به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده میشود؛ مجموعهای از منشهای ذاتی ما و همچنین روشهایی که برای ادامه حیات برگزیدهایم؛ بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح نموده و آسیبشناسی آنها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح کرده و به بررسی پاسخ خواهیم پرداخت. تا کنون طی هفت هفته به هفت پرسش پاسخ دادهایم و در صفحه امروز به هشتمین سؤال میپردازیم. پرسش این است: چه کنیم که ریشهربا در جامعه قطع شود؟
یک مثال از تن دادن به ربا
مفروض این پرسش آن است که پدیده «ربا» به مثابه درختی شوم تلقی شده که به جهت آثار مخرب آن باید از بیخ و بن قطع شود تا جامعه اطمینان یابد که از این شجره خبیثه آسیبی نخواهد دید! در آغاز برای تعریف ساده ربا از مثالی کمک بگیریم. فرض کنید خدای ناکرده همسر شما بیمار شده و تشخیص پزشک مربوطه آن است که بدون فوت وقت عمل شود. دست شما خالی است و پولی که با آن بتوانید از عهده مخارج عمل جراحی همسرتان برآیید، در اختیار ندارید. چه میکنید؟ در این مواقع برخی افراد اتومبیل خود را میفروشند یا این مبلغ را قرض میگیرند یا از سازمانی که در آن کار میکنند، مساعده میگیرند و...، اما اگر چنین شرایطی فراهم نباشد، چه؟ ممکن است دوستی سرِ راه شما قرار گرفته، پیشنهاد کند که کل مخارج عمل جراحی را تأمین کند، به شرط آنکه آن را با فلان مبلغ بهره به وی برگردانید... این پول میتوانست قرض باشد و در بهترین لحظه به کمک شما بیاید، اما نام بهره آن را تبدیل به متاعی ربوی میکند که داد و ستد آن حرام است و به شدت باید از آن پرهیز کرد! میبینید که مرز داد و ستد شرعی با ربا چقدر باریک است؟ قبول دارید که خیلی مرد میخواهد که در چنین شرایط شکنندهای به چنین داد و ستد ویرانکنندهای دست نزند؟
چرا ربا در اسلام حرام شمرده شده است؟
علت اصلی تحریم ربا تباه شدن مال و ثروتی است که باید چرخهای اقتصادی جامعه را به حرکت درآورده، به تولید و بهرهوری کمک کند. چرا خداوند دستور داده که اموال دیوانه و سفیه تا وقتی گرفتار جنون و ندانم کاریاند، در اختیار آنان قرار نگیرد؟ چون آنان بیتوجه به عواقب کار خویش، اموال خود را از بین میبرند. ربا نیز دقیقاً چنین است. رباخوار پول خود را در خدمت تکثیر پول بیشتر قرار میدهد. ربا گیرنده به مثابه قماربازی بداقبال دارایی خود را در این قمار شوم میبازد و مال ربوی نیز در نتیجه دست به دست شدنهای مکرر از ارزش افتاده، رو به زوال میرود.
تفاوت ربا و صدقات چیست؟
قرآن به صراحت میفرماید که خداوند از ربا کاسته، به صدقات میافزاید. صدقات با رشد و نمو خود جلب محبت میکند. امنیت اقتصادی و روانی ایجاد میکند. دلها را از کینه و نفرت باز میدارد. اموال قانونی و شرعی مردم را دوچندان نموده، به عدالت اجتماعی میانجامد. همچنین جلوی اختلاس و احتکار و... را میگیرد، اما ربا مانع کار خیر گردیده، سود مادی را در صدر مینشاند. به کاهش و زوال اموال عمومی میانجامد. قلب را سخت میکند و کینه و دشمنی را رواج میدهد. همچنین به جهت خسارتهای وارده، انسانها را به انتقامگیری تشویق کرده، تفرقه و اختلاف را گسترش میدهد. شخصی از امام صادق (ع) پرسید چرا برخلاف آیه قرآن که از کاهش اموال ربا خوار حکایت میکند، ثروت آنان روز به روز بیشتر میشود؟ حضرت فرمودند (بر فرض عدم توبه) یک درهم ربا تمام دین انسان را نابود میکند و (بر فرض توبه نیز) باید ربا خوار صاحبان اموال را پیدا کند و اموال آنان را بازگرداند. آیا زیانی از این بالاتر در مخیله انسان میگنجد؟
طرحهایی برای ریشه کنی ربا
اکنون پس از طرح این مقدمات میتوان به این موضوع مهم پرداخت که برای ریشهکنی ربا چه باید کرد؟ اصلاح سیستم اقتصادی بانکها: در اینکه سیستم اقتصادی بانکها معیوب است، تردیدی نیست و دلیل آن ورشکستگی یا ناکارآمدی بسیاری از بانکهای دولتی و خصوصی است.
آیا بانکها و مؤسسات پولی و اعتباری از ربا به دور بوده، چنین معاملاتی در آنها انجام نمیشود؟ پاسخ قاطعی به این پرسش نمیتوان داد. حاکمیت لازم است در باره رفع این معضل تلاش کند، اما فتوایی از رهبر معظم انقلاب وجود دارد که مسئولیت را حداقل از دوش مردم برداشته است: «معاملات بانکی که بانکها براساس قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و مورد تأیید شورای محترم نگهبان انجام میدهند، اشکال ندارد و محکوم به صحت است.» بله؛ برخی از مراجع ورود در معاملات ربوی بانکها را جایز نمیدانند، اما مبنای شرعی فعالیتهای اقتصادی بانکها دیدگاههای مقام معظم رهبری است.
کاهش مصرفگرایی: امروزه بخشی از تبلیغات رسانهها شامل کالاهایی است که مردم نیاز چندانی به آنها ندارند. از این رو خرید بسیاری از اقشار جامعه براساس امیال و نه نیازها صورت میگیرد. سبک زندگی مینیمال بر پایه پرکاری از یک سو و قناعت از سوی دیگر چاره این درد بیدرمان است.
کوتاهکردن دست دلالها: داد و ستد شیوه مرسوم کسب منفعت از راه تلاش و فعالیت است. امری که به تحرک و پویایی اقتصاد منجر شده، فاصله میان ثروتمند و تهیدست را کمتر میکند. برخلاف ربا که سود تضمین شده بدون ضرر و زیان است. ربا سیستمهای اقتصادی جامعه را معیوب ساخته، تمایل به فعالیتهای تولیدی را کاهش میدهد. اصلاح مدیریت اقتصادی جامعه که مستلزم حذف فرآیند دلالی است، انباشت سرمایه و مفت خوری را به حداقل کاهش میدهد.
کاهش فقر و نداری: اگر افراد جامعه از حداقل رفاه برخوردار بوده، برای تأمین مایحتاج ضروری زندگی نیازمند زالو صفتان ربا خوار نباشند، با اندک آگاهی از ربا و آثار مخرب آن، هرگز به این مفسده رو نیاورده، عنان زندگی خود را به دست مشتی سودجوی از خدا بیخبر نمیدهند. سود حاصل از ربا سرمایه را به جریان نمیاندازد، به رکود ثروت دامن زده، فقر و نداری را توسعه میدهد. از این رو وظیفه ذاتی دولتها تأمین این حداقل رفاه و زدودن چهره فقر از جامعه انسانی است.
حفظ ارزش پول ملی: یکی از اتفاقات شکننده اقتصادی که کمر اقشار ضعیف جامعه را شکسته، ستون فقرات آنان را خرد میکند، کاهش ارزش پول ملی و در نتیجه کاهش قدرت خرید مردم است.
در این میان لاجرم بحث مقایسه پول ملی با ارز خارجی نیز مطرح شده و تفکیک این دو از یکدیگر را غیر قابل تصور مینماید! چرا مردم مجبور میشوند به ربا، رانت، رشوه و... متوسل شده و بهرغم میل باطنی خود در چنین شرایطی قرار گیرند؟ چون هر صبح که از خواب برمیخیزند با افزایش تصاعدی نرخ ارز خارجی، قیمت کالاها نیز به صورت سرسامآور بالارفته، قدرت خرید مردم فرو میریزد! آیا سخن گفتن از ریشه کنی ربا بدون اشاره به این امر مهم ممکن است؟
آگاهسازی جامعه از مفاسد ربا: تنبلی و تنپروری، بیعدالتی، گسترش فاصله طبقاتی، تمرکز ثروت در دست افراد معدود و محرومیت سایر افراد اجتماع از آثار زیانبار رباخواری است. رباخوار بدون انجام کار مولد به درآمدی سرشار دست یافته، سود حاصل از تلاش دیگران را به جیب میزند. او انگیزه کار را در جامعه کاهش داده، فساد او به کاهش سرمایه انسانی، درآمد ملی و سطح پسانداز افراد جامعه میانجامد. آگاهسازی افراد جامعه از این مفاسد جزو مهمترین اقدامات متصدیان امر است.
اِعمال مجازاتهای قانونی: ربا خوار به جنگ با خدا و پیامبر برخاسته و عذاب الهی در انتظار اوست؛ جز این آیا قانونگذار برای ربا مجازاتی در نظر نگرفته است؟ به موجب ماده ۵۹۵ قانون مجازات اسلامی مرتکبین ربا اعم از ربادهنده، رباگیرنده و واسطه بین آنها علاوه بر رد اضافه به صاحب مال به شش ماه تا سه سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق و نیز معادل مال مورد ربا به عنوان جزای نقدی محکوم میگردند.
اما قانون و الزامات قانونی یک حرف است، عمل به قانون و نظارت بر حُسن انجام آن حرف دیگر! معاملات ربوی اغلب مخفیانه انجام میشود، همچنین دست مردم خالی است و گاه چارهای جز معاملات ربوی ندارند، بهعلاوه ورود به چنین مباحثی دست کردن در لانه زنبور است... به این دلایل سختگیری لازم در معاملات ربوی صورت نمیگیرد و عملاً قانون نادیده انگاشته میشود.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/