به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کارزارهای انتخابات
ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا اگرچه به دلیل شیوع مرگبار بیماری «کرونا» در این کشور و بروز موج درازمدت اعتراضها و ناآرامیها که بحرانهای بهداشتی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی این کشور را تشدید کرده است، به حاشیه رفته، اما همچنان ادامه دارد.
برنامهها و اظهارات دو
نامزد جمهوری خواه و دموکرات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا در مورد موضوعهای مختلف بنا به دلایل متفاوت، محدود به جنبه تبلیغاتی بوده و نمودی از شکاف عمیق سیاسی در «واشنگتن» هستند.
یکی از مهمترین وجوه اختلاف نظر «دونالد ترامپ»، رییس جمهور فعلی و «جو بایدن»، نامزد حزب دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاستهای این دو در قبال ایران و مسائل پیرامون این کشور است.
توافق هستهای که در سال ۲۰۱۵ میان ایران و ۶ قدرت جهانی امضا شد، باید مهمترین موضوع مورد اختلاف میان ترامپ و بایدن دانست.
در حالی که
ترامپ در ماه مه سال ۲۰۱۸ از این توافق به بهانه تلاش برای امضای توافق جدید خارج شد، بایدن بر بازگشت به آن در صورت حضور در کاخ سفید تاکید دارد.
در جنگ سیاسی در گرفته میان دو حزب دموکرات و جمهوری خواه و متعاقب آن میان بایدن و ترامپ، موضوع توافق هستهای ایران به ابزاری برای ایجاد وجه تمایز در سیاست خارجی مدنظر هر یک از طرفین مبدل شده است.
به این معنا که در حالی که دولت ترامپ تلاش دارد تا خروج از توافق هستهای و راه اندازی کمپین فشار بر ایران را که به زعم تحلیلگران، کارشناسان و سیاستمداران شکست خورده بوده، موفق نشان دهد، بایدن درصدد است با ناکام نشان دادن این اقدامها، با ادعای توسل به دیپلماسی برای حل مسائل پیرامون توافق هستهای ایران، عملکرد دولت ترامپ را به چالش بکشد.
این امر به جنگی سیاسی میان دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مبدل شده است؛ در یک طرف این میدان، ترامپ قرار دارد که به دلیل شکست سیاستهایش در قبال ایران مورد انتقاد شدید قرار گرفته است؛ چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا که تاکنون موفقیتی در این عرصه نداشته، با نزدیک شدن زمان پایان تحریم تسلیحاتی ایران، تلاش دارد با در پیش گرفتن ایده تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، این انتقادها را کاهش دهد؛ البته نیم نگاهی نیز به دشوارتر ساختن مسیر دیپلماسی ادعایی بایدن در قبال ایران از طریق تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی دائمی ایران در صورت پیروزی احتمالی وی دارد.
در طرف دیگر میدان، بایدن با استفاده از سیاست خارجی ناکام ترامپ در قبال ایران، وعده اقدام در مسیر دیپلماتیک را میدهد؛ وعدهای که تنها خوراکی تبلیغاتی دارد.
چرا توسل بایدن به راهکار دیپلماتیک در موضوع برجام تنها یک ادعاست؟قبل از هرچیز نگاهی به اظهارات و رویکردهای بایدن در قبال ایران در کارزار انتخاباتی ضروری به نظر میرسد.
نگاهی به اظهارنظرهای این سیاستمدار ۷۷ ساله آمریکایی و واقعیتهای موجود موید ادعایی و غیرواقعی بودن لفاظیهای وی است.
در زیر به چند نمونه از این لفاظیها که تنها جنبه تبلیغاتی داشته و دلایل رد آنها اشاره شده است:
۱. کاهش تحریمهای اقتصادی ایران برای افزایش ظرفیت این کشور برای مقابله با شیوع کرونا: مخالفت حزب دموکرات آمریکا با این ایده، تنها یکی از دلایل بی اساس بودن این ادعاست.
دلیل مهم تری که در این زمینه میتوان ارائه کرد، عدم اشاره یا تاکید بایدن بر حذف یا کاهش موارد تحریمی و طرح درخواست مبهم محدود کردن تحریم هاست.
۲. بازگشت به توافق هسته ای: بایدن به خوبی میداند که تحریم تسلیحاتی ایران در آینده نزدیک منقضی میشود و تنها راه مقابله با این امر و اعمال نفوذ، حضور مجدد در برجام است؛ فرصتی که ترامپ با خروج یکجانبه عجولانه آن را سوزانده است.
۳. تاکید بایدن به ادعای ترامپ مبنی بر عدم شمولیت واردات مواد دارویی در تحریم ها: این ادعا شاید بر روی کاغذ درست باشد، اما در عمل تحریم بانکهای ایرانی انجام هرگونه معاملهای در زمینه دارو و را ناممکن کرده است و واشنگتن با علم به این موضوعف دست به چنین اقدامی زده است.
منظور بایدن از بازگشت به توافق هستهای ایران چیست؟تاکید بایدن بر بازگشت به توافق هستهای در میانه کارزار انتخاباتی اهداف متعددی را دنبال میکند.
بایدن اعلام کرده که در صورت بازگشت ایران به تعهدات خود که در پی اتخاذ گامهای کاهش تعهد از آنها دست کشیده، دولت آمریکا نیز به این توافق بازخواهد گشت و از آن به عنوان بستری برای ایجاد توافقی درازمدت استفاده میکند.
به نظر میرسد هدف بایدن از طرح این پیشنهاد، در درجه نخست، افزودن بندها و مفادی به توافق هستهای ۲۰۱۵ متعاقب بازگرداندن ایران به تعهداتش در سال ۲۰۱۸ است.
باید توجه داشت که این نگاه با مخالفت قطعی ایران مواجه خواهد شد؛ ضمن اینکه رژیم صهیونیستی نیز نقش موثری در سیاستهای ضد ایرانی آمریکا با اعمال ابزار اقتصادی دارد، با هرگونه کاهش فشار بر ایران مخالفت میکند.
دومین هدف بایدن نیز، بازگرداندن حقوق واشنگتن برای مداخله در توافق هستهای ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان آن است تا بتواند از این طریق هم تغییرات مورد نظر آمریکا را وارد توافق کند و هم تحریم تسلیحاتی ایران توسط سازمان ملل را احیا کند.
هدف سوم نیز میتوان برای این ادعای بایدن مشاهده کرد و آن هم ترمیم پیوند واشنگتن با متحدان سنتی اش به ویژه در اروپاست که در سالهای حضور ترامپ در کاخ سفید به شدت تخریب شده و در موضوع توافق هستهای ایران، واشنگتن را تا مرز انزوا پیش برده است؛ این امر را میتوان در مخالفت صریح طرفهای اروپایی توافق هستهای با ایده تمدید تحریم تسلیحاتی ایران دید.
دیگر هدفی که برای این ادعا میتوان مطرح کرد، مانع تراشی و کارشکنی در مسیر موفقیتهای هستهای و توسعه صنعت موشکی ایران است؛ موضوعی که تهران صریحا آن را خط قرمز خود اعلام کرده است.
نکته مهم بعدی که باید در این زمینه مد نظر قرار بگیرد، تلاش بایدن برای مقابله با انتقاداتی است که وی را به رغم داشتن سمت معاونت رییس جمهوری در دوران «باراک اوباما» و ریاست کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، به نداشتن تجربه در عرصه سیاست خارجی متهم میکنند و همواره رای مثبت وی به جنگ علیه عراق و مخالفت وی با جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ را به عنوان نقطهای سیاه از اقدامات وی در عرصه سیاست خارجی یادآور میشوند.
در واقع بایدن تلاش دارد با برجسته و پررنگ کردن شکستهای سیاست خارجی دولت ترامپ، از خود چهرهای توانمند برای حل و فصل بحرانهای موجود در سیاست خارجی این کشور ارائه دهد.
خروج آمریکا از انزوای ناشی از سیاست خارجی ناکام آمریکا به موازات مشکلات اقتصادی قابل پیش بینی برای این کشور که لزوم روابط و تعامل مثبت با کشورهای مختلف را ضروری میکند، دیگر هدفی است که بایدن از طریق تاکید بر موضوع توافق هستهای دنبال میکند.
اعلام هشدار به کشورهای عربی متهم به جنایات جنگی و در راس آنها عربستان که در پی جنگ قیمت نفت، ضربات مهمی به صنعت شیل آمریکا وارد کرد، از طریق کاهش فضای مانور آنها با کاهش تنشهای آمریکا و ایران، هدف دیگر بایدن از این ادعاست.
باید توجه داشت که بایدن، سناتور سه دورهای آمریکایی که اکنون خواهان بازگشت به برجام است، در موقعیتهای مختلف ایران را به تروریسم و تهدید منافع آمریکا در منطقه غرب آسیا متهم کرده است؛ وی همچنین در موارد متعددی در اظهاراتی مداخله جویانه در مورد امور داخلی ایران ورود کرده است.
در پایان باید توجه داشت که سیاستهای ضد ایرانی ترامپ، واشنگتن را بیش از هر زمان دیگری برای تهران غیر قابل اعتماد کرده است.