظیفه خود می دانستیم تا از خاک و دین خود دفاع کنیم.
او یادآور شد: در جریان عملیات بیت المقدس توسط نیروهای رژیم بعث اسیر شدیم، از آنجایی که صدام به دنبال راه اندازی یک شوی تبلیغاتی بود، افراد نوجوانی را که اسیر شده بودند و ۲۳ نفر بودیم را از سایرین جدا کرد.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس با اشاره به تشکیل گردانها در آن زمان بیان کرد: در عملیات فتح المبین هنوز گردانها تشکیل نشده بودند و لشکر ۴۱ ثارالله در قالب تیپ ثارالله فعالیت میکرد.
ضیغمی نژاد تاکید کرد: ما در قالب یکی از گردانهای تیپ ثارالله به جبهههای نبرد حق علیه باطل عازم شدیم، حاج قاسم در عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس فرماندهی نیروها را برعهده داشت.
او ادامه داد: در جریان اجرای عملیات فتح المبین بنده از ناحیه دست مجروح شده و به عقب بازگشتم، پس از استراحتی ۱۵ روزه در عملیات بیت المقدس شرکت کرده و از ناحیه پا مجروح شدم، در همین حین به اسارت رژیم بعث درآمدم.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس ابراز کرد: ماجرای آن ۲۳ نفر از آنچه که بر سایر اسرا گذشته بود، تفاوت داشت و صدام با شوی تبلیغاتی که آغاز کرده بود، با جمع آوری افراد کم سن و سال در تلاش بود تا بر شکستهای خود سرپوش بگذارد و اعلام کند که جمهوری اسلامی ایران نوجوانان را به زور از مدرسه به میدان جنگ میآورد.
ضیغمی نژاد تصریح کرد: ما ۲۳ نفر حدود ۵ ماه در زندان استخبارات عراق زندانی بودیم و شکنجه میشدیم، علاوه بر این در این مدت از رسانههای مختلف برای مصاحبه به زندان میآمدند و در نهایت آنچه که خود دوست داشتند مورد بهره برداری قرار میدادند.
او افزود: در نشریاتی محلی عراق مصاحبههایی از ما منتشر میشد که خلاف واقع بود و دروغ پراکنی میکردند، همین امر سبب شده بود تا همه از نظر روحی در شرایط بدی قرار گیرند و با اعتصاب غذای ۵ روزه، دشمن از موضع خود کوتاه آمد.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس اظهار کرد: در زمانی که ما اسیر شدیم، صدام از کمکهای سرشار سایر کشورها بهرهمند بود و به حدی مغرورانه به جنگ نگاه میکرد که تصوری از شکست نداشت.
ضیغمی نژاد عنوان کرد: صدام تصور میکرد ایران نیروی نظامی ندارد و به اجبار افراد کم سن و سال را برای دفاع به صف کرده است، در حالی که این چنین نبود و سربازان عراقی بارها اعتراف کرده بودند که اگر به جنگ نروند خانوادههای آنها مورد آزار قرار میگیرند.
او یادآور شد: در جریان اعتصاب غذای ۵ روزه ما فرماندهان، مقامات ارشد در مقر وزارت دفاع که زندان استخبارات هم در آن قرار داشت، وقتی دیدند ۲۳ نوجوان اعتصاب کردند شگفت زده شدند.
این رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس عنوان کرد: بنده از اردیبهشت ماه سال ۶۱ به اسارت رژیم بعث درآمدم و این اسارت حدود ۸ سال و نیم به طول انجامید.
ضیغمی نژاد خاطرنشان کرد:زمانی که به پشت سر خود نگاه میکنیم، میبینیم اسارت برگ زرینی در پرونده ما است و اگر باز هم به گذشته بازگردیم دفاع از کشور را انتخاب میکنیم.
سلمان زادخوش آزاده ۸ ساله دفاع مقدس اظهار کرد: از سال ۶۰ به جبههها اعزام شدم و برای اولین بار در عملیات حصر آبادان حضور پیدا کردم، در آن زمان ۱۷ سال سن داشتم.
او افزود: مادر من به شدت انقلابی بود و اعتقاد داشتند که اگر برای دفاع از کشور نروید نانی که میخورید حلال نیست، چرا که وظیفه ما حفاظت از اسلام و انقلاب است به همین دلیل حاج قاسم لقب چریک پیر را به او داده بود.
این آزاده دوران دفاع مقدس عنوان کرد: پس از گذراندن دوره آموزشی در اصفهان، توفیق شرکت در عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس را داشتم و نهایتا در عملیات بیت المقدس اسیر شدم.
زادخوش بیان کرد: از اولین روزهایی که وارد پادگان قدس شدم، شهید سلیمانی مسئول آموزش رزمندگان بود، علاوه بر آن در جبهههای آبادان و فتح المبین نیز عملیاتها با فرماندهی حاج قاسم انجام می شد.
او یادآور شد: بنده در عملیات بیت المقدس به شدت مجروح شدم و این مجروحیت سبب شد تا به دست رژیم عراق اسیر شوم.
یکی از آن ۲۳ نفر تصریح کرد: رژیم بعث پس از آنکه رزمندگان زیادی را به اسارت درآورد ابتدا قصد قتل عام همه رزمندگان را داشت، در نهایت منصرف شدند و تصمیم به بهره برداری سیاسی از اسرا به ویژه نوجوانان گرفتند.
زادخوش ابراز کرد: نیروهای رژیم بعث به شدت اسرای نوجوان را که ۲۳ نفر بودند، شکنجه داد تا ما سن خود را به دروغ کمتر اعلام کنیم و بگوییم که به اجبار به جبهه آمدیم.
او ادامه داد: ما ۲۳ نفر ۸ ماه در یک سلول زندانی بودیم، شرایط روحی و جسمی بسیار سختی داشتیم حتی اجازه نماز خواندن را از رزمندگان سلب کرده بودند.
این آزاده دوران دفاع مقدس عنوان کرد: عراقیها رحم به خودی و غیر خودی نداشتند بارها نیروهای خود را مقابل چشمان ما شکنجه میکردند.
زادخوش تاکید کرد: با وجود سختیها و مشکلات در زمان جنگ سوریه، نامهای به سردار سلیمانی فرستادم و چندین بار خواهان اعزام به سوریه شدم که محقق نشد، اگر بار دیگری خطری کشور را تهدید کند قطعا جانمان را فدا خواهیم کرد.
او یادآور شد: امیدوارم هیچ گاه جنگی رخ ندهد و اگر ناگزیر شدیم ناعادلانه نباشد، جنگ ایران و عراق مصداق بارز بی عدالتی و قرار گیری همه دنیا در مقابل کشوری با امکانات اندک بود.
انتهای پیام/ ب