صفحه اینستاگرامی ریحانه منتسب به دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای، پستی را درباره توجه رهبر انقلاب به زنان باز نشر داد.

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، صفحه اینستاگرامی ریحانه منتسب به دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای، در ششمین قسمت از سلسله پست‌هایی که درباره اقدامات رهبر انقلاب به نفع زنان منتشر می‌کند، داستانی را از کتاب شرح اسم که در ایرانشهر برای رهبر انقلاب اتفاق افتاده بود را بازنشر داد.

در این پست رافت و مهر حضرت آیت الله خامنه‌ای در مواجهه با زنان و کودکان مطرح شده است.


بیشتر بخوانید: واکنش کاربران به سخنرانی رهبر انقلاب درباره #اقتصاد_بدون_نفت


در ادامه متن و پست منتشر شده توسط صفحه ریحانه را مشاهده می‌کنید:

" برای زنان ایران

آیت‌الله خامنه‌ای در آذرماه ۱۳۵۶ بعد از شش بار دستگیری، به ایرانشهر تبعید شد. ایشان در آنجا نیز پایگاهی مردمی برای خود ساختند. در ۱۱ تیرماه ۱۳۵۷، سیل ویرانگری در ایرانشهر جاری شد. ادامه در کتاب شرح اسم

بخش شش: «صلاحیت قضاوت بین زن و مرد را ندارم!»

سیل برای ایرانشهر، حادثه‌ای همیشگی نبود، اما هر از گاه که آب بر این ناحیه می‌خروشید، از طریق مسیل می‌گذشته و از شهر خارج می‌شده است. اما طرفداران محله‌های زورآباد با ساخت خانه‌های غیرقانونی در مسیر مسیل، خطر را به جان می‌خرند و عامل هلاکت خود و تخریب حدود هشتاد درصد شهر شدند.

رهبر انقلاب: «صبح روز بعد من و آقای رحیمی و آقای راشد برای دیدن خانه‌هایی که در جریان سیل قرار داشتند و منهدم شده بودند به بیرون شهر رفتیم... همه خانه‌هایی که در مسیر سیل بنا شده بود از بین رفته و هیچ اثری از آن‌ها باقی نمانده بود. وقتی مشغول بازدید از آن منطقه بودیم، در فاصله دورتر، خانواده‌ای از بلوچ که تعدادی زن و بچه و یک مرد در بین آن‌ها بودند دیدیم. بچه‌ای روی دست آن مرد خوابیده و زن‌ها گریه و شیون می‌کردند.»

وقتی نزدیکتر شدند، فهمیدند آن بچه مرده است. «دیدن این منظره مرا از درون درهم شکست و با صدای بلند گریه کردم. من حساسیت خاصی نسبت به زن‌ها و بچه‌ها دارم و به هیچ وجه تاب تحمل مشاهده آزار و اذیت زن یا بچه‌ای ندارم. تاکنون چندین بار به دوستانم گفته‌ام که من صلاحیت قضاوت بین زن و مرد را ندارم، زیرا قطعا به نفع زن داوری می‌کنم. نیز تاب دیدن ناراحتی و رنجوری هیچ بچه‌ای حتی در فیلم‌ها را ندارم. آن خانواده بلوچ وقتی هق هق آقای خامنه‌ای را دید، درد خود را فراموش کرد و با تعجب و حیرت به او نگریست.» "

توان دیدن رنج کودکان را ندارم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.