در گزارش زیر به مفهوم ضرب المثل شاید آفتاب بخواهد نصف شب طلوع کند پرداخته‌ایم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی بود یکی نبود. در یکی از روز‌ها ملانصرالدین صبح تا عصر به سختی کار کرد. شب که شد، خسته به خانه برگشت. شام خورد و بدون معطلی به رخت خوابش رفت.

هنوز خوابش نبرده بود که با خود گفت: خواب برادر مرگ است. با این خستگی زیاد، نکند صبح زود نتوانم از خواب بیدار شوم و نماز صبحم قضا شود. سرش را از زیر لحاف بیرون آورد و به زنش گفت: فردا صبح زود که از خواب بیدار شدی، مرا هم بیدار کن تا نماز بخوانم.

زن گفت: باشد.

صبح که شد، زن ملا چند بار او را صدا زد، اما ملا تکان نخورد ناچار بالای سر او رفت و گفت: بیدار شو مرد! آفتاب دارد می‌زند. ملا تکانی خورد و گفت: آخر زن! این چه وقت بیدار کردن من است؟ زنش گفت: خودت گفتی که صبح زود برای نماز بیدارت کنم ملا گفت: بله گفتم. اما الان نصف شب هم نشده، زن ملا عصبانی شد و گفت: چه می‌گویی مرد؟ آفتاب طلوع کرده بلند شو نماز بخوان ملا لحاف را روی صورتش کشید و گفت: بابا بگذار بخوابم. شاید آفتاب دلش بخواهد که نصف شب طلوع کند، من که نباید به ساز او برقصم.

از آن به بعد به کسی که فقط حرف خودش را بزند و واقعیت‌ها را نادیده بگیرد به شوخی می‌گویند: شاید آفتاب بخواهد نصف شب طلوع کند.

منبع: بیتوته

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.