به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شامگاه بیستم تیر امسال دختر جوانی به نام پریسا به پلیس آگاهی رفت و از هم دانشگاهی سابقش که وی را آزار داده بود، شکایت کرد.
پریسا گفت: من دکتر داروساز هستم و به تازگی درسم را تمام کرده ام. چند روز قبل یکی از هم دانشگاهیهای سابقم به نام امیر با من تماس گرفت و گفت که یک مهمانی دوستانه ترتیب داده است. او مرا برای شرکت در مهمانی به خانه شان در زیباشهر دعوت کرد.
وی ادامه داد:، چون امیر را میشناختم و میدانستم او هم دکتر داروساز است دعوتش را پذیرفتم و به خانه آنها رفتم. امیر و دو نفر از دوستانش در خانه تنها بودند. او به من گفت دیگر دوستان مشترکمان تا دقایقی دیگر به خانه شان میآیند. میخواستم از خانه آنها خارج شوم تا بعد از حضور دیگر مهمانان به آن جا برگردم، اما امیر مانع شد. او که حال طبیعی نداشت ناگهان به سمت من حمله کرد و میخواست مرا آزار دهد که مقاومت کردم. به همین دلیل به شدت کتکم زد و سپس آزارم داد.
پریسا با گریه ادامه داد: یکی دیگر از دوستانش نیز که در خانه حضور داشت من را آزار داد، اما دوست دیگرشان فقط شاهد ماجرا بود. این دختر گفت: آخرشب بود که آنها مرا تهدید به مرگ کردند و از من خواستند تا در این باره به کسی حرفی نزنم. سپس مرا رها کردند تا به خانه مان برگردم.
داغ ترین حوادث امروز:
اعتراف عامل شلیکهای وحشتناک جنوب پایتخت
قصاص خواهر به خاطر قتل دردناک مادر
گروگان گیری عجیب طلافروش پایتخت نشین
مرد جوان: مشاجرات و فریادهای ما زبانزد اهالی روستا شده بود / جمیله دیگر خود را یک زن شهری میدانست
حسابهایی که یک شبه خالی میشوند
سرقت ۳ میلیاردی دختر بی پول از خانه مهندس
دستگیری باند توزیع چایهای تقلبی
تایید پزشکی
با شکایت خانم دکتر جوان، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان در گزارشی اعلام کردند این دختر تحت آزار قرار گرفته است. با اعلام نظر کارشناسان پزشکی قانونی، امیر ردیابی و بازداشت شد.
در دادگاه
آقای دکتر دیروز در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در ابتدای جلسه پریسا روبه روی قضات ایستاد. این دختر ۲۷ ساله گفت:من نخبه داروسازی هستم و در یک سازمان دولتی کار میکنم، اما این ماجرا تاثیر بدی در روحیه ام گذاشته است و باعث شده تا خانه نشین شوم. من در این مدت این ماجرا را از خانواده ام پنهان نگه داشتم و از ترس آبرویم نمیتوانم حقیقت را به آنها بگویم. من فرزند دوم خانواده هستم و خواهر و برادر دیگرم از این که میبینند به شدت به افسردگی مبتلا شده ام متعجب هستند.
وی ادامه داد: امیر و دوست وی بی رحمانه مقابل چشمان دوست دیگرشان مرا آزار دادند و شکنجه کردند. به همین دلیل برای آنها تقاضای مجازات دارم.
سپس امیر که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه ویژه ایستاد. این دکتر داروساز اتهامش را نپذیرفت و گفت:من پریسا را نمیشناسم و نمیدانم چه کسی او را آزار داده است. او دروغ میگوید به خانه ما آمده و تحت شکنجه قرار گرفته است.
با پایان دفاعیات این متهم، قضات دستور بازداشت دوست امیر را که متهم دیگر پرونده است صادر کردند.
قرار شد با دستگیری دومین متهم پرونده و تحقیق از وی، قضات درباره این پرونده حکم صادر کنند.
منبع:خراسان
انتهای پیام/
خدا میدونه چقد از این اتفاقها میوفته و دختر ها از ترس خانوادشون یا از ترس ابروشون صداشو در نمیارن و سال های زیادی با فشار عصبی و ناراحتی این موضوع رو پنهان میکنن
من خودم فکر میکنم با توجه به اینکه دوره محدود کردن فرزندان در محیط خونه گذشته باید آموزش لازم رو به دختر و حتی پسرهامون بدیم که به هر کسی اعتماد نکنن یا لااقل با هر کسی در مکان های غیرعمومی مثل خونه یا باغ یا خارج شهر قرار نزارن
اگه بچه هامون با پدر و مادر راحت و دوست باشن در خیلی از موارد با اونا مشورت میکنن و اینجور مهمونی ها یا جلسات رو با خانواده درمیون میزارن و مشورت خانواده جلوی خیلی از این حوادث رو میگیره
اتفاقی که برای این خانوم افتاده نتیجه بی تجربگی و مشورت نکردن و سادگی اون بوده و حالا باید سال ها بگذره تا شاید آسیب جسمی و روحی که دیده رو با خودش حل کنه
حواستون به آموزش و تربیت بجه هاتون در طریقه دوست یابی و شرکت در مهمانی ها و جلسات مشکوک باشه
اشتباهی کردی و بی دلیل اعتماد کردی .با کسی مشورت نکرده ای .
باید ثمره اشتباهت را قبول کنی و ازش عبرت بگیری و راهنمای بقیه دختر خانمها باشی که اشتباه شما را مرتکب نشوند .
نخبه و باهوش هستی .نباید اشتباهت باعث بازدارنگی ایت شود .قوی هستی .مثبت باش و از نوع شروع کن .کسانی که عمل شیطانی را کردند .شب ها خواب وحشتناک میبینند و ارامش ندارند .البته اگز وجدان داشته باشند .انها باید ناراحت باشند .نه شما
این توصیه شما نشه حکایت اون پسره
به خانواده ات هم نگفتی چون می دانی میگویند تو در آن خانه چه غلطی می کردی
تربیت که درست نباشه
ترس از عواقب کار که در وجود طرف نباشه داستان میشه همین
حواسمون به رفتار خودمون باشه
ممکنه هر کدوم از ما اگه حواسون به اعمالمون نباشه در آینده نقش امیر یا پریسا رو داشته باشیم