به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، طی هشت سالی که از شهادت سردار طهرانی مقدم و همرزمانش در جهادخودکفایی سپاه میگذرد، هرجا حرفی از موشکهای جدید و تستهای موفق موشکی به میان میآید، سخن از سالها تلاش این شهید سختکوش نیز دوباره بر سر زبانها میافتد؛ و همه مقامات مختلف نظامی و موشکی کشور میدانند که موفقیتهای چشمگیر امروز سپاه در عرصه هوا و فضا مرهون تلاشهای طهرانی مقدم است که بسیاری از پروژههایش سالها بعد از شهادتش نتیجه داده و رخ عیان میکند.
این روزها با تحلیلهای مختلف کارشناسان نظامی و سیاسی و بینالملل و واکنش رسانههای داخلی و خارجی نسبت به پرتاب ماهواره نظامی نور توسط سپاه پاسداران به فضا که اولین ماهواره نظامی ایران است که به فضا پرتاب شده است، دوباره فعالیتهای شهید طهرانی مقدم در این عرصه که امروزه در این میدان به ثمر مینشیند، مورد توجه قرار گرفته است. سپاه در مسیر توسعه فناوریهای موشکی نظامی سوخت جامد، برای رفع نیاز هوافضای کشور، اقدام به تعریف یک پرتابگر فضایی کرد. ایدهپرداز این پروژه کسی نبود جز شهید سردار حسن طهرانی مقدم.
هرچند شهید طهرانی مقدم شخصیت بسیار مکتومی داشت و تا قبل از شهادت حتی بسیاری از نزدیکان او از فعالیتهایش خبر نداشتند، اما روایت برخی از خاطرات همکارانش بعد از شهادت نشانههایی از تلاشهای بیوقفه، استعداد بالای او و آرزوهای بزرگش را برای ارتقای توانمندی جمهوری اسلامی در عرصه موشکی بازگو میکند. بخشهایی از این خاطرات در ادامه میآید که در آن از روایت «یادگاران» در روایت فتح هم انتخاب شده است:
شهید طهرانی مقدم از طرحها و ایدههای همه با روی باز استقبال میکرد. هرکس که با طرح و ایدهای پیش او میرفت، همه را میشنید و هرکدام چشمگیر بود، بررسی میکرد و به نتیجه میرساند. از کنار هر چیزی که مربوط به موشک میشد به راحتی نمیگذشت حتی بازیهای رایانهای، گاهی به نوجوانان اطرافش سفارش میکرد که نکتههای بازیهای موشکی را برایش بازگو کنند.
دوست داشت با نابودی اسرائیل حاکمیت اسلام ناب محمدی (ص) در جهان برقرار شود. این یکی از آرزوهایش بود به خانوادهاش هم گفته بود روی قبرم بنویسید: «اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند.» وقتی یک سوخت و کار جدیدی میساخت اسمش را میگذاشت: «made in shia» همه این نکات ریزی که در کار به آن توجه میکرد برایش علتهای بزرگی داشت.
فعالیتهایش در زمینه موشکی بسیار مهم و البته محرمانه بود. حواسش بود ستون پنجم دشمن سر از کارشان در نیاورد برای همین سفارش ساخت قطعات را به کارخانههای مختلف میداد و قطعات ساخته شده را گوشه یک پادگان یا سوله جمع میکرد تا با نیروهایش آنها را سر هم کند. این طوری کلی سکو و موشک ساخته بود.
وقتی تحریمها و محدودیتها برای ساخت موشکهای دور برد زیاد شد، حاج حسن هم بیکار ننشست و حسابی تلاش کرد تا ارتباطش با فناوری و دانش روز دنیا قطع نشود. برای همین در پژوهشکده فضایی و سازمان جهاد خودکفایی سپاه شروع به ساخت حامل ماهوارههای کلاس سوخت جامد کرد. این همان «راه روشن» بود که فرمانده کل قوا ترسیم کرده بودند.
وقتی طهرانی مقدم فهمید قرار شده با خانواده به دیدار مقام معظم رهبری بروند، روی کاغذ برای ایشان نوشت:
«الحمدلله عجب خدای کریم و مهربانی داریم. راستش را بخواهید لطف و اعطای بیحد و مرز او، ما را بیمحابا و پر جرأت ساخته است. آقا و مولایمان میخواهم دستان الهی و پرقدرت شما را پر کنند و پشت شما را محکمتر. قربة الی الله میخواهیم علی زمانه را یاری دهیم. اگر ما در زمان مولای خود علی (ع)، نبودیم برای یاری او قیام کنیم و فدای حسین بن علی (ع) شویم... این عقده در دلم مانده است. میخواهیم در رکاب شما نائب، ولی عصر (عج) آن را جبران کنیم و سینه ما سپر شما باشد. یابن زهرا و این نوری از بارقه امیرالمومنین (ع)
خلاصه آقا رفتیم سراغ فینال طرح و نقطه اوج بازدارندگی و اقتدار این نظام الهی یعنی دستیابی به موشک فوق سریع واکنش سریع در مورد هدف اسرائیل و دستیابی به موشک حامل ماهواره.
نصر من الله و فتح قریب؛ آنچه خداوند عزوجل به ما داده فدای شماای نائب امام زمان (عج)
سرباز کوچک شما سرتیپ پاسدار حسن مقدم
فینال طرحی که حاج حسن از آن حرف میزد شاید عظیمترین بخش پروژهای بود که پس از شهادتش به ثمر نشست.
وقتی ماهواره امید در مدار لئو قرار گرفت، حاج حسن هدف بعدیاش را اعلام کرد: «حالا باید برویم سمت مدار بالاتر تا بتوانیم ماهواره را در فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری قرار بدهیم.» برای خودش آرزویی نداشت، اما ایدهها و آرزوهایش برای کشور بزرگ بود. سال ۱۳۸۴ گفت: «آرزویم این است که موشکی به فضا بفرستم که انسان هم همراه آن باشد...»
خوشحال بود که آخرین مشکل را هم در مرحله آزمایش حل کردند. مشکل همان قطعه بود که یک ماه وقتش را گرفته بود و نگران بود که نکند پروژه بخوابد حالا با خیال راحت به فرمانده سپاه گفت: «خوب کار من دیگه تمام شده است.» چند بار این جمله را تکرار کرد. جملهای که دل فرماندهاش را لرزاند و ثمرات تلاش او تا سالها پس از شهادتش هم لرزه بر اندام دشمنان صهیونیستی میاندازد.
شهید حسن طهرانی مقدم در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بهعنوان مسئول اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. در زمان بروز ناآرامیها در نقاط مرزی که مهمترین آنها حوادث تجزیهطلبانه در کردستان بود، سپاه را در ۱۵ ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی کرد.
در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. بعد از آن به عنوان فرمانده توپخانه سپاه فعالیت چشمگیری داشت. پس از صدور فرمان تاریخی امام (ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
شهید حسن تهرانی مقدم همچنین در اول مهرماه ۱۳۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. یک سال بعد بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد. سرانجام در ۲۱ آبانماه ۱۳۹۰ در پادگان شهید مدرس و در حال آمادهسازی آزمایش موشکی بر اثر انفجار زاغه مهمات همراه با ۳۸ نفر از یارانش در جهادخودکفایی به شهادت رسید.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/