یوحنّا بن سرابیون (سرافیون)، طبیب و دولتمرد قرن سوم هجری قمری است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بار‌ها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صد‌ها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.

با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.

برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.

یوحنّا بن سرابیون (سرافیون) بن ابراهیم، طبیب و دولتمرد سُریانی‌زبان قرن سوم هجری قمری است.

نام او در منابع اسلامی، یحیی و یوحنا آمده است. برخی از نویسندگان متأخر، برای پرهیز از اشتباه بین او و دیگر افراد همنام او، وی را ابن سرابیونِ قدیم خوانده‌اند. شهرت ابن سرابیون به دنیای غرب نیز کشیده شده بود و تاریخ‌نگاران علوم بسیار به وی پرداخته‌اند؛ زیرا آثار او علاوه بر عربی، به لاتینی و عبری نیز ترجمه و چاپ شده است.

پدر ابن سرابیون، پزشکی اهل باجَرما، منطقه‌ای در شرق دجله بود و دو پسرش داوود و یوحنا نیز شغل او را پیش گرفتند. بر اساس شواهد تاریخی، ابن سرابیون مسیحی بوده است؛ زیرا در آن دوره که مقارن با شکوفایی علم و تمدن اسلامی است، تمام آثار خود را به زبان سریانی نوشته و ظاهراً به زبان عربی تسلط نداشته است.

تاریخ وفات ابن سرابیون نیز مانند تاریخ ولادتش معلوم نیست، اما با توجه به کتاب الفهرست ابن ندیم که بر حسب تقدم و تأخر زمانی تولد و مرگ افراد تنظیم شده است، می‌توان تاریخ تقریبی درگذشت او را ۲۵۰ق تخمین زد.

پس از مرگ وی، آثارش به عربی ترجمه و مرجع استناد پزشکان بزرگی شد و از این روست که وی در تاریخ علم و فرهنگ اسلامی اهمیت یافته است.

پنج اثر از ابن سرابیون گزارش شده که برخی از آن‌ها بر جای مانده است. همه کتاب‌های وی، به جز یک اثر درباره طب است. ابن سرابیون در نوشتن آثار خود از منابع بسیاری مانند آثار یوحنای نحوی و برزویه ایرانی بهره برده است. به آثار وی انتقاد‌هایی شده؛ از جمله مجوسی اهوازی، ابن سرابیون را متهم کرده تکه در کتاب‌های خود فقط از درمان با دارو سخن گفته و بسیاری از بیماری‌ها را نیز بیان نکرده و توجهی نیز به عمل‌های جراحی نداشته است. همچنین گفته‌اند که ابن سرابیون در شناخت بیماری‌ها، تابع نظم و ترتیب علمی نبوده است.

معروف‌ترین آثار ابن سرابیون عبارت‌اند از:

۱. کنّاش الکبیر، در پزشکی و در ۱۲ مقاله است. این کتاب در قدیم به عربی ترجمه شد.

۲. کنّاش الصغیر، در هفت مقاله و مشهورترین اثر ابن سرابیون است. در ۳۱۸ق موسی بن ابراهیم حدیثی کاتب آن را برای ابوالحسن بن نفیس به عربی ترجمه کرد. ترجمه حدیثی بهتر از دو ترجمه دیگرِ این کتاب است؛ زیرا در این ترجمه، عبارات کمتری به اثر افزوده شده است.

کنّاش الصغیر دو ترجمه لاتینی با عنوان‌های برویاریوم و پراکتیکا نیز دارد و از روی ترجمه لاتینی به عبری برگردانده شد. ترجمه لاتینی این کتاب بار‌ها به چاپ رسید و ترجمه عربی آن بسیار مورد توجه پزشکان سرزمین‌های اسلامی قرار گرفت. به گفته ثابت بن قرّه، پزشکان برای درمان بیماری‌های اطفال به این اثر نیاز دارند. از چاپ مکرر ترجمه لاتینی کتاب می‌توان به رواج فراوان آن در قرون وسطا پی برد. ابن سرابیون در درمان بیماری‌ها از فَصْد استفاده می‌کرد و اهمیت بسیاری به این روش می‌داد. آخرین مقاله کتاب مذکور درباره تریاقات است.

۳. الاقراباذین، نام این کتاب که قطعاً ترجمه عربی داشته و اینک در دسترس نیست، در کتاب الحاوی آمده است.

۴. فی عشر مقالات لجالینوس، کتاب دیگری از اوست که اکنون در دست نیست و ابوسهل بشر بن یعقوب در الرسائل الطبیة از آن یاد کرده است.

۵. کتاب فصول در طب عملی.

منبع: آنا

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار