به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند.
از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
از منابع اهل سنت نقل شده است که این سوره در فضیلت امیرالمومنین علی (ع) است. این سوره در میان یاران رسول خدا (ص) به قدری مهم و ارزشمند بود که هر گاه یکدیگر را دیدار میکردند تا سوره عصر را برای هم نمیخواندند از هم جدا نمیشدند.
هم چنین در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره عصر را در نمازهای مستحبی قرائت کند، خداوند در روز قیامت چهره اش را نورانی و خندان و چشمش را روشن کرده تااو را وارد بهشت نماید.
اگر سوره عصر را بر کسی که تب داشته باشد بخوانند تب او زائل گردد و اگر این سوره را بر فرد افسرده بخوانند از افسردگی بیرون آید.
فایل صوتی تلاوت سوره عصر با صدای ابوبکر شاطری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل](۱)
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾
که واقعا انسان دستخوش زیان است (۲)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده اند (۳)
خداوند در قرآن، به همه مقاطع زمانی سوگند یاد کرده است. فجر: «وَ الْفَجْرِ»، صبح:«وَ الصُّبْحِ»، روز: «وَ النَّهارِ»، شب: «وَ اللَّیْلِ»، چاشت: «وَ الضُّحی»، سحر:«وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ» عصر: «وَ الْعَصْرِ» گر چه به سحر چند بار سوگند یاد کرده است.
در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که منظور، عصر خروج حضرت مهدی علیه السلام است.
بعضی مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفته اند. بعضی عصر را به معنای لغوی آن یعنی فشار گرفته اند، زیرا که فشارها سبب غفلت زدائی و تلاش و ابتکار انسان هاست. بعضی مراداز عصر را عصاره هستی یعنی انسان کامل گرفته اند و بعضی آن را هنگام نماز عصر دانسته اند.
خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتها است. «إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ».
سفارش دیگران به حق، ممکن است عوارض تلخی داشته باشد که باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
فخر رازی میگوید:انسان در دنیا مانند یخ فروشی است که هر لحظه سرمایه اش آب میشود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت کرده است.
با اینکه سفارش به حق و صبر جزء اعمال صالح است، ولی به خاطر اهمیّت جداگانه بیان شده اند. همانگونه که صبر و استقامت نیز حق است و «تَواصَوْا بِالْحَقِّ» شامل آن میشود، ولی به خاطر اهمیّت صبر جداگانه آمده است. «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
نگاه اجمالی به آیات قرآن ما را به این نکته اساسی میرساند که دنیا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه میکنند و فروش جنس در این بازار اجباری است. حضرت علی (ع) میفرمایند: «نفس المرء خطاه الی اجله» یعنی نفس کشیدن انسان گامی به سوی مرگ است. پس انسان الزاماً سرمایه عمر را هر لحظه از دست میدهد و ما نمیتوانیم از رفتن عمر و توان خود جلوگیری کنیم. بخواهیم یا نخواهیم توان و زمان ما از دست ما میرود؛ لذا در این بازار آنچه مهم است انتخاب مشتری است. افرادی با خدا معامله میکنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و برای رضای او گام بر میدارند این افراد، عمر فانی را باقی کرده و دنیا را با بهشت و رضوان الهی معامله میکنند.
این دسته برندگان واقعی هستند، زیرا اولاً خریدار آنها خداوندی است که تمام هستی از اوست.
ثانیاً اجناس ناچیز را هم میخرد. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ
ثالثاً گران میخرد و بهای او بهشت ابدی است. «خالِدِینَ فِیها»
رابعاً اگر به دنبال انجام کار خوب وبدیم، امّا موفق به عمل نشدیم باز هم پاداش میدهد.
«لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی» یعنی اگر کسی سعی کرد گرچه عملی صورت نگرفت کامیاب میشود.
خامساً پاداش را چند برابر میدهد. «أَضْعافاً مُضاعَفَهً» به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش میدهد و پاداش انفاقهای نیک مثل دانهای است که هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد.
امّا کسانی که در این بازار، عمر خود را به هوسهای خود یا دیگران بفروشند و به فکر رضای خداوند نباشند، خسارتی سنگین کرده اند که قرآن چنین تعبیراتی در مورد آنها دارد:
تجارت بد انجام داده اند. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ.
تجارتشان سود ندارد. «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ
زیان کردند. «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
زیان آشکار کردند. «خُسْراناً مُبِیناً»
در زیان غرق شدند. «لَفِی خُسْر»
در فرهنگ اسلامی، زیرک کسی است که از نفس خود حساب بکشد و آن را رها نکند، برای زندگی ابدی کار کند و هر روزش بهتر از دیروزش باشد. از مرگ غافل نباشد و به جای هرزگی و حرص و ستم به سراغ تقوا و قناعت و عدالت برود.
۱- دوران تاریخ بشر، ارزش دارد و خداوند به آن سوگند یاد کرده است. پس از عبرتهای آن پند بگیریم. «وَ الْعَصْرِ»
۲- انسان از هر سو در خسارت است. «لَفِی خُسْرٍ»
۳- انسانِ مطلق که در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ»
۴- تنها راه جلوگیری از خسارت، ایمان و عمل است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ»
۵-به فکر خود بودن کافی نیست. مؤمن در فکر رشد و تعالی دیگران است.
«تَواصَوْا بِالْحَقِّ»
۶- سفارش به صبر به همان اندازه لازم است که سفارش به حق. «بِالْحَقِّ - بِالصَّبْرِ»
۷- ایمان بر عمل مقدم است، چنانکه خودسازی بر جامعه سازی مقدم است.
آمَنُوا وَ عَمِلُوا ... وَ تَواصَوْا
۸-بدون ایمان و عمل و صالح و سفارش دیگران به حق و صبر، خسارت انسان بسیار بزرگ است. «لَفِی خُسْرٍ» (نکره بودن «خُسْرٍ» و تنوین آن نشانه عظمت خسارت است.)
۹- اقامهی حق به استقامت نیاز دارد. «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
۱۰- جامعه زمانی اصلاح میشود که همه مردم در امر به معروف و نهی از منکر مشارکت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تَواصَوْا بِالْحَقِّ» (کلمه «تَواصَوْا» برای کار طرفینی است)
۱۱- نجات از خسارت زمانی است که انسان در صدد انجام تمام کارهای نیک باشد گرچه موفق به انجام آنها نشود. «عَمِلُوا الصّالِحاتِ» (کلمه «الصّالِحاتِ» به صورت جمع محلّی به الف و لام آمده است)
۱۲- ایمان باید جامع باشد نه جزئی. ایمان به همه اجزا دین، نه فقط برخی از آن.«إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا» (ایمان، مطلق آمده است تا شامل تمام مقدسات شود.)
انتهای پیام/