به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، هنوز آن روزها را که برای طی کردن فاصله خانه تا مدرسه سوار اتوبوس میشدم به خاطر دارم، کنار پنجره اتوبوس میایستادم تا در گذر از خیابان قصردشت که اسم باغ هایش پرآوازه است نسیم نوازشگر را حس کنم. احساس میکردم نسیم با چرخیدن در اطراف تک تک درختها طراوت را برایم به ارمغان آورده است و فکر میکردم این احساس لذت بخش همگانی است و همه از وجود درختان انبوه در محدوده زندگیشان لذت میبرند تا آن روز صبح که ناباورانه شاهد سوختن یکی از بزرگترین باغهای خیابان قصردشت شدم؛ باغی که تا دیروز ارمغانش طراوت بود.
در دنیای نوجوانی در جستجوی علت غیرعمدی برای حادثه بودم که پی بردم با آتش زدن درختان باغ، یا خشک کردن آنها به راحتی میتوان تغییر کاربری گرفت و باغی زیبا را به مجتمعهای تجاری پرسود تبدیل کرد، بی آنکه به این اندیشید که آن درختان اکسیژنی تولید میکنند که برای حیات ضروری است و آن مجتمعهای پرسود تجاری چند طبقه وجودشان نفس کشیدن را دشوار میکند.
سالها گذشت و بارها این موضوع تکرار شد و من نابودی درختان بسیاری را به دلایل مختلف دیدم؛ که همه علتها از منفعت طلبی بی منطق بشر نشات میگیرد و این منفعت طلبی علاوه بر ویرانی باغهای شهری حتی دامان طبیعت را هم فرا گرفته است.
این روزها خبر آتش سوزی جنگلها به ویژه جنگلهای زاگرس به یکی از خبرهای مهم روزمره تبدیل شده است.پهنهٔ رویشی این جنگلها به عنوان وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران اهمیت بسیار ویژهای دارد. جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از شمال غربی ایران، استان آذربایجان غربی آغاز و سپس در غرب استانهای کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان و در جنوب غرب ایران، استانهای کهگیلویه و بویر احمد و فارس را طی میکند.
در بین ۱۱ استان واقع در ناحیه رویشی زاگرس، استانهای فارس، لرستان و خوزستان مقامهای اول تا سوم را از نظر وسعت رویشگاههای جنگلی و درختی دارند. درختان بلوط به عنوان مهمترین و فراوانترین گونهٔ درختی موجود در غرب کشور، در منطقه زاگرس قرار دارند؛ و هر سال به دلایل مختلف از جمله آتش سوزی از وسعتش کاسته میشود.
یکی از مهمترین علتهای اصلی آتش سوزی در طبیعت خطای انسانی عنوان میشود و مروری بر خبرها این مطلب را تصدیق میکند. در استان فارس جنگلهای پاسارگاد در منطقه تنگه خرسی با درختان ۲۰۰ تا ۵۰۰ ساله از چهارشنبه ۱۸ خرداد سال ۱۳۹۵ به مدت ۷۲ ساعت طعمه حریق شده و حدود ۳ هزار هکتار از عرصه جنگلی و ۷۵۰ هکتار از زیستگاه گونه در حال انقراض خرس قهوهای در آتش سوخت.
مهرزاد بوستانی مدیرکل منابع طبیعی استان فارس در آن زمان (سال ۱۳۹۵) درباره شناسایی عاملان آتشسوزی جنگلهای پاسارگاد،گفت: ۳ تن از دامداران منطقه به عنوان عاملان آتش سوزی در جنگلهای پاسارگاد شناسایی و به مراجع قضایی معرفی شدند.
شب هجدهم خرداد ماه سال ۱۳۹۵ دامداران حاضر در منطقه که اقدام به روشن کردن آتش میکنند، موفق به کنترل آن نمیشوند و این موضوع منجر به افزایش وسعت آتش سوزی در جنگلهای تنگه خرسی پاسارگاد میشود.
چند روز پیش هم در منطقه حفاظت شده ارژن کوه بیل آتش سوزی عمدی رخ داد که با حضور به موقع قرق بان در منطقه حریق کنترل شد.
حسین شعبانی دبیر کارگروه مدیریت بحران اداره کل حفاظت محیط زیست فارس بیان کرد: حوالی ساعت ۶ عصر ۲۱ خرداد شخصی از عشایر مستقر در منطقه کوه بیل به علت اختلاف با دوستش اقدام به آتش زدن خرمن او کرد که کنترل آتش از دستش خارج و به منطقه حفاظت شده سرایت کرد، اما حضور به موقع قرق بان در این منطقه باعث شد به سرعت وارد عمل شده و با کمک دیگر عشایر مستقر در منطقه آتش را مهار و از گسترش آن ممانعت به عمل آوردند.
ظهر شنبه ۲۴ خرداد ماه قسمتهایی از پارک ملی بمو در منطقه گوریک دچار آتش سوزی شد.
بیشتر بخوانید
علی آرندی رئیس پارک ملی بمو در شرح ماجرا گفت: با حضور آتش نشانی، فعالان زیست محیطی، نیروهای مردمی و بسیج این آتش سوزی مهار شد.
او ادامه داد: عامل آتش سوزی مشخص شده و ظاهرا خطای انسانی علت این اتفاق بوده است.
آرندی با اشاره به اینکه به باغداران حاشیه بمو در خصوص علف زنی باغهای خود تذکر کتبی و شفاهی داده شده است، گفت: در آتش سوزی روز شنبه ۲۴ خرداد ماه منبع حریق از باغهای حاشیه بمو بوده است که عامل آن شناسایی و در حال معرفی به مرجع قضایی است.
محمد هادی بینازاده دبیر کارگروه حافظان محیط زیست، وابسته به سازمان مردم نهاد سبز اندیشان کلات سرخ زاگرس، گروهی که جهت واکنش سریع به اطفاء حریق است، در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: ارزش درخت را در دو جنبه میتوان دید ارزش ظاهری اقتصادی و ارزش زیست محیطی، ارزش اقتصادی چوبی است که میتواند تبدیل به ابزار یا سوخت شود و ارزش زیست محیطی درخت به هستی بشر هویت میدهد.
این دوستدار محیط زیست افزود: به این نکته نوجه نمیشود که بدون درخت نفس کشیدن ناممکن میشود و حیات بشر به خطر میافتد، متاسفانه در سالهای اخیر بیشتر به ارزش اقتصادی درخت توجه شده و دیدیم درختانی که در مسیر آزادراهها بودند یا قطع شدند یا واگذاری معادن باعث نابودی بخش قابل توجهی از درختان و پوشش گیاهی شد.
او بیان کرد: نکته جالب توجه اینکه معدن داران برای گرفتن مجوزی راهنمایی میشوند که با نابودی درختان در منطقه میتوانند مجوز دریافت کنند.
محمد هادی بینازاده اضافه کرد: هزینه و جریمهای که برای نابودی درختان و طبیعت پرداخت میشود چنان اندک است که نابودی طبیعت را سهل میکند.
این دوستدار محیط زیست اضافه کرد: همانگونه که میبینیم بسیاری از درختان جنگل به راحتی قطع و تبدیل به سوخت میشوند و در مقابلِ این نابودی مسئولان چه کردند.
بینازاده، آموزش و فرهنگ را برای حفاظت از منابع طبیعی ضروری برشمرد و گفت: مطمئنا کودکی که به ارزش و ماهیت منابع طبیعی پی ببرد در آینده چه به عنوان مقام مسئول و چه به عنوان فردی عادی ویرانگر طبیعت نخواهد بود.
او گفت: ما باید این نکته را مدام یادآوری کنیم که جنگلها و منابع طبیعی که از بین میرود دستاوردی چند صد ساله است که بازسازی مجدد آنها تقریبا ناممکن است.
محمد هادی بینازاده که در اطفاء آتش سوزیهای جنگل و مراتع در نقاط مختلف فعالیت جدی داشته است، گفت: در سالهای اخیر گروههای مردم نهاد بسیاری فعالیت شان را برای حفاظت از محیط زیست گسترش دادند.
او تصریح کرد: بسیاری از صخره نوردها و کوهنوردهای حرفهای در گروههای مردم نهاد فعالیت دارند، افرادی که نظیرشان را کمتر میتوان در نهادهای دولتی دید.
این دوستدار محیط زیست اظهار کرد: بسیاری از فعالان محیط زیست در مهار آتش سوزیها پای کار هستند و دغدغه اصلی برای کنترل آتش سوزی ها، نبود امکانات است.
بینازاده، کمبود امکانات و نداشتن بیمه در محل حادثه را دغدغه فعالیت دوستداران حرفهای محیط زیست برشمرد و افزود: در بسیاری از آتش سوزی ها، دوستداران محیط زیست در صحنه حضور دارند و خودشان عامل اطلاع رسانی هستند یا اینکه به صورت آنلاین در دسترس بوده و خودشان را سریع به منطقه میرسانند.
به نظر این فعال محیط زیست، ساماندهی و توجه به افرادی که بی هیچ چشم داشتی میخواهند حافظ محیط زیست باشند، همین طور تکیه بر عشق و ارادت مردم محلی میتواند مانع از ایجاد یا گسترش آتش سوزی شود.
او گفت: حالا که سازمانها و نهادهای دولتی نیرو و امکانات کافی برای حفاظت از منابع طبیعی ندارند باید به توان نیروهای مردمی توجه بیشتری شود.
بینازاده درباره عوامل آتش سوزیهای اخیر بیان کرد: اختلاف زارعان و مرتعداران نسبت به اراضی کشاورزی یا مرتع، خود منجر به درگیری و آتش سوزیهای گسترده شده است، که به همین منظور حریم و تعارضات جنگلها باید با افراد محلی، دامداران و کشاورزان مشخص شود.
بیشتر بخوانید
او تصاحب زمین بوسیله از بین بردن پوشش گیاهی و جنگلی برای درخواست الحاق زمینهای جدید به باغها و زمین کشاورزی و یا درخواست صدور برای معادن، سهل انگاری گردشگران و افروختن آتش که گاها از کنترل خارج میشود را از دیگر عوامل آتش سوزی برشمرد. تعدادی از گردشگران نیز بطور کامل آتش را خاموش نمیکنند که با وزش باد آتش در طبیعت پراکنده میشود.
بینازاده افزود: وجود بطریهای آب معدنی و شیشههای بجا مانده در طبیعت نیز از عوامل ایجاد آتش سوزیها به شمار میآیند که در اثر انعکاس و بازتاب نور خورشید میتواند آتشی شعله ور ایجاد کنند.
این فعال محیط زیست، کمبود تجهیزات اطفاء حریق از جمله دمنده و آتشکوب، بیل و همچنین کمبود ماشینهای شاسی بلند جهت عبور از جادههای کوهستانی و خاکی برای دسترسی به محل وقوع آتش سوزی را بسیار مشهود برشمرد.
او گفت: برای افزایش سرعت اطفای حریق باید ستادی با حضور نیروهای مسلح، سازمان جنگلها، سازمان حفاظت محیط زیست، نیروهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد تشکیل شود تا با در اختیار داشتن امکانات بتوانند هنگام آتشسوزی در جنگلها و مراتع به صورت مشترک و با سرعت وارد عمل شوند.
بیشتر بخوانید
بینازاده ادامه داد: امسال نیز با توجه به تاکید کارشناسان و پتانسیل بالای وقوع آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور، انتظار داشتیم که موانع اقدام به موقع برای اطفای حریق برطرف شود.
این فعال محیط زیست گفت: ما بر آن هستیم تا با همت خیرینِ دوستدار محیط زیست وسایل ضروری اطفا حریق را تهیه کنیم قبل از آنکه از جنگلهای انبوه، خاکستر بر جای ماند.
مجید تقی خانی هماهنگ کننده سازمانهای مردم نهاد تخصصی منابع طبیعی استان فارس و دبیر انجمن همیاران و پاکسازان طبیعت اقلید در شرح علت آتش سوزیها گفت: تعدادی از اهالی روستا که دامدار نیستند باید حق مرتع به دولت بپردازند، که البته نه دامدار و نه بقیه اهالی، هیچ گونه حق مرتعی به دولت نمیپردازند و بصورت علفهای کوه و جنگل را میچرانند و حاضر به قبول مسئولیت هم نیستند.
این دوستدار محیط زیست درباره وضعیت نامشخص مراتع گفت: فرض کنید من در سالهای گذشته مرتعی در کوه داشته ام و اکنون دارای فرزندانی شده ام، در نتیجه مرتع من به تعداد فرزندان تقسیم میشود و چون حدوداً هر ۱۰ سال یکبار مراتع ممیزی میشود معلوم نیست که کدام قسمت از کوه مرتع من است. مراتع به صورت مشاع است، بنابراین اگر نقطهای از کوه آتش گرفت عملاً مشخص نیست چه کسی مرتع را آتش زده است.
او اضافه کرد: در برخی از روستاها اتفاق ناخوشایندی که افتاده این است که مرتع یک روستا تحویل شورا یا کدخدای روستا است و عملاً دامداران در قبال آتش سوزی و نگهداری از مرتع هیچگونه مسئولیتی ندارند.
حال چه میشود، وقتی مرتع آتش میگیرد اول میگویند کار گردشگران است، بعداً مشخص میشود که این منطقه بنا به دلایلی گردش پذیر نیست و یا بعدها شنیده می شود حتما کار کسانی است که به دنبال سقز گرفتن بودند و اینقدر این سناریو را پیچیده میکنند که مانند یک کلاف سر در گم، فردی که جنگل را آتش زده است در کلافها گم میشود.
منابع طبیعی را به عنوان ثروت و امانت ارزشمند باور کنیم
شاید اگر این مسئولیت را باور کنیم که ما موظف هستیم همانگونه که گذشتگان طبیعت را به دست ما سپردند، ما هم باید آن را به دست آیندگان بسپاریم و انتقال این میراثهای ارزشمند در فرهنگ ما نیز باید دارای جایگاه مناسبی باشند.
حافظِ آنچه باشیم که در دست ما به امانت است. توجه به این نکته باعث میشود که هر فرد به سهم خود، خود را موظف بداند که وظیفهای برای حفظ طبیعت دارد و در جایگاه مردمی نمیتواند نسبت به طبیعت بی تفاوت باشد و در جایگاه مسئول نیز بداند سرمایه گذاری و برنامه ریزی برای حفظ طبیعت ضروری است.
انتهای پیام/