به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سعدالله زارعی کارشناس مسائل منطقه و بینالملل در نشستی که در شبکه سوم سیما بهمنظور بررسی اقدام آمریکا در ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران برگزار شد، اظهار داشت: سردار سلیمانی به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب نمونه برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود.
وی افزود: تعبیر رهبری، تعبیری بسیار بلندی بود که درباره این شهید بزرگوار بیان کردند، این شهادت انصافاً بسیار مهم بود و یکی از شاید منحصر به فردترین اتفاقاتی بود که طی دو دهه گذشته در ارتباط با جمهوری اسلامی افتاد و حقیقتاً آثار آن هم بسیار بزرگ است.
این کارشناس مسائل منطقه و بینالملل ادامه داد: آنچه که اتفاق افتاد این بود که آمریکاییها مسیر حرکت خودرو سردار سلیمانی را ردیابی کردند و در حالی که سردار سلیمانی وارد فرودگاه بغداد شد و از فرودگاه بغداد به سمت مکانی که محل جلسه و گفتوگوی او بوده حرکت میکرده؛ اینها در دو خودرو به همراه همراهان بودند که این خودروها از قبل شناسایی شده بودند و نهایتاً مورد حمله قرار گرفتند و همه عزیزانی که در این دو خودرو اعم از عراقی و ایرانیها در آنجا به شهادت رسیدند، که ۵ نفر ایرانی محسوب میشوند و چند نفر هم از عراق در این ماجرا به شهادت رسیدند.
وی ادامه داد: بعدها خود آمریکاییها هم نکاتی را منتشر کردند که هم مسئولیتشان را مشخص و هم نحوه پیگیری این ماجرای ترور را روشن میکند، اما اینجا یک سؤال اساسی وجود دارد و آن این است که در این پرونده و مسأله چه کسی در موضع قدرت و چه کسی در موضع ضعف است؟
در بخش دیگری از این برنامه زارعی تصریح کرد: شهادت سردار سلیمانی همه ملت بزرگ ایران را متأثر کرد.
وی افزود: اساساً در فضایی که بخواهیم ارزیابی کنیم که چه کسی ضربه خورده و چه کسی ضربه زده باید به این مسأله توجه کنیم که ما در عراق با مسأله تقابل دو استراتژی مواجه هستیم و بعد به اشخاص میرسیم که چقدر مؤثر بودند یا اثر دارند.
این کارشناس مسائل منطقه و بینالملل گفت: طبیعتاً هر چقدر اشخاص بزرگتر باشند نقششان هم بزرگتر است و در روندی که در یک مسیر ایجاد میشود سرعت خاصی میدهند.
وی افزود: باید اعتراف کنیم آنچه که در طول این دو دهه به خصوص در منطقه ما اتفاق افتاده است سردار سلیمانی نقش بسیار بسیار ویژهای داشت و یک نقش عادی معمولی نیست چرا که این به لحاظ عظمت شخصیت سردار سلیمانی است.
زارعی خاطرنشان کرد: ما اگر مسأله را از ناحیه استراتژی دو کشور یا دو جبهه به آن نگاه کنیم و ببینیم که آمریکاییها به عنوان کشوری که در چه وضعیتی هستند و ایران به عنوان یک کشور در منطقه در چه وضعیتی است و یا اگر بخواهیم جبهه مقاومت و جبهه استکبار را در نظر بگیریم باید بگوییم آمریکاییها در سال ۲۰۰۳ عراق را اشغال کردند و ما دقیقاً برای رفع اشغال عراق از همان سال ۲۰۰۳ کارمان را آغاز کردیم.
وی افزود: کار جمهوری اسلامی و به تعبیری کار جبهه مقاومت و به خصوص عراقیهایی که نمیخواستند کشورشان در اشغال آمریکا باشد از ۲۰۰۳ شروع شد و تا سال ۲۰۱۱ پروژه اشغال آمریکا به پایان رسید؛ این در تاریخ جنگها و درگیریها اولین باری بود که غربیها کشوری را اشغال کردند و بعد از ۱۰، ۱۱ سال آن کشور را ترک کردند.
این کارشناس مسائل منطقه و بینالملل یادآور شد: پروسه اشغال نظامی عراق که در سال ۲۰۰۳ شروع شد در سال ۲۰۱۱ به اتمام رسید. در این صحنه جا دارد سؤال شود چه کسی برد و که باخت؟ سر این مسأله اجماع وجود دارد. اروپاییها و آمریکاییها و سایر نقاط دیگر هم بر این نظرند که در این صحنه جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی برنده شده است چرا که آمریکا اشغال کرده که بماند نه تنها بر عراق بلکه بر کشورهای همسایه مسلط شود، اما اینها ظرف یک دوره ۸ ساله ناگزیر به ترک شدند.
زارعی همچنین یادآور شد: البته برخی تعابیر در سطح جهان وجود داشت که میگفتند آمریکا، عراق را در سینی زرین به ایران هدیه داد که البته این دروغ است، جبهه مقاومت از آمریکا هدیه نگرفته بلکه با برنامه، دقتنظر و مدیریت خوب و تدبیر عالی و هوشمندانه در طول ۸ سال موفق شد پروژه اشغال نظامی عراق را خاتمه دهد و عراق را از سیطره آمریکا آزاد کند.
وی افزود: صحنه بعد، صحنه مبارزه با تروریست است که از سال ۲۰۱۳ شروع شده و تا ۲۰۱۹ ادامه داشت. در این دوره ۷ ساله آمریکاییها به اعتراف ترامپ که این مسأله را به کلینتون و حزب دموکرات منتصب میکرد بعدها اسنادی به دست آمد مبنی بر اینکه دولت ترامپ هم به شکل دیگری با داعش همکاری میکند کما اینکه در پرونده جزیره در شرق سوریه اسناد آن منتشر شد. در این دوره هم یک جبهه مقاومت است که تلاش میکند عراق و سوریه را از اشغال گروهکهای تروریستی که اینها وابسته آمریکا بودند آزاد کنند و دومین آزادی عراق و سوریه را در یک زمان ۷ ساله به نتیجه برسانند. این صحنه، صحنه واقعی قدرت است که در آن عنصر اطلاعات وجود دارد.
این کارشناس مسائل منطقه و بینالملل همچنین یادآور شد: در پروژه ۸ سال آزادی عراق از سیطره اشغال آمریکایی و ۷ سال آزادی عراق و سوریه از سیطره داعش عنصر اطلاعات وجود دارد.
وی ادامه داد: آقای قاسم سلیمانی از همان سال ۲۰۰۳ وارد پروژه آزادسازی شد و مرتب میرفت و میآمد. وی به عراق و سوریه و مناطق دیگر میرفت و میآمد و کار خود را انجام میداد و آنها نتوانستند سردار سلیمانی را تا قبل از دیشب ترور کنند و این یعنی قدرت اطلاعاتی. اینکه عنصر عملیاتی وسط میدان حفظ شده، ما با آمریکاییها در کار فرق میکنیم.
زارعی تصریح کرد: یک آمریکایی وقتی میخواهد عملیات کند سوار هلیکوپتر میشود و یک نقطه را بمباران میکند و برای آن هم اهمیت ندارد که چه کسی کشته میشود، اما ما وقتی میخواهیم عملیات داشته باشیم برایمان مهم است که در مقابل ما چه کسی است؟ ما با مردم آن کشور جلو میرویم یعنی مردم آن کشور را از لحاظ اطلاعاتی و سایر موضوعات تقویت میکنیم تا بتواند بایستد کما اینکه در همین عراق که میگوییم از سیطره آمریکا آزاد شد جمهوری اسلامی نهایتاً ۲۰ یا ۳۰ شهید در طول این دوره هفت ساله داده است کما اینکه در طول آن دوره ۸ ساله هم تعداد شهدای ما به ۴ یا ۵ نفر نمیرسد بنابراین شیوه فرق میکند.
کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: ما ایرانیها همواره میگوییم گذشته چراغ راه آینده است بنابراین آن چیزی که امروز، دیروز بوده فردا تکرار میشود مگر اینکه اوضاع دیگری رقم بخورد.
وی در همین خصوص خاطرنشان کرد: اگر روند و سیر صحنه تحولات را بررسی کنیم میبینیم که جبهه مقاومت بعد از انقلاب اسلامی در مسیر ترقی و رشد قرار گرفته است و حتی جبهه مقاومت در حوزه غیرمسلمانها نیز تکثیر شده است. به عبارتی نگاه مقاومتی به خارج از حوزه اسلامی کشیده شده و در حوزه اسلامی هم گسترش یافته است.
زارعی با بیان اینکه جبهه مقاومت مدام تکامل مییابد و برگ جدیدی رو میکند، گفت: میبینید که جبهه مقابل جبهه مقاومت همواره از یک معامله قرن صحبت میکنند که به موافقت چندین کشور نیاز دارد، اما در آن سو جبهه مقاومت برای رژیم صهیونیستی تاریخ تعیین کرده و برای آن برنامهریزی میکند و برای آن نیز به موافقت جایی نیاز ندارد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا و بینالملل خاطرنشان کرد: آمریکاییها از زمان اینکه سیاست تهاجمی را با بوش دوم شروع کردند انواعی از اقدامات نظامی، سیاسی و امنیتی را به مرحله اجرا در آوردند و ارزیابیها در خود آمریکا این بوده این اقدامات منفی تلقی میشود به گونهای که در اندیشکدههای آمریکا یک قفسه کتاب اعترافات به شکست وجود دارد و هر چه جلوتر میرویم به تعداد مقالات افزوده میشود.
زارعی گفت: ما امروز در خصوص ائتلاف با روسیه، همکاری با چین، جبهه مقاومت و آن چیزی که در مالزی اتفاق افتاد صحبت میکنیم، اما از آمریکا اختلافات با فرانسه، آلمان، کشورهای عربی و ... به گوش میرسد، بنابراین یک جبهه ائتلاف میسازد و در جبهه دیگر ائتلافها فرو میپاشد.
تحلیلگر مسائل غرب آسیا تصریح کرد: میبینید که از برخی کشورهای عربی به گوش میرسد که چه فایدهای دارد که دم حکومتهایشان را به آمریکا ببندند؛ بنابراین اینها کاملاً نشان میدهد که آینده منطقه به سمت آرامش، همکاری و هماهنگی بیشتر است.
انتهای پیام/