![قیمت طلا به یک رکورد جدید صعود کرد](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1403/11/23/20339410_982.png)
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت ۸ شب ۱۵ تیر مأموران کلانتری ۱۴۳ امامزاده داوود در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک پسری جوان در یک کمپ ترک اعتیاد خبر دادند.
بهدنبال اعلام این خبر، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت راهی محل حادثه که کمپی مجاز در جاده امامزاده داوود بود، شدند.
کشف جسد
با حضور تیم جنایی در سالن کمپ آنها با جسد پسر ۳۱ ساله در حالی مواجه شدند که مورد شکنجه قرارگرفته بود. بررسیها نشان میداد کمپ در اختیار دو برادر بهنامهای بابک و بهرام است. دو برادر در تحقیقات اولیه مدعی شدند که پسر جوانی، روز قبل یعنی۱۴ تیر در کمپ پذیرش شده است و قبل از پذیرش این جراحات را داشته است.
بیشتر بخوانید
اما بازپرس جنایی و متخصصان پزشکی قانونی با مشاهده زخمهای روی بدن پسر جوان، به اظهارات کذب دو برادر پی بردند. چرا که زخمها جدید بود و نشان میداد که از ساعاتی پیش به وجود آمده است.
در ادامه بررسیهای میدانی مشخص شد که پسر جوان به دستور صاحبان کمپ و توسط معتادانی که در آنجا نگهداری میشدند مورد شکنجه قرار گرفته است. بدین ترتیب به دستور بازپرس غلامی، دو برادر و ۹ مردی که در این شکنجه مرگبار حضور داشتند بازداشت شدند.
کمپ ۲۰۰ میلیونی
در ادامه تحقیقات دو برادر که کمپ ترک اعتیاد را اجاره کرده بودند، در حالی که منکر شکنجه بودند تحت بازجویی قرارگرفتند. یکی از آنها گفت: من خودم معتاد بودم، اما ترک کردم و بعد هم تصمیم گرفتم کمپ ترک اعتیادی تأسیس کنم. ۱۲ سال قبل کمپ را تأسیس کردم و از حدود سه سال قبل نیز این کمپ را در اختیار گرفتم. ۲۰۰ میلیون تومان برای رهن کامل کمپ پرداخت کردهام.
او ادامه داد: بعد از تأسیس کمپ، برادرم نیز برای کمک به من آمد. روز حادثه من داخل کمپ نبودم و زمانی به اینجا رسیدم که مأموران و اورژانس آمده بودند.
برادر این مرد نیز گفت: روز حادثه بیرون بودم و زمانی که آمدم دیدم که چند نفر از معتادان کمپ دور شایان جمع شدهاند و او را کتک میزنند. اعتراض کردم و بعد آنها شایان را به حمام بردند، من هم دوباره بیرون رفتم. وقتی برگشتم دیدم حال شایان بد شده است و فوراً با اورژانس تماس گرفتم.
در ادامه، ۹ مرد جوانی که در رابطه با شکنجههای مرگبار بازداشت شده و عاملان این قتل بودند، مدعی شدند که قصد قتل و شکنجه نداشتند، اما این کار را به دستور صاحبان کمپ انجام دادهاند.
اظهارات یکی از متهمان
مرد معتادی که در این ماجرا بازداشت شده در مورد علت کتک زدن شایان گفت:اگر شایان را کتک نمیزدیم خودمان شکنجه میشدیم.
وی که آثار زخم عمیقی شبیه جای گاز گرفتگی سگ روی پایش دیده میشد گفت: هر کسی که به کمپ میآمد سگ را رها میکردند و پاهای او را گاز میگرفت. اگر هم مخالفت میکردیم به قدری ما را کتک میزدند تا بمیریم.
خوب چرا به این کمپ آمدید؟
من خودم آمدم، اما خیلی از بچهها را خانواده هایشان به زور آوردند. بعضی از آنها نیز معتادان ترک اجباری بودند. اوایل نمیدانستیم که شرایط کمپ اینطوری است. من ۱۲ سال است که اعتیاد دارم، البته قبلاً ترک کردهام، اما دوباره به سراغ مواد رفتم. ۱۰ ماه قبل به این کمپ آمدم ودیگر به من اجازه خروج داده نشد.
آیا پول هم میدادید؟
از ۸۰۰ هزار تومان تا ۲ میلیون تومان ماهانه از ما پول میگرفتند. اما به جای غذا کدو و بادمجان گندیده به ما میدادند.
موضوع شکنجه را به خانوادهتان نمیگفتید؟
نمیتوانستیم. هر زمان که ملاقاتی داشتیم سه نفر از پرسنل کمپ بالای سر ما میایستادند اگر کوچکترین اشارهای میکردیم به قدری ما را شکنجه میکردند که به سختی میتوانستیم نفس بکشیم. البته من خانوادهام ساکن چین هستند و کسی را ندارم و هزینه کمپ را از پس اندازم میدهم. ولی یکی از بچهها وقتی خانوادهاش برای ترخیص آمدند به او گفته بودند باید ۱۸ میلیون تومان بدهی وگرنه اجازه نمیدهیم که او از کمپ برود.
چگونه درمان میشدید؟
درمان نمیشدیم. یک پزشک کمپ داشتیم که هفتهای یکبار میآمد و مهرش را میزد و میرفت.
چرا شکنجهتان میکردند؟
برای تفریح و خنده خودشان. تقریباً هر روز یک بار ما را شکنجه میکردند و به تماشای این شکنجه میایستادند.
نمیتوانستید فرار کنید؟
نمیشد فرار کرد. کمپ یک حیاط داشت که دیوارهایش فنس کشی شده بود و بشدت از آن محافظت میشد. یکی از بچهها میخواست فرار کند که او را گرفتند و جلوی سگ انداختند.
چرا شایان مرد؟
شایان ۱۳ تیر ساعت ۳ صبح پذیرش شد. روز حادثه، ۱۵ تیر، شروع به داد و بیداد کرد که نمیخواهد باشد و سر همین مسأله او را سه ساعت به قول مسئولان کمپ تنبیه کردیم. اما شایان زیر این شکنجهها حالش بد شد. حتی بابک هم شایان را کتک زد و زمانی که دید حالش وخیم است به دو نفر دستور داد او را به حمام ببرند. بعد از حمام باز هم حال شایان بد بود و او را به اتاق بابک بردیم که متوجه شدیم فوت کرده است. بابک به ما گفت دو نفرتان با چاقو همدیگر را بزنید که پلیس فکر کند او میخواسته فرار کند و در هنگام فرار شما را هم زخمی کرده است.
مگر کمپ تحت نظارت مرجع رسمی نبود؟
زمانی که مسئولان میآمدند ما را در یک اتاق حبس میکردند و کسی از وضعیت ما خبر نداشت.
در این مدت کسی از کمپ آزاد نشد؟
چند نفری آزاد شدند و چند نفری هم فرار کردند، اما چون معتاد بودند و از مسئولان کمپ میترسیدند هیچ کدام شکایت نکردند.
منبع: ایران
انتهای پیام/
من خودم تجربه این جور کمپها رو داشتم خواهشا کمپهای طرف غنی آباد و محمود آباد طرف جاده خاوران (سه را سیمان)برید ممیبینید که بدتر از اینه مثلا کمپ محسن ترابی خودش مصرف میکنه وبعد دیوونه میشه میوفته به جون معتادا ....خدا شاهده شبها بچه ها که خواب بودن لای انگشت پاشون قند میزاشت و با فندک آب میکرد وبعد معتاد بدبخت تهو از سوزش پا مپرید یا با فندک پاشینه پاشونو تو خواب میسوزوند
کسایی که براش مریض می آوردن تورج سیاهی و وحید گازی عباس موسی خوانی میزاشتن و میرفتن ۶ یا ۷ ماه دیگه میومدن برای ترخیص
وحید معروف به وحید گازی تو محمود آباد طرف سه راه سیمان بقالی داره و با نیسان سفید گاز هم پخش میکنه که معروفه به وحید گازی بعدظهر ها می آمد کمپ محسن ترابی گاز میآورد وبعد با محسن ترابی شروع میکردن به مصخره وزدن بچه ها ....محسن بی شرف که موقع حظور غیاب عصرها به جای حاظر میگفت که بگید (.... )مثلا میگفت فلانی ....فلانی هم باید جواب میداد که ....
تروج سیاهی کمپ دار بود و یک نفر از همون گردانندهای کمپ خودش و به علت دعوا و مشاجره کشت و تو همون کمپ خاک کرد و بعد مدت ۶ ماه استخوناشم در آورده بود و سوزانده بود و چون اون طرف بی کس و کار بود هیچ کس متوجه کار او نشد
من در کمپ محسن ترابی بودم که این ماجرا را فهمیدم
خواهشا مسولین پی گیری کنن......با تشکر از توجه دوستان و مسولین
من خودم تجربه این جاهارو دارم در اینجا به از خانواده های که پیامک رو میخونن خواهش میکنم اگر نمیتوانید مسأله ای رو حل کنید لطفاً برای راحتی خودتون صورت مسأله رو پاک نکنید.
چون بهتون قول ۱۰۰درصد میدهم که هیچ معتادی با اینکارا و به زور پاک نمیشه، نشده و نخواهد شد.
گول یسری از معتادای مثلاً پاک شده و دارای کمپ ترک رو نخورید اینها همه کاراشون و حرفاشون دروغه و بخاطر گرفتن هرچه بیشتر پول از شماهاست بعدشم تورو خدا قبول کنید که اعتیاد جرم نیست بلکه فقط یه بیماری لاعلاجه که میشه توی نقطه ای متوقفش کرد همین درضمن شما مگه مثلاً اگه سرطان داشته باشید میبرن تو طویله های مثل این کمپ ها میبندن و میزننشون
متاسفانه معتادا از حق و حقوق خودشان خبر ندارن واااالا میتونن از خونوادهاشون که زنگ میزنن به زور ببرنشون این کمپ ها به جرم آدم ربایی ازشون شکایت میکردن تا دمارشون رو دربیارن هم خونوادهاشون و هم مسئولین این وحشی خونه هارو....
من یه کمپ موسسه مانند حرفهای رو شنیدم که با مشاور و جلسات و از لحاظ روانی معتاد رو متقاعد میکنن که ترک کنه فکر کنم دورهاش سه ساله و رایگان است.
بلکه شکنجه گاه بوده
تمام عقده دورن خبیث و شیطانی شون
را روی این اشخاص بی پناه پیاده میکردند
مورد تجسس قرار گیرد
جوانان عزیر با معتاد شدن .مشکلات افزایش مییابد
ترابخدا بفکر جوانی تون باشید و
اصلا ناامید نشوید
فقط با سعی و کوشش به همه چیز میرسید و
صد البته توکل بخدا
قانون و نظارت کجاست؟؟؟؟؟