به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان سردار سرلشکرسپهبد حاج قاسم سلیمانی متولداسفند ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک رابر از توابع استان کرمان بود.
مردی که روزگار خانواده اش با کشاورزی میگذشت، حاج قاسم در دهه ۲۰ عمر خود و در بحبوحه انقلاب وارد تشکیلات مبارزاتی شد وهمزمان با آغاز دفاع مقدس و با فرمان امام برای تشکیل سپاه پاسداران جذب نیروی مردمی سپاه شد واین چنین بود که قاسم سلیمانی جوان گمنام رابری که تا چندی قبل به شغل شریف بنایی روزگار میگذرانید راهی جبهه شد.
حضور در عملیاتهای مختلف از کربلاها تا والفجرها و بیت المقدس و .. از وی فرماندهی قابل ساخت برای هدایت تیپ ثارالله کرمان که چندی بعد لشکر ۴۱ ثارالله نام گرفت.
سردار سپهبد سلیمانی یاران زیادی را درعملیاتهای مختلف دفاع مقدس از دست داد از رفیق دیرین و یار صمیمی اش سردار حسین یوسف الهی تا شهیدانی چون شفیعی و مغفوری ، مشایخی و شهسواری و شهید میرحسینی همه وهمه یارانی بودند که حاج قاسم از دست داد و درغم از دست دادن وپیوستن به آنها سالیان متمادی چشم انتظار بود.
سردار سلیمانی بعد از حماسه دفاع مقدس از پای ننشست، حضور در تشکیلات سپاه وتلاش برای برقراری امنیت در نقاط مختلف کشور سرانجام به تشکیل بخش دیگری در دل سپاه بنام سپاه قدس انجامد.
تشکیل سپاه قدس درسال ۸۶ از ثمرات تلاشهای سردار سلیمانی بود، و فرماندهی این هسته توسط رهبر معظم انقلاب به سردار سلیمانی سپرده شده که بخش مهمی از فعالیتهای این بخش حضور در عرصههای جهاد اسلامی درکیان اسلامی و در کشورهای درگیر جنگهای فرسایشی بود.
سردار سرافراز سرلشکر سلیمانی مدتها دور از خانه وخانواده خود را بین نیروهای جبهه مقاومت در لبنان وسوریه وعراق میگذرانید وتشکیل هستههای بسیج مردمی در عراق تحت نام حشد الشعبی یکی از بزرگترین افتخاراتی بود که با کمک این سرداربزرگ محقق شد.
از بین بردن فتنه بزرگی بنام داعش که سالها در کشورهای اسلامی به نسل کشی مسلمانان و از بین بردن منابع ثروت دراین کشورها مشغول بود یکی از بزرگترین ثمرات حضور سردار بزرگ سلیمانی درعرصه مقاومت اسلامی بود.
تا اینکه شرارتهای دشمنان ونفوذ در لایههای اطلاعاتی در کشور بحران زده عراق باعث شد در سحرگاه جمعه ۱۳ دی ماه در زمانی که به دعوت دولت عراق سردارسپهبد سلیمانی راهی این کشور شده بود ، توسط بالگردهای آمریکایی و در نقض آشکار حریم کشور عراق، با هدف قرار دادن خودروی حامل ایشان ، سردارسلیمانی و یا به گفته غربیهای ژنرال سلیمانی که خواب و خوراک از رژیم کودک کش اسرائیل وارباب مطیعش آمریکای جنایتکار گرفته بود، آسمانی شد.
قرار است بعد از تشییع پیکر ایشان در کشور عراق و در حرمهای ائمه اطهار علیهم السلام در شهرهای کاظمین، کربلا ونجف به ایران بازگردد تا بین دوستداران و داغدارانش در شهرهای تهران ومشهد وسپس کرمان زادگاهش، رهسپار خانه ابدی اش شود.
سردار حسنی سعدی مدیرکل سابق بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کرمان که از همرزمان سردارسلیمانی است میگوید: حاج قاسم چند بار به من گفت دوست دارم وقتی شهید شدم کنار حسین یوسف الهی دفن شوم وحتی گاهی می گفت دلم می خواهد پایین پای حسین مرا دفن کنند.
سردار درباره علت وچرایی این ماجرا زیاد صحبت نمیکند، اما علتش برای تمام کرمانیها مشخص است، حاج قاسم وحسین یوسف الهی یار غار هم بودند در تمام روزهای جنگ قاسم سلیمانی و این جوان کرمانی که خودش را حسین پسرغلامحسین معرفی میکرد، چون دو برادر وهمراه بودند.
حسین با تمام سن کم معاون اطلاعات و به عبارتی آچارفرانسه گروه اطلاعات عملیات لشکرثارالله بود و حاج قاسم بارها وبارها از اطلاعات بسیارخوب و حرفهای این جوان گمنام استفاده کرده و وی را در سطح یک فرمانده قبول داشت ، گریه های حاج قاسم در روز تشییع پیکر شهید یوسف الهی ودر فراق این یار صمیمی اش هیچ گاه فراموش نمی شود.
رفاقت حاج قاسم و حسین یوسف الهی مثال زدنی بود، گوشهای از خاطرات سردار سرلشکر قاسم سلیمانی از شهید یوسف الهی نشان گر این مسئله وعمق رفاقت این دو شهید است:
یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم؛ عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چند تا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که بایدموفقیت آمیز نبود، این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
حسین گفت:برای چی؟ گفتم:چون این عملیات خیلی سخت است وبعید میدانم موفق بشویم.
درجوابم گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم:حسین دیوانه شده ای؟! در عملیاتهایی که به آن آسانی بود وهیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت دراین یکی که کلا وضع فرق میکند واز همه سختتر است، موفق می شویم.
خندهای کرد وبا همان تکه کلام همیشگی اش گفت: من حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم! میدانستم که او بی حساب حرفی را نمیزند، حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان واطمینان دارد.
گفتم: یعنی چی از کجا میگویی؟ حسین گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم:خب از کجا خبر داری شهید یوسف الهی گفت:به ما گفتند که ما پیروزیم!
من پرسیدم:کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب (س)، دوباره سوال کردم خوب حالا در خواب گفت یا در بیداری؟
حسین با خنده جواب داد: تو چه کار داری. فقط بدان بی بی به من گفت که شما در این عملیات پیروزخواهید شد ، هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد.
نیازهم نبود توضیح بیشتری بدهد، اطمینان او برایم کافی بود.
همان طور که گفتم همیشه به حرفی که میزد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید، یاد حرف آنروز حسین افتادم وبه ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود وهرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم.
امروز ۱۴ دی ماه است و شهر در التهاب از دست دادن بزرگتری چون سردار دلها حاج قاسم سلیمانی میسوزد، کمیتههای مختلفی برای برگزاری مراسم خاکسپاری در خور شان این سردار بزرگ تشکیل شده است وهمه به دنبال آن هستند که سردار را آنگونه که دوست دارند و در حد اعلای میهمان نوازی کرمانیها با شکوه بدرقه کنند.
هرچند قبل از این صحبتهایی مبنی بر تشییع ایشان وحتی تدفین در پایتخت و درمکانهای مختلفی مطرح شده بود، اما بنا به رسم مسلمانان که در چنین مواقعی به وصیت فرد از دست رفته عمل میشود باتوجه به گفته هایی که سردار سلیمانی در دیداربا دوستان بنیاد شهید داشته اند گویا از علاقه خود برای دفن در جوار شهید یوسف الهی گفته اند واین نشان می دهد که رفاقت سالهای جنگ هنوز در دل سردار زنده است.
از یک منظر دیگر بسیاری از بزرگان ورزمندگان زنده دفاع مقدس تلاشهایی را برای دفن این شهید بزرگ در قلب گلزار شهدا آغاز کرده اند تا با رضایت خانواده ایشان سردار را در محل زیرگنبد میانی گلزارشهدا که اشراف کامل به محیط گلزار دارد دفن کنند.
این مکان درست در میانه گلزارشهدا قرار داشته و میتواند آرامگاهی در خور شان سردار بزرگ مقاومت باشد.
کرمان امروز بارانی است گنجشکها آواز میخوانند و سکوتی غم انگیز شهر را گرفته، پارچههای سیاه بر در ودیوار شهر خودنمایی میکند و پیراهن سیاه پدرها ومادرها نشان از داغدار بودن نسل دوم انقلاب دارد.
نسل سومیها هم به شدت فعال هستند در فضای مجازی غوغای انتقام سخت از دشمنان برپا شده است و همه از خرد و کلان شدیدا بریک حرف مصر هستند، انتقام خون سردار سلیمانی باید گرفته شود حتی اگر در این راه جوانان کم سن وسال که کسی تصور نمیکرد این گونه انقلابی باشند! از دست بروند خون سردار سلیمانی گویا در رگهای این نسل نوپا جوشیدن گرفته است وآنها نیز پابه پای پدران خود به برپایی مراسمهایی در خور شان سرداربین المللی مقاومت مشغول هستند.
گزارش مرضیه السادات حسینی راد
انتهای پیام/ح