گاهی لذت بخش است که حسادت همسرتان را ببینید، چون به شما این احساس را می‌دهد که او واقعا دوستتان دارد و برایش مهم هستید و می‌ترسد شما را از دست بدهد.

حسادت ناسالم قاتل زندگی مشترک!به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  چه کسی دوست ندارد چنین حس خوشایندی را تجربه کند؟ اما حسادت زیاد یا همیشگی در یک رابطه اصلا سالم و درست نیست. چون نشاندهنده‌ی حس عدم اطمینان در وجود فرد حسود است.

گاهی لذت بخش است که حسادت همسرتان را ببینید، چون به شما این احساس را می‌دهد که او واقعا دوستتان دارد و برایش مهم هستید و می‌ترسد شما را از دست بدهد. چه کسی دوست ندارد چنین حس خوشایندی را تجربه کند؟

اما حسادت زیاد یا همیشگی در یک رابطه اصلا سالم و درست نیست. چون نشاندهنده‌ی حس عدم اطمینان در وجود فرد حسود است. شاید حسادت در یک رابطه عاشقانه در ابتدا جالب و جذاب به نظر برسد، اما اینکه بخواهید مدام با هم باشید (انگار تمام دنیای شما در وجود طرف مقابل‌تان خلاصه شده یا برعکس)، در بلند مدت تبعات مضری خواهد داشت.

حالا از کجا می‌توانید متوجه شوید حسادت‌های همسرتان ناسالم است؟ بگذارید شخصی‌ترش کنیم؛ از کجا باید بفهمید حسادت‌های شما در مورد همسرتان سالم‌اند یا ناسالم؟ آیا علائم بخصوصی وجود دارد؟ آیا فکر می‌کنید حسادت‌های شما طبیعی است؟

حسادت ناسالم در یک رابطه چه علائمی دارد

دوست دارید ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت شبانه روز با همسرتان باشید بله این طبیعی است که وقتی پیش همسرتان نیستید دلتنگش شوید، مخصوصا اگر عادت کرده‌اید همیشه با هم باشید. اما اگر دل‌تان می‌خواهد همسرتان فقط و فقط پیش خودتان باشد و خارج از رابطه‌تان هیچ زمانی را سپری نکند، ماجرا فرق می‌کند.

اگر همسرتان را فقط برای خودتان می‌خواهید و دوست ندارید او نیز دنیای خودش را کشف کند عشق‌تان خودخواهانه است، زیرا می‌ترسید او را از دست بدهید، بنابراین تا جایی که ممکن است محدودش می‌کنید. عاشق واقعی، معشوق را آزاد می‌گذارد تا خودش را پرورش دهد، رویاهایش را دنبال کند و با آدم‌های جدید آشنا شود. اگر معشوق‌تان در پایان باز هم با شما بماند، پس او نیز عشق خود را به شما ثابت کرده است.

حسادت ناسالم، زندگی مشترک را نابود می‌کند

هر دقیقه‌ای که با هم نیستید او را چک می‌کنید

اینکه هر وقت همسرتان در کنار شما نیست، مدام به او زنگ بزنید یا پیام بدهید نیز علامت دیگری از حسادت ناسالم است. اگر قرار باشد هر زمان که همسرتان جلوی دیدتان نیست دچار اضطراب و واهمه شوید، یعنی واقعا به او اطمینان ندارید. این رفتار به سلامتی‌تان نیز آسیب می‌زند، زیرا همیشه مضطربید و استرس دارید.

اگر عادت دارید همیشه در مورد جزء به جزء کار‌های و فعالیت‌های همسرتان بپرسید و از همه چیز سردرآورید، مطمئن باشید به زودی زمانی می‌رسد که او از این رفتار شما خسته و دلزده می‌شود. در نهایت اگر انتخاب کرد که ترک‌تان کند، مقصر خودتان هستید.

به همسرتان اجازه نمی‌دهید با دوستانش بیرون برو

اگر دوست ندارید همسرتان با دوستانش دیدار کند، چون می‌ترسید او با بودن در کنار یک نفر دیگر لحظاتی را خوش بگذراند، پس واقعا حسودید.

شما خودتان دوست دارید به درخواست و اجبار همسرتان، دست از معاشرت با دوستان خود بردارید؟ مطمئنا نه. اگر شما اجازه نداشته باشید دوستان خود را ببینید حتما احساس بدی پیدا می‌کنید، مخصوصا اگر بدانید که دوستی‌های‌تان هیچ مشکل و ایرادی هم ندارد.

دوست ندارید همسرتان با جنس مخالفش حرف بزند

طبیعی است که همه‌ی ما با افرادی از جنس مخالف خود برخورد و تعاملاتی داریم، مگر اینکه ما را در کیسه‌ای حبس کنند! شما نمی‌توانید جلوی دیدار و آشنایی همسرتان با آدم‌های جدید را بگیرید. ضمنا اجتناب از جنس مخالف، برای همسرتان نیز رفتاری ناسالم است.

اگر با دیدن همسرتان در حال صحبت کردن با جنس مخالف عصبانی می‌شوید، پس وقت آن است که طرز فکر و رفتارتان را ارزیابی کنید.

فعالیت‌های همسرتان را در شبکه‌های اجتماعی کنترل می‌کنید

بله این خیلی خوب است که شما و همسرتان پسورد‌های اکانت همدیگر را بدانید تا چیزی بین‌تان مخفی نماند، اما چیزی که خوب و درست نیست، مخفیانه چک کردن فعالیت‌های همسرتان در شبکه‌های مجازی است، مثلا اینکه او چه کسانی را فالو می‌کند، چه پُست‌هایی را لایک می‌کند یا چه کامنت‌هایی می‌گذارد.

اگر چنین کار‌هایی می‌کنید، پس باید بدانید که کج خیالی شما بر شما غلبه کرده است. باید این رفتار را متوقف کنید، زیرا ذهن تان را پُر از شک و تردید و کینه ورزی می‌کند و آسیب جدی به رابطه‌تان خواهد زد.

نسبت به هر کسی که برای پُست‌های همسرتان کامنت می‌گذارد شک دارید و در موردش کنجکاوی می‌کنید

این ویژگی شما نیز مانند مورد قبلی علامتی از کج خیالی و بد گمانی است. وقتی در مورد هر کسی که برای پُست‌های همسرتان کامنت می‌گذارد یا آن‌ها را لایک می‌کند دچار بد گمانی می‌شوید و در موردش کنجکاوی می‌کنید، پس یعنی خودتان را متقاعد کرده‌اید که همسرتان به شما خیانت می‌کند. شما به هر کسی که به هر صورتی با همسرتان تعاملی دارد حسادت می‌کنید.

البته این خیلی خوب است که مهارت کارآگاهانه‌ی خوبی داشته باشید و شم‌تان قوی باشد تا آسیب نبینید و فریب نخورید، اما اگر همسرتان در واقع فردی وفادار به شما باشد چطور؟ در این صورت فقط وقت و انرژی‌تان را صرف هیچی کرده‌اید!

همیشه همسرتان را متهم به خیانت می‌کنید

اگر نمی‌توانید جلوی خودتان را بگیرید و همسرتان را به خیانت متهم می‌کنید پس نشان می‌دهید که به شدت حسودید. اگر مدام به وفاداری همسرتان شک می‌کنید نمی‌توانید رابطه‌تان را سالم بدانید.

بی‌اعتمادی یکی از علامت‌های یک رابطه‌ی ناسالم و ناپایدار است. در واقع وقتی اطمینان وجود نداشته باشد، عشق و علاقه‌ای هم وجود ندارد؛ بنابراین اگر نمی‌توانید به همسرتان اعتماد کنید، باید از خودتان بپرسید آیا هنوز هم دوست دارید به این رابطه ادامه بدهید؟

همسرتان اجازه ندارد بدون شما جایی برود یا تفریحی بکند

اگر به همسرتان اجازه نمی‌دهید بدون شما جایی برود پس آشکارا حسود و بی‌اعتمادید. این کار شما نشان می‌دهد به خودتان هم اطمینان ندارید. به همین دلیل می‌ترسید همسرتان در جای دیگری بدون شما خوش باشد و ممکن است دیگر به شما برنگردد. این مشکل نه فقط رابطه‌تان را نابود می‌کند بلکه با ریشه‌ای که در درون خودتان دارد، اعتماد بنفس‌تان را از بین می‌برد.

وقتی همسرتان پیش شما نیست مدام با او تماس می‌گیرید تا بینید کجا و با چه کسی است

آیا هر وقت همسرتان پیش شما نیست دچار استرس و بیقراری می‌شوید؟ اگر مدام باید چک کنید همسرتان کجا و با چه کسی است پس آدم حسودی هستید. بدتر این که از همسرتان بخواهید ثابت کند همین الان کجاست و چه می‌کند! هر چه زودتر عادت‌تان را اصلاح کنید تا روزی نرسد که از اینکه همسرتان شما را ترک کرده تعجب کنید.

چگونه حسادت ناسالم‌تان را کنار بگذارید

هر چند کمی حسادت می‌تواند رابطه‌تان را هیجان انگیز و گرم کند، اما زیادی‌اش دردسرساز است و موجب انواع سوء تفاهم‌ها، جنگ و جدل‌ها و خستگی و دلزدگی در رابطه می‌شود؛ بنابراین باید راه‌هایی پیدا کنید تا حسادت ناسالم‌تان را ترک کرده و رابطه‌ای سالم‌تر با همسرتان برقرار کنید.

قبول کنید که حسودید

گاهی افراد منکر این می‌شوند که حسودند و نمی‌خواهند این ویژگی بد خود را قبول کنند، چون دوست ندارند ضعیف به نظر برسند. اما شما باید بدانید که واقعا چه احساساتی دارید. شاید بتوانید موقتا حسی در درون‌تان را نادیده بگیرید، اما همیشه موفق نخواهید بود و بالاخره جایی، کنترل از دست‌تان خارج می‌شود. پس با خودتان روراست باشید و بپذیرید که دچار حسادت ناسالمی هستید.

دلایل پنهان حسادت‌تان را بفهمید

وقتی قبول کردید حسادت ناسالمی دارید وقت آن است که عواملی را که باعث می‌شوند به این شدت حسادت کنید پیدا کنید. مثلا آیا حسود هستید، چون همسرتان همکاران زیادی از جنس مخالف خود دارد؟ آیا دلیل حسادت‌تان این است که همسرتان با همه خوب و صمیمی رفتار می‌کند؟ یا شاید هم احساس می‌کنید همسرتان خیلی جذاب و مورد توجه است و شما به اندازه‌ی او جذاب نیستید؟ اول دلیل حسادت‌تان را پیدا کنید تا بتوانید قدم بعدی را بردارید.

احساساتتان را نشان دهید

اگر بتوانید احساسات خودتان را بشناسید، می‌توانید در مورد آن‌ها با همسرتان حرف بزنید. وقتی احساسات خود را بروز می‌دهید آرام و خونسرد باشید تا سوء تفاهم ایجاد نکنید یا قضیه پیچیده‌تر نشود. اگر احساس خود را به درستی بروز ندهید همسرتان ممکن است فکر کند شما بی‌منطق هستید. به هر حال دلیل حسادت‌تان هر چه که هست باید بتوانید خوب درموردش حرف بزنید و خوب به هم گوش بدهید تا به نتیجه برسید.

در مورد چیز‌هایی که ناراحت‌تان می‌کند با هم توافق‌هایی انجام دهید

اگر مثلا از این ناراحتید که چرا همسرتان مدام با همکاران جنس مخالفش حرف می‌زند یا دیدار‌هایی دارد، پس نیاز دارید سر این که چه چیز‌هایی را در این روابط می‌پسندید و چه چیز‌هایی را نه، با هم توافق کنید. نرمش و انعطاف از جانب هر دو طرف ضروریست.

بیشتر اطمینان کنید

دیدار با آدم‌های جدید برای هر دوی شما اجتناب ناپذیر است. شما نمی‌توانید به همسرتان دیکته کنید با چه کسانی آشنا بشود و با چه کسانی نه، اما می‌توانید سر اصولی که در روابط با دیگران می‌پسندید و به آن‌ها معتقدید با هم توافق کنید. به خودتان و به همسرتان اطمینان داشته باشید، حتی اگر نمی‌بینید کجاست و چه می‌کند باز هم باید آن قدر به خودتان اطمینان داشته باشید که باور کنید او همیشه به شما فکر می‌کند و آن اندازه برایش مهم هستید که می‌داند اگر کار ناشایستی بکند شما چه احساسی خواهید داشت و چقدر آزرده خواهید شد.

زیاد فکر و خیال نکنید

گاهی زیاد فکر و خیال کردن آنقدر در وجودتان ریشه می‌دواند که جزئی از شخصیت‌تان می‌شود. اما یادتان باشد که زیاد فکر کردن باعث می‌شود مشکلاتی در ذهن‌تان ایجاد کنید که در واقع وجود ندارند. اگر در ذهن‌تان در مورد کار‌هایی که همسرتان ممکن است دور از چشم شما انجام دهد خیال پردازی کنید، به جایی می‌رسید که احساس خشم و حسادت و افسردگی خواهید کرد. همچنین همسرتان هم از اینکه باید همیشه توضیحات غیرضروری به شما بدهد خسته خواهد شد. پس سعی کنید آنچه را که در ذهن‌تان می‌گذرد کنترل کنید. فکر بکنید، اما منطقی باشید.

بنویسید

وقتی هیجان و احساس منفی ناشی از حسادت‌تان در اوج خودش است، نمی‌توانید پیش همسرتان بروید و سرش داد بزنید و او را متهم کنید صرفا به این دلیل که نمی‌توانید خشم‌تان را فروبنشانید. شما نیاز به آرام شدن دارید و یکی از راه‌های آرامش برای شما این است که در مورد احساسات‌تان بنویسید. بنویسید و بنویسید تا آرام شوید.

اعتماد بنفستان را بیشتر کنید

هر چند ضعف اعتماد بنفس همیشه هم علت حسادت فرد نیست، اما یکی از معمول‌ترین ریشه‌های حسادت است. برای خودتان ارزش قائل باشید و هرگز تصور نکنید لیاقت همسرتان را ندارید یا او از شما خیلی بهتر است. یادتان باشد که شما منحصربفردید.

از یک دیدگاه متفاوت استفاده کنید

سعی کنید با دوستان صمیمی خود که به آن‌ها اعتماد دارید حرف بزنید. احساس‌تان را پیش آن‌ها بیان کنید و از آن‌ها بپرسید آیا طرز فکرتان منطقی است. شنیدن نظرات یک نفر دیگر که دخالتی در رابطه‌ی شما و همسرتان ندارد، در خیلی از مواقع می‌تواند ذهن‌تان را باز کند. شاید با کمک او بتوانید چیز‌هایی را ببینید و درک کنید که قبل به آن‌ها بی‌توجه بوده‌اید.

انتقامجویی نکنید

گاهی خشم و دلخوری باعث می‌شود غیرمنطقی شوید و فقط دل‌تان بخواهد از همسرتان که باعث حسادت و حس بدتان شده انتقام بگیرید؛ بنابراین دست به کار‌هایی می‌زنید که همین حس بد را در همسرتان را نیز ایجاد کنید. اما نه تنها مشکلی را حل نمی‌کنید بلکه همه چیز را بدتر هم می‌کنید. انتقام گرفتن هرگز یک راه حل نیست؛ یک راه حل منطقی پیدا کنید.

به عشق و علاقه‌تان رنگ و بوی تازه‌ای بدهید

گاهی وسوسه می‌شوید یک تصمیم فوری بگیرید که باعث تاسف‌تان در آینده خواهد شد. به جای اینکه به مشاجره و تهمت زدن و جدایی فکر کنید، سعی کنید حس خوب‌تان را نسبت به هم تقویت کنید. محبت و مهرورزی‌های‌تان را بیشتر کنید، همسرتان را غافلگیر کنید و به او نشان بدهید برای شما مهم است. کاری نکنید که حسادت را در وجود همسرتان برانگیخته کند.

عاقل و بالغ باشید

شما بچه نیستید، بلکه یک فرد بالغ و بزرگسال‌اید و می‌دانید همیشه راه‌های بهتری برای حل مشکلات در یک رابطه وجود دارد.

منبع :برترین ها

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.