بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
سلام بر ام المصائب (مادر مصیبتها) زینب کبری ... سلام بر بانویى كه دلش از جاى كنده شد براى حسین مظلوم كه با تنى برهنه بر خاك افتاده،
وَ قـالَتْ بِصَوْت حَزین: بِاَبی مَنْ نَفْسی لَهُ الْفِداءُ، بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى بِاَبِى الْعَطْشـانُ حَتّى مَضى، بِاَبی مَنْ شَیْبَتُهُ
و (در آن حال) با صدایى غمگین گفت: پدرم به فداى كسى كه جانم به قربانش، پدرم به قربان آن كه با دلى پر اندوه از دنیا رفت، پدرم فداى كسى كه لب تشنه شهید شد. پدرم به قربان كسى از محاسنش
تَقْطُرُ بِالدِّماءِ ،اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلى جَسَدِ اَخیها بَیْنَ الْقَتْلى، حَتّى بَكى لِبُكائِها كُلُّ عَدُوّ وَ صَدیق، وَ رَأَى النّـاسُ
خون می چكید.سلام بر كسى كه گریست بر بدن برادرش در میان كشتگان تا آنجا كه از گریه او هر دشمن و دوستى گریست و مردم
دُمُوعَ الْخَیْلِ تَنْحَدِرُ عَلى حَوافِرِها عَلَى التَّحْقیقِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ تَكَفَّلَتْ وَاجْتَمَعَتْ فی عَصْرِ عاشوراءَ بِبَناتِ رَسولِ اللهِ
اشک خیل را دیدندکه به راستی بر صورتهایشان جاری بود. سلام بر كسى كه سر پرستى كرد و گرد آورد در عصر عاشورا دخترانِ رسول
وَ اَطْفـالِ الْحُسَیْنِ، وَ قـامَتْ لَهَا الْقِیـامَةُ فی شَهـادَةِ الطِّفْلَیْنِ الْغَریبَیْنِ الْمَظْلُومَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ لَمْ تَنَمْ عَیْنُها لاَِجْلِ
خدا و كودكان حسین (ع) را و قیامت براى او برپا شد در شهادت دو طفل غریب و مظلوم ، سلام بر كسى كه چشمش به خواب نرفت
حِراسَةِ آلِ رَسُولِ اللهِ فی طَفِّ نَیْنَواءَ ، وَ صارَتْ اَسیراً بِیَدِ الاَْعْداءِ ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ رَكِبَتْ بَعیراً بِغَیْرِ وَطاءِ،
بخاطر نگهبانى از خاندان رسول خدا در سرزمین نینوا،و به دست دشمنان اسیر گردید. سلام بر بانویى كه بر شتر بى جهاز سوار گشت
وَ نادَتْ اَخیها اَبَاالْفضْلِ بِهذَا النِّداءِ : اَخی اَبَا الْفضْلِ! اَنْتَ الَّذی اَرْكَبْتَنی اِذا اَرَدْتُ الْخُرُوجَ مِنَ الْمَدینَةِ،
و برادرش ابوالفضل را اینگونه ندا كرد: برادرم! ابوالفضل، تو بودى كه مرا سوار مى كردى وقتى مى خواستم از مدینه بیرون روم.
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ خَطَبَتْ فی مَیْدانِ الْكُوفَةِ بِخُطْبَة نـافِعَة حَتّى سَكَنَتِ الاَْصْواتُ مِنْ كُلِّ نـاحِیَة، اَلسَّلامُ عَلى
سلام بر كسى كه سخنرانى كرد در میدان شهر كوفه ; سخنرانى سودمندى كه آرام شد صداها از هر سو. سلام بر كسى
مَنِ احْتَجَّتْ فی مَجْلِسِ ابْنِ زِیاد بِاحْتِجاجات واضِحَة، وَ قـالَتْ فی جَوابِه بِبَیِّنـات صـادِقَة، اِذْ قـالَ ابْنُ زِیـاد
كه در مجلس پسر زیاد استدلال كرد با دلائل آشكار و گفته هاى او را با دلایل روشن و درست پاسخ داد، آنگاه كه ابن زیاد
لِزَیْنَبَ سَلامُ اللهِ عَلَیْها ؛ كَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیكِ الْحُسَیْنِ؟ قـالَتْ: مـا رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلاًً ...
به زینب (س) گفت: چگونه دیدى كار خدا را نسبت به برادرت حسین (ع) ؟ فرمود: ندیدم جز زیبایى ...
فرازی از زیارت [مفجعه] حضرت زینب کبری (س)
سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود * کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ * پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان * در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت * از طراز نغمه وا میماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ * در گلوی چشم ها میماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوار و بی لگام * در بیابان ها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب * پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود.
****
*****
به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از شهرکرد، حضرت زینب کبرى (سلام الله علیها) سومین فرزند و دختر بزرگ خانه امام علی (ع) و فاطمه (س) و یکی از شخصیتهای بی نظیر و مؤثر عالم اسلام است که در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى (پس از صلح حدیبیه و دو سال بعد از ولادت امام حسین بن على (ع)) در محلّه بنى هاشم شهر مدینه منوّره دیده به جهان گشودند.
پدر عظیم الشأن آن حضرت (س)، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین امام على بن ابیطالب (ع) و مادر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا (س) میباشند و محیطى که حضرت زینب (س) در آن رشد کرد، مهبط جبرئیل امین و جایگاه وحى سرمدى بود.
ثمره مبارک ازدواج حضرت امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س)، ۵ فرزند به نامهای حسن (ع)، حسین (ع)، زینب کبری (س)، ام کلثوم (زینب صغری) (س) و محسن (ع) میباشد که محسن (ع) قبل از تولد و در جریان تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن بزرگواران (ع) و شکستن پهلوی مادر عزیزش؛ فاطمه زهرا (س) در بین دیوار و در، به شهادت رسید.
در زمان تولد که وجود مقدس زینب کبری (س)، جد بزرگوارشان پیامبر اکرم (ص) در سفر بوده و در مدینه حضور نداشتند؛ لذا پس از تولد حضرت زینب (س)، صدیقه طاهره (س) به امیرالمؤمنین (ع) فرمود که چون پدرم در سفر هستند و در مدینه حضور ندارند، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت (ع) فرمود: من بر پدر شما سبقت نمیگیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا (ص) باز خواهد گشت و هر نامی را که صلاح بدانند، بر این کودک مینهند. پس از ۳ روز، رسول خدا (ص) مراجعت فرموده و همان گونه که رسم و سیره آن حضرت (ص) بود، نخست، به منزل حضرت فاطمه زهرا (س) وارد گشتند. امام علی (ع) خدمت آن حضرت (ص) فرمودند: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. پیامبر (ص) فرمودند: اگر چه فرزندان فاطمه (س)، اولاد من میباشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام میرساند و میفرماید: «نام این مولود را " زینب " بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشته ایم.» رسول اکرم (ص) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، بوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: " به حاضرین و غایبین امت، وصیت مینمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری (علیها السلام) شبیه است. "
یکی از معانی این سخن رسول اکرم (ص) این است که همانگونه که فداکاریهای حضرت خدیجه (س) در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب کبری (س) در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژهای برخوردار است.
" زینب " به معنای " زینت پدر "، نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت و در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع میباشد، درخشان و جاودانه گردید.
نام مبارک آن حضرت (س)؛ " زینب " (زینت پدر)، کنیه گرامیشان؛ ام الحسن و ام کلثوم، و القاب آن حضرت (س) هم؛ عقیله بنیهاشم، عقیلة النبوة، عقلیة القریش، عقیلة الطالبین، عَقیلةُ خِدر الرسالة (خردمند پرده نشینان رسالت)، عقلیة الوحى، عَقیلةُ النِساء، ام المصائب، کَعبةُ الرَزایا (قبله رنجها)، قرینة النَوائِب (همدم و همراه ناگوارىها)، صابرة محتسبة، عارفه، عامله، زاهده، باکیه، بطلة کربلاء، عظیمةٌ بلواها، صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، مظلومةٌ وحیدة، امنیة الله، آیةٌ مِن آیات الله، محبوبة المصطفى، قرة عین المرتضى، عابدة آل على، نائبةُ الزهراء، سلیلة الزهراء، سِرُّ اَبیها، سُلالةُ الوِلایة، وَلیدةُ الفَصاحة، شَقیقةُ الحَسن، نائبةُ الحسین، شریکة الحسین، شریکة الشهید، کَفیلة السجاد، عالمه غیر معلّمه، فهیمةٌ غیرَ مُفهِّمة، فاضله، کامله، مَلیکةُ الدنیا، عَدیلةُ الخامس مِن اهل الکِساء، ناموسُ رَواقِ العَظمةِ، سیدة العَقائِل (بانوى بانوان خردمند)، رَضیعة ثَدىِ الولایة، بلیغة، فصیحة، المُوثَّقة، شمسةُ قَلادَةِ الجَلالةِ، نَجمةُ سَماءِ النَبالَة، المعصومة الصغرى، رَبَةُ خِدرِ القُدس، قبلة البَرایا، رَضیعَة الوحى، بابُ حِطَةِ الخَطایا، حَفَرَةُ علىٍ و فاطمةٍ، رَبیعَةُ الفضل و ... میباشد.
حضرت زینب کبری (س)، مسیر پرحادثه و دردناکی را که در طول زندگی به عنوان " ام المصائب " در پیش روی دارد، در همان زمان کودکی خود (که ارتحال پیامبر خدا (ص) نزدیک بود) در آینه رؤیا مینگرد که نزد پیامبر اکرم (ص) آمده و با زبان کودکانه خویش، این رؤیا را بدین شرح برای جدش پیامبر اکرم (ص) بازگو میکند؛ «ای رسول خدا! دیشب در خواب دیدم که باد سختی وزید که بر اثر آن دنیا در ظلمت فرو رفت و من از شدت آن باد به این سو و آن سو میافتادم؛ تا اینکه به درخت بزرگی پناه بردم، ولی باد آن را ریشه کن کرد و من به زمین افتادم. دوباره به شاخه دیگری از آن درخت پناه بردم که آن هم دوام نیاورد. برای سومین مرتبه به شاخه دیگری روی آوردم، آن شاخه نیز از شدت باد در هم شکست. در آن هنگام به دو شاخه به هم پیوسته دیگر پناه بردم که ناگاه آن دو شاخه نیز شکست و من از خواب بیدار شدم.»، رسول مکرم اسلام (ص) با شنیدن خواب زینب (س)، بسیار گریست و حوادثی را که در انتظار اوست، تعبیر فرمود:، تا او که دست پرورده علی (ع) و بزرگ شده دامان زهرا (س) میباشد، خود را برای رویارویی با این حوادث مهیا سازد. رسول گرامی اسلام (ص) چنین فرمودند::
«درختی که اولین بار به آن پناه بردی، جدّ توست که به زودی از دنیا میرود؛ و دو شاخه بعد، مادر و پدر تو هستند که آنها هم از دنیا میروند و آن دو شاخه به هم پیوسته؛ دو برادرت حسن و حسین هستند که در مصیبت آنان، دنیا تاریک میگردد.»
چندی نگذشت که گوشهای از خواب زینب (س) با رحلت جانسوز پیامبر اکرم (ص) تعبیر شد؛ بنابراین حضرت زینب (س) حدود ۵ سال در دامان پر مهر جد گرامیشان؛ حضرت خاتم الانبیاء (ص)، تحت تعلیم و تربیت و بهره گیری از مواهب، کمالات و فیوضات آن حضرت (ص) بودند و این مدت زمان، برای شمار آن حضرت (س) در اصحاب پیامبر اسلام (ص) کافی است، لذا کسانی که شرح حال اصحاب حضرت ختمی مرتبت (ص) را نوشته اند، نام حضرت زینب کبری (س) را هم زینت بخش کتاب خویش نموده اند.
بعد از رحلت رسول خدا (ص)، فاطمه زهرا (س) نیز با فاصله کوتاه چند ماههای، مظلومانه به شهادت رسید. زینب کبری (س) در کنار مادر بیمار خود که در پی ارتحال جانسوز پدر (ص) و مصیبتهاى وارده پس از آن در بستر بیمارى افتاده و روزهاى آخر عمر شریفشان را مى گذرانیدند، به پرستارى از ایشان پرداخت و سرانجام نیز شاهد شهادت مظلومانه او و بهترین پناه دوران کودکى خود شد. پس از شهادت مادرش (س)، شب هنگام و مخفیانه، همراه پدرش على (ع)، برادرانش حسن (ع) و حسین (ع)، و چند تن دیگر از محرمان اهل بیت (ع)، در مراسم خاکسپارى مادر حضور یافت و پس از آن تلاش مى کرد تا براى دو برادر، مادرى مهربان باشد.
حضرت زینب کبری (س) از آن پس، همواره ظلم و جنایت دشمنان در حق اهل بیت پیامبر (ص) و پدر گرامیش؛ امام علی (ع) را نظاره میکرد و همه این ناملایمات بر قلب کوچکش فرود میآمد و صبر و پایداری در راه خدا را پیشه خود میساخت، تا اینکه در اندک زمانى بعد از شهادت حضرت زهرا (س)، دوباره شاهد مصیبت سنگین و جانسوز دیگری یعنی؛ از دست دادن پدر بزرگوارشان؛ امام على (ع) ـ. در سال چهلم هجرى ـ. بود. پس از این مصیبت، زینب بیش از بیش تنها ماند و و ظیفه او در قبال برادرانش سنگینتر شد.
هنوز از غم فقدان پدر فارغ نشده بود که در کنار تمام مظلومیتهای امام حسن مجتبی (ع)، جفای دشمنان در شهادت مظلومانه و جانسوز آن امام همام (ع) در سال ۵۰ هجرى و تشییع و دفن غریبانه آن حضرت (ع) در قبرستان بقیع را نظاره کرد و پاره هاى جگر برادرش امام حسن (ع) مقابل چشمان او ظاهر گشت. او با این همه مصیبتها، در کنار تنها برادر بازمانده، چون کوهى استوار ایستاده و پذیراى مصیبت هاى بزرگتر گردید. تا اینکه واقعه خونبار کربلا، شهادت امام حسین (ع) و یاران عزیزشان در روز عاشورا و رنج اسارت و غربت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در سال ۶۱ هجری قمری پیش آمد.
نام و حیات مبارک حضرت زینب کبری (س)، با نام مبارک امام حسین (ع)، شهدای کربلا و نهضت عاشورا قرین میباشد.
زینب کبرى (س) در فاجعه خونبار کربلا، دهها تن از بهترین و عزیزترین کسان و فرزندانش و از جمله برادر عزیزش؛ امام حسین (ع) را از دست داد.
۲ نفر از فرزندان حضرت زینب (س) به نامهای عون و محمد نیز در حادثه عاشورا، در رکاب دائی بزرگوارشان، حضرت امام حسین (ع) به فیض شهادت نایل گردیدند.
در تداوم نهضتی که حضرت فاطمه زهرا (س) در حمایت از امام معصوم زمان خویش (ع) و مقابله با باطل در پیش گرفت، حضرت زینب (س) نیز در واقعه کربلا (مرحله نخست؛ مرحله مبارزه، جهاد و شهادت)، با ایثار و شجاعت، دوشادوش امام معصوم (ع) حضور داشت و پس از شهادت او نیز (مرحله دوم؛ مرحله پیام رسانى و بیدارگرى)، با شجاعت تمام، پیام قیامش را به جهانیان ابلاغ کرد. اگر نهضت امام حسین (ع) در همان مرحله نخست، خلاصه مىشد و کسى نبود که پیام نهضت آن حضرت (ع) را به گوش مردم آن زمان برساند، ماهها زمان لازم بود تا به طور طبیعى خبر قیام امام (ع) به شهرهاى اطراف برسد. شاهد این مدعى این است که پیش از ورود اهلبیت امام (ع) به مدینه، مردم آن شهر هنوز از رویدادهاى کربلا بىخبر بودند. در این مدت، یزیدیان با آن همه امکانات تبلیغاتى که در اختیار داشتند، به راحتى مىتوانستند، وقایع کربلا را در راستاى منافع خود تحریف کنند و به گونهاى به گوش مردم برسانند که براى حکومت یزید، کمترین ضرر و زیان را داشته باشد. در این صورت تا حد بسیار زیادى از تأثیر قیام امام حسین (ع) در جامعه آن زمان و جوامع آینده مسلمانان کاسته مىشد، و به طور قطع ما امروز شاهد این همه آثار و برکات براى نهضت امام حسین (ع) نبودیم، لذا حضرت زینب کبری (س) به عنوان پیام رسان عاشورای حسینی (ع)، در کنار حضرت امام سجاد (ع)، این مسئولیت خطیر (به ثمر نشستن اهداف قیام کربلا و پیام رسانی تاریخی به گوش بشریت و اسارت) را با رنج مصائب، آزادگی در اسارت، صبر و پایداری، و در عین حال افشاگری ظلم و ستم و فساد دشمنان آل الله، به خوبی و در حد اعلای کمال به سرانجام رسانید.
رسالت راستین حضرت زینب کبری (س) به عنوان شیرزن دشت کربلا، زمانی آغاز شد که پس از به شهادت رسیدن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران ایشان، با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت. پس از واقعه خونبار کربلا، نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت (س) در این دوران، ضمن حضور در کاروان اسرای کربلا در برابر حکام جور قرار گرفت و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه (ص) از سوی خاندان امیه پرداخت و در این دوران سخت، با حضور در کاخ برخی حکمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تأکید برحقانیت طریق آل محمد (ص)، بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم، خط بطلان کشید. سرانجام هم اهل بیت امام حسین (ع) را با عزت و احترام به مدینه بازگرداندند.
حضرت زینب کبری (س) به جهت علاقه فراوانی که به برادرش امام حسین (ع) داشت و این که میداند که باید در تمام صحنهها و لحظهها در کنار آن امام همام (ع) باشد، در ازدواج با پسر عموی خویش (عبدالله بن جعفر) ـ که پنج سال از او بزرگتر بود ـ شرطی بسیار نیکو مبنی بر اینکه هرگز و در هیچ لحظهای از برادرش (حضرت امام حسین (ع)) جدا نشود و هر گاه امام حسین (ع) خواست به سفر برود، زینب (س) بتواند همراه برادرش برود و عبدالله از رفتن وی ممانعت نکند، قرار داد، تا از وظیفه مهم خود باز نماند.
هوش، ذکاوت، فصاحت، بلاغت (امام سجاد (ع) در حق ایشان فرمودند: «اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة»؛ «اى عمّه! شما الحمدللّه بانوى دانشمندى هستید که تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى که بشرى تو را تفهیم ننموده است.»)، شجاعت، شهامت، زهد، ورع، علم، عفاف، عدالت گستری، ظلم ستیزی، صبر و بردباری و ... از نکات بارز اخلاقی و شخصیتی در وجود باکرامت حضرت زینب کبری (س) است.
در بیان مقام علمی حضرت زینب (س) همین بس که ایشان در زمان اقامت پدر بزرگوارشان امام علی (ع) در کوفه، برای زنان، مجلس تفسیر قرآن برپا میکردند و در زمان بیماری امام سجاد (ع)، مردم برای پاسخ سوالات شرعی خود، مرجعی جز حضرت زینب (س) نداشتند.
حضرت زینب (س) که بانویى بزرگوار از دودمان پاک اهل بیت عصمت و طهارت (ع) میباشند، دارای کرامات بسیار زیادی هستند.
حضرت زینب کبری (س) پس از ۵۶ سال حیات مبارک دنیایی و تحمل آلام، محنتها و مصائب گوناگون و دفاع شجاعانه از حریم مقدس ولایت و امامت، به دلیل قحطی در شهر مدینه [ یا در واقعه حرّه سال ۶۲ هجرى] به همراه همسر گرامیشان عبدالله بن جعفر ـ که در شام (دمشق / سوریه) زمین هایى داشت ـ به آن شهر مسافرت نموده و در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجرى قمرى (حدود یکسال و نیم پس از واقعه خونبار و جانسوز عاشورای حسینی (ع)) وفات نموده و بدن مطهر آن بانوى عظیم الشأن (س) در همانجا مدفون گردید.
روستایی که حضرت زینب کبری (س) در آن مدفون هستند، در گذشته به راویه و اکنون به زینبیه مشهور است. در حال حاضر این روستا به شهر متصل و در ۷ کیلومتری شرق دمشق قدیم به طرف فرودگاه واقع است. در خیابان اصلی این شهرک از دور، گنبد و مأذنههای مقبره آن حضرت (س) دیده میشود. گنبد این مرقد مطهر، طلائی و در سمت شرقی و غربی آن، دو مناره کاشی کاری شده قرار دارد. قبر مطهر حضرت زینب کبری (س) در وسط حرم با ضریحی نقرهای و اطراف آن، هشت ستون کاشی کاری شده که گنبد حرم بر آن استوار شده، وجود دارد. دیوارهای حرم تا نصف آن سنگ سفید و بقیه آئینه کاری بوده و جلوهای از هنر و معماری ایرانی اسلامی است. فضای حرم حضرت زینب (س) و صحن آن بصورت مربع مستطیل است که شبستان و گنبد و حرم در وسط آن قرار گرفته و دارای چهار درب ورودی است. سقف شبستان و حرم از سه قسمت تشکیل شده که به صورت پلهای بر روی هم قرار دارند و گنبد نیز در وسط آن واقع شده است. بر روی این گنبد، آیاتی از قرآن مجید نوشته شده و در سالهای اخیر، طلاکاری شده است. مساحت کل صحن، حرم و سایر مراکز وابسته حدود ۱۰ هزار متر مربع است. در حرم جمعاً ۱۱۴ اتاق وجود دارد که ۶۴ اتاق آن در صحن بزرگ و بقیه در صحن دوم و حسینیههای اطراف است.