به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سید محمدرضا دستواره در سال ۱۳۳۸ در خانوادهای مذهبی و مستضعف در جنوب تهران چشم به دنیا گشود. گرایش دینی و علایق مذهبی از همان کودکی در رفتار شهید دستواره به وضوح نمایان بود و هر روز افزایش مییافت. او به تلاوت قرآن و شرکت در مسابقات قرائت قرآن علاقه وافری داشت. با اوج گیری انقلاب اسلامی، در تظاهرات و فعالیتهای مردمی شرکت فعال داشت و در این زمینه چند بار توسط عوامل رژیم پهلوی دستگیر شد.
سال ۱۳۵۷ زمانی که در سال آخر دبیرستان درس میخواند نه تنها خود فعالانه در تظاهرات و اعتراضات عمومی علیه طاغوت شرکت میکرد، بلکه دوستان همکلاسی و برادران کوچکترش را نیز به این امر ترغیب و تشویق میکرد.
در هنگام ورود حضرت امام خمینی (ره) فعالانه در مراسم استقبال از حضرت امام شرکت کرد و مسئولیت امنیت قسمتی از میدان آزادی را بر عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جهت پاسداری از دستآوردهای انقلاب به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی پیوست و طی چهار ماه خدمت خود در این نهاد انقلابی، زحمات زیادی را در جهت انجام مأموریتهای مختلف و تثبیت حاکمیت انقلاب اسلامی تحمل نمود.
او همراه فرماندهانی مثل شهید چراغی و حاج احمد متوسلیان، زحمات زیادی را در مقابله با ضد انقلاب کشید و بعد از آزادسازی شهر مریوان در کنار حاج احمد متوسلیان و سایر برادران رزمنده وارد شهر شد. از آنجا که این شهر جنگزده پس از آزادی با مشکلات متعددی مواجه بود، سازمانها و مؤسسات دولتی تعطیل شده بودند؛ به دستور برادر متوسلیان، برادران پاسدار در مراکز و ادارات مختلف از جمله شهرادی، رادیو و تلویزیون مشغول خدمت شدند. شهید دستواره نیز مأموریت یافت کالاهای ضروری مردم را تهیه کرده و در اختیار آنان قرار دهد که او به نحو احسن این ماموریت را انجام داد.تاریخ گواه است که وی و دیگر همرزمانش در آزادسازی مریوان مردانه میجنگند و مدتی بعد به فرماندهی پاسگاه شهدا در محور مریوان منصوب میشود.
مناطق اشغالی کردستان جبهههای مختلف جنوب به ویژه منطقه والفجر ۸ و جاده امالقصر شاهد رشادتها و ایثارگریهای عاشقانه سید است.
شهید دستواره به همراه لشکر محمد رسولالله (ص) برای یاری رساندن به مردم مسلمان لبنان که مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم اشغالگر قدس قرار گرفته بودند، راهی این کشور شد. بعد از بازگشت به فرماندهی تیپ سوم ابوذر منصوب شد و تا زمان عملیات خیبر در همین مسئولیت به خدمت مشغول بود. در عملیات خیبر بعد از شهادت فرمانده لشکر محمد رسولالله (ص)، شهید حاج محمد ابراهیم همت و واگذاری فرماندهی به شهید کریمی، بهعنوان قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) منصوب شد.
با آنکه از نظر جسمی بدنی نحیف و لاغر داشت، خستگیناپذیری و اعتماد به نفس او زبانزد خاص و عام بود. او اکثر نبردها به جز مواقعی که مجروح شده بود، حضور داشت و در شبهای عملیات تا صبح در خط اول درگیری با دشمن در کنار رزمندگان حضور داشت و از نزدیک به هدایت عملیات میپرداخت.
دستواره تا هنگام شهادت ۱۱ بار مجروح شده، ولی هرگز از پای ننشست. در عملیات کربلای یک که برادرش حسین در خط پدافندی شهید شد، جهت شرکت در مراسم تشییع و تدفین او به تهران رفت. ولی بیش از سه روز در تهران نماند و به منطقه باز گشت. وقتی به وی گفته میشود که خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت میماندی و بعد برمیگشتی، در جواب میگوید: «به آنها گفتهام کنار قبر حسین، قبری را برای من خالی نگهدارید.»
سرانجام در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۳۶۵ پس از ۱۰ روز از شهادت برادرش در عملیات کربلای ۱ روز آزادسازی شهر مهران از چنگ دشمن، به خیل شهدا پیوست.
انتهای پیام/
این خبر ها و تصاویر را برای مسٔولین و مدیران ویران کشور بفرستید تا کمی خجالت و به خودشان بیان البته بعید بدونم اتفاق خاصی براشون بیوفته ....
واقعا حیف این جوونایی که رفتن شهید شدن ولی یه سری بی کفایت موندن
انشاءالله ما هم در جنگ اقتصادی با یاوری رهبرمون و کمتر نق زدن پیروز و سربلند میشویم.
خداوند روح تمام شهدایمان را شادبفرما
همین ساده زیستی و مستضعف بودن شهداست که شهادت را زیباتر مکند و شهادت بر امر خداوند است که این دنیا فانیست.
هزار الله اکبر که هر زمان فتنه ای رخ میدهد باز این قشر ساده زیست و مستضعف جامعه است که از همین پایگاههای مقاومت آماده مجاهدت و ایثار در راه خدا و تحت رهبری عظیم شان سید علی بسیج میشوند تا ملت بزرگ ایران و کره خاکی در آرامش زندگی کنند.
برای سلامتی رهبر عزیزمان و شهدای عزیزمان صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
کجایند مردان بی ادعا
کجایند پیروانشان
اینا جاشون تو قلب ملت ایرانه .