
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره طه بیستمین سوره جزء شانزدهم و از سورههای مکی قرآن کریم است.
ابلاغ وحی توسط پیامبر (ص) بدون به سختیانداختن خود، دستور به اعتدال و میانه روی در همه چیز حتی در دعا و عبادت، قصه آدم و ماجرای هبوط او از بهشت و داستان حضرت موسی (ع) از موضوعات این سوره است.
پیامبر درباره فضیلت سوره طه میفرماید: هر کس سوره طه را قرائت کند خداوند در روز قیامت ثواب همه مهاجران و انصار را به او عطا میکند.
امام صادق (ع) نیز دراین باره فرمودند: خواندن سوره طه را ترک نکنید، زیرا خداوند آن را دوست دارد و هرکس آن را بخواند او را نیز دوست خواهد داشت و هر که به خواندن آن مداومت کند خداوند در روز قیامت نامه عملش را به دست راست او دهد، بر اعمال او سختگیری نکند و آنقدر به او پاداش عطا کند تا خشنود شود.
آسان شدن ازدواج و برآورده شدن حاجات بزرگ از خواص سوره طه است.
فایل صوتی تلاوت سوره طه با صدای محمد عبدالکریم
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طه ﴿١﴾
طه (۱)
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ ﴿٢﴾
قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتى (۲)
إِلا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿٣﴾
تنها هشداری است برای آن که میترسد(٣)
تَنْزِیلا مِمَّنْ خَلَقَ الأرْضَ وَ السَّمَاوَاتِ الْعُلا ﴿٤﴾
از جانب کسی که زمین و آسمانهای بلند را آفریده است نازل شده(٤)
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿٥﴾
خدای رحمان بر عرش استیلا دارد(٥)
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿٦﴾
از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست و آنچه در زیر زمین است(٦)
وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَى ﴿٧﴾
و اگر سخن بلند گویی، او به راز نهان و نهانتر آگاه است(٧)
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى ﴿٨﴾
الله، آن، که هیچ خدایی جز او نیست، نامهای خوب از آن اوست(٨)
وَ هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿٩﴾
آیا خبر موسی به تو رسیده است؟(٩)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لأهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿١٠﴾
آنگاه که آتشی دید و به خانواده خود گفت: درنگ کنید، که من از دور آتشی میبینم، شاید برایتان قبسی بیاورم یا در روشنایی آن راهی بیابم(١٠)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَى ﴿١١﴾
چون نزد آتش آمد، ندا داده شد:ای موسی(١١)
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿١٢﴾
من پروردگار تو هستم پای افزارت را بیرون کن که اینک در وادی مقدس طوی هستی(١٢)
وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿١٣﴾
و من تو را برگزیده ام پس به آنچه وحی میشود گوش فرادار(١٣)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی ﴿١٤﴾
خدای، یکتا من هستم هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرست و تا مرا یاد کنی نماز بگزار(١٤)
إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿١٥﴾
قیامت آمدنی است میخواهم زمان آن را پنهان دارم تا هر کس در مقابل کاری که کرده است سزا ببیند(١٥)
فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿١٦﴾
آن کس که به آن ایمان ندارد و پیرو هوای خویش است، تو را از آن رویگردان نکند، تا به هلاکت افتی(١٦)
وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿١٧﴾
ای موسی، آن چیست به دست راستت؟(١٧)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿١٨﴾
گفت: این عصای من است بر آن تکیه میکنم و برای گوسفندانم با آن برگ، میریزم و مرا با آن کارهای دیگر است(١٨)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿١٩﴾
گفت:ای موسی، آن را بیفکن(١٩)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿٢٠﴾
بیفکندش به ناگهان ماری شد که میدوید(٢٠)
قَالَ خُذْهَا وَلا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الأولَى ﴿٢١﴾
گفت: بگیرش، و مترس بار دیگر آن را به صورت نخستینش باز میگردانیم(٢١)
وَ اضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿٢٢﴾
دست خویش در بغل کن، بی هیچ عیبی، سفید بیرون آید این هم آیتی دیگر(٢٢)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿٢٣﴾
تا آیتهای بزرگتر خود را به تو بنمایانیم(٢٣)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿٢٤﴾
نزد فرعون برو که سرکشی میکند(٢٤)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿٢٥﴾
گفت:ای پروردگار من، سینه مرا برای من گشاده گردان(٢٥)
وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿٢٦﴾
و کار مرا آسان ساز(٢٦)
وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی ﴿٢٧﴾
و گره از زبان من بگشای(٢٧)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿٢٨﴾
تا گفتار مرا بفهمند(٢٨)
وَ اجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی ﴿٢٩﴾
یاوری از خاندان من برای من قرار ده(٢٩)
هَارُونَ أَخِی ﴿٣٠﴾
برادرم هارون را(٣٠)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿٣١﴾
پشت مرا بدو محکم کن(٣١)
وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿٣٢﴾
و در کار من شریکش گردان(٣٢)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿٣٣﴾
تا تو را فراوان ستایش کنیم(٣٣)
وَ نَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿٣٤﴾
و تو را فراوان یاد کنیم(٣٤)
إِنَّکَ کُنْتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿٣٥﴾
که تو بر حال ما آگاه بودهای(٣٥)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿٣٦﴾
گفت:ای موسی، هر چه خواستی به تو داده شد(٣٦)
وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿٣٧﴾
و ما بار دیگر به تو نعمت فراوان داده ایم(٣٧)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿٣٨﴾
آنگاه که بر مادرت آنچه وحی کردنی بود وحی کردیم(٣٨)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿٣٩﴾
که او را در، صندوقی بیفکن، صندوق را به دریا افکن، تا دریا به ساحلش اندازد و یکی از دشمنان من و دشمنان او صندوق را برگیرد محبت خویش برتو ارزانی داشتم تا زیر نظر من پرورش یابی(٣٩)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿٤٠﴾
آنگاه که خواهرت میرفت و میگفت: میخواهید شما را به کسی که، نگهداریش کند راه بنمایم، ما تو را نزد مادرت بازگردانیدیم تا چشمانش روشن گردد و غم نخورد و تو یکی را بکشتی و ما از غم آزادت کردیم و بارها تو را بیازمودیم و سالی چند میان مردم مدین زیستی و اکنون،ای موسی، در آن هنگام که مقدر کرده بودیم آمدهای(٤٠)
وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿٤١﴾
تو را خاص خود کردم(٤١)
اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوکَ بِآیَاتِی وَ لا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿٤٢﴾
تو و برادرت آیات مرا ببرید و در رسالت من سستی مکنید(٤٢)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿٤٣﴾
به سوی فرعون بروید که او طغیان کرده است(٤٣)
فَقُولا لَهُ قَوْلا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿٤٤﴾
با او به نرمی سخن گویید، شاید پند گیرد، یا بترسد(٤٤)
قَالا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَى ﴿٤٥﴾
گفتند:ای پروردگار ما، بیم داریم که بر ما تعدی کند یا طغیان از حد بگذراند(٤٥)
قَالَ لا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿٤٦﴾
گفت: مترسید من با شما هستم میشنوم و میبینم(٤٦)
فَأْتِیَاهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکَ وَ السَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿٤٧﴾
پس نزد او روید و گویید: ما رسولان پروردگار توایم بنی اسرائیل را باما بفرست و آزارشان مده ما نشانهای از پروردگارت برایت آورده ایم و سلام بر آن کس که از پی هدایت قدم نهد(٤٧)
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىٰ مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ﴿٤٨﴾
در حقیقت به سوى ما وحى آمده که عذاب بر کسى است که تکذیب کند و روى گرداند (۴۸)
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَىٰ ﴿٤٩﴾
فرعون گفت: اى موسى، پروردگار شما دو تن کیست؟ (۴۹)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَىٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ ﴿٥٠﴾
گفت: پروردگار ما کسى است که هر چیزى را خلقتى که درخور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است (۵۰)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَىٰ ﴿٥١﴾
گفت: حال نسلهاى گذشته، چون است؟ (۵۱)
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ ۖ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ﴿٥٢﴾
گفت: علم آن، در کتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مىکند و نه فراموش مىنماید (۵۲)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّىٰ ﴿٥٣﴾
همان کسى که زمین را برایتان گهوارهاى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسیله آن رستنیهاى گوناگون جفت جفت بیرون آوردیم (۵۳)
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُولِی النُّهَىٰ ﴿٥٤﴾
بخورید و دامهایتان را بچرانید که قطعا در اینها براى خردمندان نشانههایى است (۵۴)
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَ فِیهَا نُعِیدُکُمْ وَ مِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ ﴿٥٥﴾
از این زمین شما را آفریدهایم در آن شما را بازمىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم (۵۵)
وَ لَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَىٰ ﴿٥٦﴾
در حقیقت ما همه آیات خود را به فرعون نشان دادیم ولى او آنها را دروغ پنداشت و نپذیرفت (۵۶)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَىٰ ﴿٥٧﴾
گفت: اى موسى آمدهاى تا با سحر خود ما را از سرزمینمان بیرون کنى؟ (۵۷)
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لَا أَنتَ مَکَانًا سُوًى ﴿٥٨﴾
ما هم قطعا براى تو سحرى مثل آن خواهیم آورد پس میان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنیم و نه تو آن هم در جایى هموار (۵۸)
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَ أَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ﴿٥٩﴾
موسى گفت:موعد شما روز جشن باشد که مردم پیش از ظهر گرد مىآیند (۵۹)
فَتَوَلَّىٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَىٰ ﴿٦٠﴾
پس فرعون رفت و همه نیرنگ خود را گرد آورد و بازآمد (۶۰)
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّـهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُم بِعَذَابٍ ۖ وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَىٰ ﴿٦١﴾
موسى به ساحران گفت: واى بر شما به خدا دروغ مبندید که شما را به عذابى سخت هلاک مىکند و هر که دروغ بندد نومید مىگردد(۶۱)
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَىٰ ﴿٦٢﴾
ساحران میان خود در باره کارشان به نزاع برخاستند و به نجوا پرداختند (۶۲)
قَالُوا إِنْ هَـٰذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِمَا وَ یَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَىٰ ﴿٦٣﴾
فرعونیان گفتند: قطعا این دو تن ساحرند و مىخواهند شما را با سحر خود از سرزمینتان بیرون کنند و آیین والاى شما را براندازند (۶۳)
فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ ﴿٦٤﴾
پس نیرنگ خود را گرد آورید و به صف پیش آیید در حقیقت امروز هر که فایق آید خوشبخت مىشود (۶۴)
قَالُوا یَا مُوسَىٰ إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَىٰ ﴿٦٥﴾
ساحران گفتند: اى موسى، یا تو مىافکنى یا ما نخستین کس باشیم که مى اندازیم؟ (۶۵)
قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ﴿٦٦﴾
گفت: نه بلکه شما بیندازید پس ناگهان ریسمانها و چوبدستىهایشان، بر اثر سحرشان در خیال او چنین مىنمود که آنها به شتاب مىخزند (۶۶)
فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَىٰ ﴿٦٧﴾
و موسى در خود بیمى احساس کرد (۶۷)
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ﴿٦٨﴾
گفتیم: مترس که تو خود برترى (۶۸)
وَ أَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَىٰ ﴿٦٩﴾
و آنچه در دست راست دارى بینداز تا هر چه را ساختهاند ببلعد در حقیقت آنچه سرهمبندى کردهاند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمى شود (۶۹)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَ مُوسَىٰ ﴿٧٠﴾
پس ساحران به سجده درافتادند گفتند: به پروردگار موسى و هارون ایمان آوردیم(۷۰)
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ ۖ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ ۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَىٰ ﴿٧١﴾
فرعونگفت: آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ قطعا او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است پس بىشک دستهاى شما و پاهایتان را یکى از راست و یکى از چپ قطع مىکنم و شما را بر تنههاى درخت خرما به دار مىآویزم تا خوب بدانید عذاب کدام یک از ما سختتر و پایدارتر است (۷۱)
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَکَ عَلَىٰ مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی فَطَرَنَا ۖ فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ ۖ إِنَّمَا تَقْضِی هَـٰذِهِ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿٧٢﴾
گفتند: ما هرگز تو را بر معجزاتى که به سوى ما آمده و بر آن کس که ما را پدید آورده است ترجیح نخواهیم داد پس هر حکمى مىخواهى بکن که تنها در این زندگى دنیاست که تو حکم مىرانى (۷۲)
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَ مَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ ۗ وَ اللَّـهُ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿٧٣﴾
ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آن سحرى که ما را بدان واداشتى بر ما ببخشاید و خدا بهتر و پایدارتر است(۷۳)
إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَ لَا یَحْیَىٰ ﴿٧٤﴾
در حقیقت هر که به نزد پروردگارش گنهکار رود جهنم براى اوست در آن نه مىمیرد و نه زندگى مىیابد (۷۴)
وَ مَن یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَـٰئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ ﴿٧٥﴾
و هر که مؤمن به نزد او رود در حالى که کارهاى شایسته انجام داده باشد براى آنان درجات والا خواهد بود (۷۵)
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ وَ ذَٰلِکَ جَزَاءُ مَن تَزَکَّىٰ ﴿٧٦﴾
بهشتهاى عدن که از زیر درختان آن جویبارها روان است جاودانه در آن مىمانند و این است پاداش کسى که به پاکى گراید (۷۶)
وَ لَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَ لَا تَخْشَىٰ ﴿٧٧﴾
و در حقیقت به موسى وحى کردیم که: بندگانم را شبانه ببر و راهى خشک در دریا براى آنان باز کن که نه از فرارسیدن دشمن بترسى و نه از غرقشدن بیمناک باشى (۷۷)
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ﴿٧٨﴾
پس فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کرد ولى از دریا آنچه آنان را فرو پوشانید فرو پوشانید (۷۸)
وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ مَا هَدَىٰ ﴿٧٩﴾
و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود (۷۹)
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَ وَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ﴿٨٠﴾
اى فرزندان اسرائیل، در حقیقت ما شما را از دست دشمنتان رهانیدیم و در جانب راست طور با شما وعده نهادیم و بر شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم (۸۰)
کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی ۖ وَ مَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَىٰ ﴿٨١﴾
از خوراکیهاى پاکیزهاى که روزى شما کردیم بخورید ولى در آن زیادهروى مکنید که خشم من بر شما فرود آید و هر کس خشم من بر او فرود آید قطعا در ورطه هلاکت افتاده است (۸۱)
وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ ﴿٨٢﴾
و به یقین من آمرزنده کسى هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپر شود (۸۲)
وَ مَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَىٰ ﴿٨٣﴾
و اى موسى چه چیز تو را دور از قوم خودت به شتاب واداشته است؟(۸۳)
قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَىٰ أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَىٰ ﴿٨٤﴾
گفت: اینان در پى منند و من اى پروردگارم به سویت شتافتم تا خشنود شوى (۸۴)
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ﴿٨٥﴾
فرمود: در حقیقت ما قوم تو را پس از عزیمت تو آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت(۸۵)
فَرَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا ۚ أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی ﴿٨٦﴾
پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود برگشت و گفت: اى قوم من، آیا پروردگارتان به شما وعده نیکو نداد؟ آیا این مدت بر شما طولانى مىنمود یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید؟ (۸۶)
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَـٰکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَٰلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ ﴿٨٧﴾
گفتند: ما به اختیار خود با تو خلاف وعده نکردیم ولى از زینتآلات قوم بارهایى سنگین بر دوش داشتیم و آنها را افکندیم و خود سامرى هم زینتآلاتش را همین گونه بینداخت (۸۷)
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَـٰذَا إِلَـٰهُکُمْ وَ إِلَـٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِیَ ﴿٨٨﴾
پس براى آنان پیکر گوسالهاى که صدایى داشت بیرون آورد و او و پیروانشگفتند: این خداى شما و خداى موسى است و پیمان خدا را فراموش کرد (۸۸)
أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَ لَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لَا نَفْعًا ﴿٨٩﴾
مگر نمىبینند که گوساله پاسخ سخن آنان را نمىدهد و به حالشان سود و زیانى ندارد؟ (۸۹)
وَ لَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ ۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَـٰنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی ﴿٩٠﴾
و در حقیقت هارون قبلا به آنان گفته بود: اى قوم من، شما به وسیله این گوساله مورد آزمایش قرار گرفتهاید و پروردگار شما خداى رحمان است پس مرا پیروى کنید و فرمان مرا پذیرا باشید (۹۰)
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّىٰ یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَىٰ ﴿٩١﴾
گفتند: ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهیم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد (۹۱)
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿٩٢﴾
موسى گفت: اى هارون، وقتى دیدى آنها گمراه شدند چه چیز مانع تو شد (۹۲)
أَلَّا تَتَّبِعَنِ ۖ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی ﴿٩٣﴾
که از من پیروى کنى؟ آیا از فرمانم سر باز زدى؟ (۹۳)
قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی ۖ إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی ﴿٩٤﴾
گفت: اى پسر مادرم، نه ریش مرا بگیر و نه موى سرم را من ترسیدم بگویى: میان بنىاسرائیل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نکردى (۹۴)
قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ ﴿٩٥﴾
موسى گفت: اى سامرى منظور تو چه بود؟ (۹۵)
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَٰلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی ﴿٩٦﴾
گفت: به چیزى که دیگران به آن پى نبردند، پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده خدا، جبرئیل برداشتم و آن را در پیکر گوساله انداختم و نفس من برایم چنین فریبکارى کرد (۹۶)
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَّن تُخْلَفَهُ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ إِلَـٰهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا ۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا ﴿٩٧﴾
گفت: پس برو که بهره تو در زندگى این باشد که به هر که نزدیک تو آمد بگویى: به من دست مزنید و تو را موعدى خواهد بود که هرگز از آن تخلف نخواهى کرد و اینک به آن خدایى که پیوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مىسوزانیم و خاکسترش مىکنیم و در دریا فرو مىپاشیم (۹۷)
إِنَّمَا إِلَـٰهُکُمُ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿٩٨﴾
معبود شما تنها آن خدایى است که جز او معبودى نیست و دانش او همه چیز را در بر گرفته است (۹۸)
کَذَٰلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ ۚ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْرًا ﴿٩٩﴾
این گونه از اخبار پیشین بر تو حکایت مىرانیم و مسلما به تو از جانب خود قرآنى دادهایم (۹۹)
مَّنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وِزْرًا ﴿١٠٠﴾
هر کس از پیروى آن روى برتابد روز قیامت بار گناهى بر دوش مىگیرد (۱۰۰)
خَالِدِینَ فِیهِ ۖ وَسَاءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حِمْلًا ﴿١٠١﴾
پیوسته در آن حال مىماند و چه بد بارى روز قیامت خواهند داشت (۱۰۱)
یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ ۚ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا ﴿١٠٢﴾
همان روزى که در صور دمیده مىشود و در آن روز مجرمان را کبودچشم برمىانگیزیم (۱۰۲)
یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا ﴿١٠٣﴾
میان خود به طور پنهانى با یکدیگر مىگویند: شما در دنیا جز ده روز بیش نماندهاید (۱۰۳)
نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا یَوْمًا ﴿١٠٤﴾
ما داناتریم به آنچه مىگویند آنگاه که نیکآیینترین آنان مىگوید: جز یک روز، بیش نماندهاید (۱۰۴)
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا ﴿١٠٥﴾
و از تو در باره کوهها مىپرسند، بگو: پروردگارم آنها را در قیامت ریز ریز خواهد ساخت (۱۰۵)
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿١٠٦﴾
پس آنها را پهن و هموار خواهد کرد (۱۰۶)
لَّا تَرَىٰ فِیهَا عِوَجًا وَ لَا أَمْتًا ﴿١٠٧﴾
نه در آن کژى مىبینى و نه ناهموارى (۱۰۷)
یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُ ۖ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَـٰنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿١٠٨﴾
در آن روز همه مردم داعى حق را که هیچ انحرافى در او نیست پیروى مىکنند و صداها در مقابل خداى رحمان خاشع مىگردد و جز صدایى آهسته نمىشنوى (۱۰۸)
یَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ﴿١٠٩﴾
در آن روز شفاعت به کسى سود نبخشد مگر کسى را که خداى رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید (۱۰۹)
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿١١٠﴾
آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشتهاند مىداند و حال آنکه ایشان بدان دانشى ندارند (۱۱۰)
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ ۖ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿١١١﴾
و چهرهها براى آن خداى زنده پاینده خضوع مىکنند و آن کس که ظلمى بر دوش دارد نومید مىماند (۱۱۱)
وَ مَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَ لَا هَضْمًا ﴿١١٢﴾
و هر کس کارهاى شایسته کند در حالى که مؤمن باشد نه از ستمى مىهراسد و نه از کاسته شدن حقش (۱۱۲)
وَ کَذَٰلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَ صَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا ﴿١١٣﴾
و این گونه آن را به صورت قرآنى عربى نازل کردیم و در آن از انواع هشدارها سخن آوردیم شاید آنان راه تقوا در پیش گیرند یا این کتاب پندى تازه براى آنان بیاورد (۱۱۳)
فَتَعَالَى اللَّـهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ ۗ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَىٰ إِلَیْکَ وَحْیُهُ ۖ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿١١٤﴾
پس بلندمرتبه است خدا فرمانرواى بر حق و در خواندن قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو: پروردگارا، بر دانشم بیفزاى (۱۱۴)
وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾
و به یقین پیش از این با آدم پیمان بستیم ولى آن را فراموش کرد و براى او عزمى استوار نیافتیم (۱۱۵)
وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾
و یاد کن هنگامى را که به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجده کنید پس جز ابلیس که سر باز زد همه سجده کردند (۱۱۶)
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾
پس گفتیم: اى آدم، در حقیقت این ابلیس براى تو و همسرت دشمنى خطرناک است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا تیرهبخت گردى (۱۱۷)
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾
در حقیقت براى تو در آنجا این امتیاز است که نه گرسنه مىشوى و نه برهنه مىمانى (۱۱۸)
وَ أَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾
و هم اینکه در آنجا نه تشنه مىگردى و نه آفتابزده (۱۱۹)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾
پس شیطان او را وسوسه کرد گفت: اى آدم، آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمىشود، راه نمایم؟ (۱۲۰)
فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾
آنگاه از آن درخت ممنوع خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود؛ و این گونه آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت (۱۲۱)
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾
سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و وى را هدایت کرد (۱۲۲)
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَىٰ ﴿١٢٣﴾
فرمود: همگى از آن مقام فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت (۱۲۳)
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿١٢٤﴾
و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ و سختى خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مىکنیم (۱۲۴)
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَىٰ وَ قَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿١٢٥﴾
مىگوید: پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردى با آنکه بینا بودم؟ (۱۲۵)
قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا ۖ وَکَذَٰلِکَ الْیَوْمَ تُنسَىٰ ﴿١٢٦﴾
مىفرماید: همان طور که نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى، امروز همان گونه فراموش مىشوى (۱۲۶)
وَ کَذَٰلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ ۚ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَىٰ ﴿١٢٧﴾
و این گونه هر که را به افراط گراییده و به نشانههاى پروردگارش نگرویده است سزا مىدهیم و قطعا شکنجه آخرت سختتر و پایدارتر است (۱۲۷)
أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُولِی النُّهَىٰ ﴿١٢٨﴾
آیا براى هدایتشان کافى نبود که ببینند چه نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که اینک آنها در سراهاى ایشان راه مىروند؟ به راستى براى خردمندان در این امر نشانههایى عبرتانگیز است (۱۲۸)
وَ لَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَ أَجَلٌ مُّسَمًّى ﴿١٢٩﴾
و اگر سخنى از پروردگارت پیشى نگرفته و موعدى معین مقرر نشده بود قطعا عذاب آنها لازم مىآمد (۱۲۹)
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ ﴿١٣٠﴾
پس بر آنچه مىگویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن، با ستایش پروردگارت او را تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى (۱۳۰)
وَ لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقَىٰ ﴿١٣١﴾
و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم و فقط زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم دیدگان خود مدوز و بدان که روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است (۱۳۱)
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا ۖ لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُکَ ۗ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ ﴿١٣٢﴾
و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش ما از تو جویاى روزى نیستیم ما به تو روزى مىدهیم و فرجام نیک براى پرهیزگارى است (۱۳۲)
وَ قَالُوا لَوْلَا یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِّن رَّبِّهِ ۚ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَىٰ ﴿١٣٣﴾
و گفتند: چرا از جانب پروردگارش معجزهاى براى ما نمىآورد؟ آیا دلیل روشن آنچه در صحیفههاى پیشین است براى آنان نیامده است؟ (۱۳۳)
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾
و اگر ما آنان را قبل از آمدن قرآن به عذابى هلاک مىکردیم، قطعا مىگفتند: پروردگارا، چرا پیامبرى به سوى ما نفرستادى تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروى کنیم؟ (۱۳۴)
قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ ﴿١٣٥﴾
بگو: همه در انتظارند پس در انتظار باشید زودا که بدانید یاران راه راست کیانند و چه کسى راهیافته است (۱۳۵)
انتهای پیام/