اسفندیار عبداللهی عضو شورای مرکزی حزب جمهوریت در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به این پرسش که از میان بهزاد نبوی و عبدالله نوری چه کسی جانشین عارف در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میشود، اظهار کرد: ابتدا این اصل را فراموش نکنیم که مشکل و نگرانی اصلاحطلبان به هیچ وجه شورای عالی و ریاست آن نیست.
او ادامه داد: اصلاحطلبان در برزخ بعد از انتخابات اسفند و شکست در آن قرار دارند و مدت زیادی طول میکشد تا خود را بازیابند.
عبداللهی افزود: البته نمیدانم دوستان ما در جریان اصلاحات چرا دغدغه ریاست شورای عالی سیاست گذاری را دارند؛ اگر قرار است این شورا که یک نهاد موقتی و انتخاباتی بود فراتر از آن کارکرد عمل کند، چه شخص رئیس دولت اصلاحات، چه نوری یا نبوی و هر کس دیگری رئیس آن شود در اصل موضوع تاثیری ندارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه عبدالله نوری و بهزاد نبوی از سرمایههای جریان اصلاحطلب هستند، خاطرنشان کرد: ولی این مهم را از خاطر نباید دور داشت که ما اولویتهایی برای خودمان داشته باشیم. معتقدم اولین اقدامی که باید انجام شود این است که برای ما اصلاحات مهمتر است یا انتخابات؛ پس شورای سیاستگذاری یا هر اسم دیگری اصلا مهم نیست، مهم استراتژی و راهبرد اصلاحطلبانه است که باید تنظیم، تدوین و به بدنه سیاسی جریان اصلاحات تقدیم شود.
بیشتر بخوانید
عبداللهی یادآور شد: به نظر من رئیس دولت اصلاحات ، صفاییفراهانی، عبدالله نوری، موسوی لاری، مسجدجامعی، رسول منتجبنیا، صادق خرازی، محمدرضا خاتمی، شکوری راد، بهزاد نبوی و مصطفی تاجزاده و چند نفر دیگر، باید با هم جلساتی را ترتیب دهند و در خصوص نقشه راه کوتاه مدت و بلند مدت اصلاحات فکری کنند؛ ولی برای بلند مدت معتقدم تنها احزاب هستند که باید محور تصمیمات و انتخابات باشند.
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: وقت آن رسیده اصلاح طلبان از انفعال خارج شوند و بدون لکنت سخن خود را نسبت به نظام و مردم خیلی صریح بیان کنند. من واقعا بین اصلاحات و اصلاحطلبان تفکیک قائلم و تنها راه درست را راه اصلاحات در کشور میدانم، نه اصلاحطلبان. حتی اگر اصولگرایان؛ بانی اصلاحات ساختاری در نظام حکمرانی شوند باید از آنها حمایت کرد. به همین جهت در پایان هم عرض میکنم هم عبدالله نوری و هم بهزاد نبوی صلاحیت ریاست بر هر نهاد اصلاحطلبی دارند، ولی از طرفی هم تاکید دارم راه حل اصلاحات، اول «خود اصلاحی» و «ساختارسازی» است، زیرا در یک ساختار خوب و دمکراتیک هر کس رئیس شود، در قالب ساختار درست عمل میکند.
انتهای پیام/