به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشتبهخشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
علی بن حسین (۲۸۴-۳۵۶ق)، معروف به «ابوالفرج»، محدث، مورخ، ادیب، شاعر و موسیقیدان ایرانی است.
خاندانی اهل ادب و موسیقی داشت. نسب مادریاش به خاندان ابنثوابه میرسد که در بغداد میزیستهاند. از نوادگان مروان بن حکم، خلیفه اموی بود و مانند بسیاری از ایرانیان مذهب شیعه داشت.
با آنکه بسیاری از نویسندگان فرهنگ عربی معاصر وی بودند، ولی هیچیک به زندگی ابوالفرج نپرداختهاند. تنوخی فقط یک بار به صلههای کلانی که وزیر مهلبی به ابوالفرج میداده است، اشاره میکند.
ابن ندیم فهرست آثار او را به دست داده و ثعالبی نیز به اشعار او توجه کرده و ۱۲ قطعه کوتاه و بلند از اشعار او را نقل کرده است. خطیب بغدادی نیز همین آگاهیها را به دست داده است؛ اما یاقوت حموی (۵۷۴-۶۲۶ق) اطلاعات جامعتری از احوال ابوالفرج فراهم آورده است. او پس از ذکر نام و نسب و علم و دانش ابوالفرج، از شیوخ و شاگردان وی نام میبرد و آنگاه به روایات و داستانهایی که درباره او نقل کردهاند میپردازد.
ابوالفرج در کودکی به بغداد رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. نبوغ و پشتکار و قریحه وی سبب شد که به زودی در جهان اسلام مشهور شود و نزد آل بویه در ری و بغداد، آل حمدان در شام و امویان در اندلس از احترام برخوردار شود. رکنالدوله او را به ری دعوت کرد و مدتی کاتب رسائل او و همکار ابن عمید وزیر (متوفی ۳۵۹ق) بود. سپس، مهلبی حسن بن محمد (متوفی ۳۵۲ق)، وزیر معزالدوله، او را به بغداد خواند و مشاور و ندیم خاص خود کرد و تا آخر عمر آن وزیر از وی جدا نشد.
خاندان ابوالفرج، با اینکه مروانینسب بودند، به مذهب شیعه گرایش داشتند. او در آثار خود اظهار تشیع کرده است و برخی از محدثین سنّی نیز به همین علت، احادیث ابوالفرج را ضعیف دانستهاند؛ ولی علامه حلی و بعضی علمای امامیه او را شیعه زیدیمذهب دانستهاند نه اثنیعشری. ابوالفرج در آخر عمر دچار اختلال حواس و فلج شد و در بغداد، در ۳۵۶ق یا به قولی ۳۶۲ق درگذشت.
نام معروفترین شیوخ او چنین است. ابن ابی احوص ثقفی، محمد بن عباس یزیدی، ابونعیم، جعفر بن مروان، ابن درید، ابوبکر بن انباری، طیری و از همه مهمتر عمویش حسن.
او شاگردانی داشت که از آن جمله میتوان ابوزکریا یحیی، حسین بن دینار، علی بن ابراهیم دهکی، دارقطنی، ابواسحاق طبری، ابراهیم بن مخلد و محمد بن ابی الفوارس را نام برد.
تألیفات بسیاری را به ابوالفرج نسبت دادهاند، اما از بین آنها فقط چهار کتاب در دست است. برخی از آثار وی عبارتاند از:
۱. الاغانی، کتابی است در ۲۱ جلد که آن را طی ۵۰ سال جمعآوری کرد. این کتاب را میتوان دائرةالمعارف موسیقی عرب و ذتکره جامع نغمهها و نغمهپردازان تازی، از عصر جاهلیت تا نیمه اول قرن چهارم هجری دانست. کتاب الاغانی در زمان تألیفش محبوب و مقبول شد، چندانکه سیفالدوله یک هزار دینار برای ابوالفرج فرستاد و صاحب بن عیّاد وقتی در اینباره شنید، این مبلغ را ناچیز دانست. این اثر نخستین بار در ۱۲۸۵ق در چاپخانه بولاق مصر چاپ شد و اکنون چاپهای متعددی از آن در دست است؛
۲. مَقاتل الطالبین، کتابی است در شرح احوال ۲۱۶ تن از اولاد ابوطالب که به دلایل سیاسی یا در میدان جنگ یا در زندان، شهید و یا مخفی شدهاند. بنا به گفته خود ابوالفرج، این کتاب در جمادی الاول ۳۱۳ق به پایان رسیده است. این اثر نخستین بار در ۱۳۰۷ق در تهران چاپ سنگی شد.
۳. ادب الغربا یا آأاب الغربا یا ادباءالغربا، کتابی است ادبی در شرح احوال و نمونه اشعار بعضی شاعران غیرعرب سایر بلاد که ابوالفرج آن را در اواخر عمر تألیف کرده است. این کتاب در ۱۹۷۲ در بیروت، به کوشش دکتر صلاح منجد، چاپ شده است.
۴. الاماءالشواعر، این کتاب در ۱۹۸۳ در بغداد به کوشش یونس احمد سامرایی و نوری حمودی قیسی به چاپ رسیده است.
۵. کتاب الخمارین و الخمارات؛
۶. الاخبار و النوادر؛
۷. ادب السماع؛
۸. اخبار الطفیلیین؛
۹. مجموع الآثار و الاخبار؛
۱۰. کتاب القیان.
منبع: آنا
انتهای پیام/