به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تلاش میکند از فرصت برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل، ائتلافی برای مقابله با ایران شکل دهد، اما تاکنون به موفقیتی دست پیدا نکرده است. ترامپ، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا را مامور کرده تا حداقل کشورهای عربی را حتی با اعمال فشار، راضی به حضور در این ائتلاف کند و در کنار آن سایر طرحهای ضدایرانی برزمینمانده قبلی را نیز به سرانجام برساند. وزیر امور خارجه آمریکا با همین دستور کار سهشنبهشب به وقت محلی، نشستی را با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس بهعلاوه عراق و اردن در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار کرد. گفته میشود یکی از موضوعات مورد بحث در این نشست، ایران بوده است. پمپئو تلاش کرده کشورهای عربی را متقاعد کند به ائتلاف دریایی آمریکا در خلیجفارس بپیوندند. او علاوهبر این، درباره «ائتلاف استراتژیک خاورمیانه» که رسانهها از آن بهعنوان «ناتوی عربی» یاد میکنند نیز رایزنی کرده است.
بیشتربخوانید: واشنگتن در ایجاد ائتلاف علیه تهران ناکام است
وزارت خارجه آمریکا در اینباره ادعا کرده که «شورای همکاری خلیجفارس و ایالات متحده بر ضرورت مقابله با رفتار بیثباتکننده ایران در منطقه تاکید کردند.» ادعای وزارت خارجه آمریکا درحالی است که اظهارنظرهای برخی اعضای شورای همکاری خلیجفارس و اردن، پیش و پس از این نشست، حکایت از اختلافات عمیقی در بین کشورهای عربی دارد که پیش از حل آن امکان هیچ اجماعی آنهم علیه ایران وجود ندارد. این هوشیاری در برخی کشورهای عربی پس از آن به وجود آمد که ایران با شکار پهپاد متجاوز آمریکایی، تلویحا پاسخش به ایجاد هر منبع تهدیدی در منطقه را نشان داد. با این حال آمریکا تلاش میکند به هر شکل ممکن رضایت کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس را برای تشکیل ناتوی عربی که هزینههای مالی سنگینی را روی دوش اعراب میگذارد، جلب کند.
ناتوی عربی قرار بود اواسط اکتبر سال ۲۰۱۸ در واشنگتن و با حضور کشورهای بحرین، مصر، اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان و امارات اعلام موجودیت کند، اما یک بار این اعلام رسمی عقب افتاد و به ژانویه ۲۰۱۹ موکول شد. ناکامی آمریکا در این زمان باعث شد دیگر هیچ زمانی برای تشکیل رسمی ناتو اعلام نشود. سال گذشته در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل در هشتم مهر، رایزنی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا با وزرای خارجه هشت کشور عربی درباره طرح تشکیل نهاد موسوم به «ائتلاف راهبردی خاورمیانه» یا اصطلاحا «ناتوی عربی» با یکدیگر صورت گرفت. ساعاتی پس از این نشست، محمدبن عبدالرحمان آلثانی، وزیر امور خارجه قطر در کنفرانس مطبوعاتی تلویحا ناتو را رد کرد و خواستار حل چالشهای عربی پیش از تشکیل ناتو شد. امسال نیز نشست مشترک آمریکا با اعضای شورای همکاری خلیجفارس در شرایطی صورت گرفته که ساعاتی قبل از این نشست، امیر قطر به ناتوانی شورای همکاری خلیجفارس و اختلافات شدید اعضای آن اذعان کرده بود.
شیخ «تمیم بن حمد آلثانی» گفت: «برای حل بحران قطر باید گفتوگوی بدون قید و شرط صورت بگیرد و محاصره ظالمانه لغو شود. شورای همکاری خلیج [فارس](بعد از قطر) دومین قربانی محاصره غیرقانونی و ظالمانه (چهار کشور عربی مصر، عربستان، بحرین و امارات) است.»، اما این تنها قطر نیست که با تشکیل ناتوی عربی به نوعی مخالفت میکند؛ «عبدالله دوم»، پادشاه اردن نیز از دیگر مخالفان افزایش تنش در منطقه با تشکیل یک ائتلاف ضدایرانی است. او در گفتگو با یک کانال آمریکایی، بدون اشاره به ناتوی عربی یا هر ائتلاف دیگر ضدایرانی، وضعیت تنشزای منطقه را ناشی از اقدامات آمریکا و کشورهای عربی برای مقابله با ایران دانسته است. عبدالله دوم که اختلافاتی نیز با عربستان سعودی پیدا کرده است، در رابطه با حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو عربستان گفته که «طی ماههای گذشته نسبت به افزایش تنشها هشدار دادیم و برای آرامسازی اوضاع تلاش کردیم. حمله به آرامکو موجب افزایش شدت تنشها شد.» به گزارش میدلایست، ملک عبدالله درباره دست داشتن ایران در حمله به آرامکو اظهار داشت: «.. سوال اینجاست که چرا کار به اینجا کشید؟ آیا اکنون میتوان اوضاع را آرام کرده و از ماجراجویی بیشتر دست برداشت؟» پادشاه اردن اظهار داشت: «از دیپلماسی میتوان برای حلوفصل همه مشکلات استفاده کرد، اما باید هوشیار باشیم.»
سال گذشته و یک ماه پس از بازگشت وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به کشورهای خود و تعویق در تشکیل رسمی ناتوی عربی، وزیر امور خارجه قطر به عراق سفر کرد و در پیشنهادی قابلتوجه، خواهان تشکیل ائتلافی پنججانبه با حضور ایران شد. در آن زمان رسانههای عراق نوشتند که این ائتلاف پنججانبه با حضور قطر، عراق، ایران، ترکیه و سوریه تشکیل شود تا این کشورها بتوانند منافع مشترک سیاسی و اقتصادی خود را بهتر پیگیری کنند.
تاریخ ائتلافسازی در میان اعراب، ریشهای چند صدساله دارد. در صدر اسلام، نخستین بار اعراب مشرک، ائتلافی ۴۰ نفره از قبایل مختلف تشکیل دادند تا شبانه پیامبر اسلام (ص) را در بستر به قتل برسانند. این نقشه با جانفشانی امیرالمومنین (ع) شکست خورد. ۵۵ ماه بعد و در سال پنجم هجری، ائتلاف عربی مشرکان مکه با همکاری یهودیان مدینه و خیبر، به مدینه حمله کردند، اما ایده ایرانی سلمان فارسی برای حفر خندق، ائتلاف عربی- عبری را با شکست مواجه کرد. این سنت در میان بخشی از اعراب با گذشت زمان از میان نرفت و در عصر حاضر نیز شکل جدیدی از ائتلافسازی را با صدامحسین علیه ایران سازماندهی کردند. کشورهای عربی در این نبرد هشتساله علاوهبر کمکهای عظیم مالی و تسلیحاتی، دهها هزار سرباز برای کمک به ارتش بعثی به صدام تقدیم کردند. با وجود عدم ثبات کامل در ایران بهدلیل وقوع انقلاب و درگیری با سلطنتطلبان، چپها و تجزیهطلبان، این ائتلاف بینام شکست خورد و آنها ائتلافی نظامی را در سوریه و عراق با نام «داعش» تشکیل دادند. این پیشرفتهترین ائتلاف یا ناتوی عربی بود. در این ناتوی عربی بدون نام، غربیها سلاح میدادند و عربستان، قطر و برخی کشورهای عربی پول میدادند تا کشورهای محور مقاومت را زمینگیر کنند، اما این بار نیز شکست خوردند.
به موازات این شکست، سال ۲۰۱۵ اعراب در یمن یک ائتلافی نظامی را با حضور ۳۲ کشور اسلامی تشکیل دادند. بسیاری از کشورهای عربی تنها برای کسب رضایت ضمنی سعودیها در این ائتلاف شرکت کردند، ولی با طولانی شدن جنگ رفتهرفته از اعضای ائتلاف کاسته شد تا در سالجاری تنها عربستان و امارات در این ائتلاف حضور داشته باشند. جنگ یمن البته در باطن با ائتلافی غربی- عربی آغاز شد. آمریکا، فرانسه، بریتانیا، عربستان سعودی و امارات پنج ضلع اصلی تجاوز به یمن بودند. مقاومت مردم یمن در برابر تجاوزگران و کشته شدن نیروهای ویژه بریتانیا و فرانسه باعث شد این دو کشور بخش زیادی از امکانات خود را از جنگ یمن بیرون بکشند. پاسخهای موشکی و پهپادی انصارالله که در آخرین اقدام تاسیسات نفتی آرامکو را هدف قرار داد، پیام شکست رسمی ائتلاف یا همان ناتوی عربی- غربی بود. حال اینکه تنها تغییر یک نام میتواند از ناتوی همیشه شکستخورده، یک ارتش پیروز بسازد، همانقدر قابلقبول است که گمان کنیم فیلها پرواز میکنند
ترامپ در سیاست خارجی علاقه زیادی به تخریب معاهدات، پیمانها و حتی روابط خارجی آمریکا با دیگر کشورها برای ساخت مجدد آن بر مبنای نظر خودش دارد. او جنگ تجاریای را با چین آغاز کرده است که تاکنون دستاوردی برای آمریکا دربرنداشته و اعلام تعرفه علیه کالاهای ساخت چین تنها به افزایش قیمت کالاهای مصرفی در آمریکا انجامیده است. ترامپ مذاکراتی را با کرهشمالی برای خلع سلاح اتمی پیونگیانگ شروع کرده است که از آن زمان تا الان دهها کلاهک اتمی به زرادخانه کرهایها افزوده شده است. تهدیدهای ترامپ علیه کشورهای اروپایی در حوزه ناتو و فشار به آنها برای افزودن بر بودجه نظامیشان در کنار تلاش برای ایجاد روابط گسترده با پوتین، ترس و وحشت متحدان اروپایی آمریکا را به دنبال داشته و حتی آنان را به فکر تشکیل ارتش اروپایی انداخته است. موارد متعددی در سیاست خارجی آمریکا وجود دارد که ترامپ آنها را تخریب کرده، ولی موفق به بازسازی آن نشده است. سه مورد روابط با چین، کره شمالی و اتحادیه اروپا نمونهای از دیپلماسی ناموفق ترامپ است. او هرچه در تجارت شخصی استاد است، در روابط بینالملل و تجارت بینالمللی ضعیف و ناکارآمد عمل کرده است. کمتر تحلیلگری است که در یکسال گذشته اشاره به ناکارآمدی الگوی ترامپ نکرده باشد. روز گذشته روزنامه صهیونیستی هاآرتص در یادداشتی به این مساله اشاره کرد و با اذعان به ضعیفشدن اتحاد کشورهای عربی منطقه ضدایران، نوشت که سیاست واشنگتن در قبال ایران به بنبست رسیده و سعودیها نیز از تقابل نظامی با تهران هراس دارند.
در این گزارش آمده است: «تحولات استراتژیکی در خاورمیانه در حال رخدادن است که مهمترین آن تضعیف اتحاد ضدایران - حامی آمریکاست. در این مورد، ترامپ نقش مهمی ایفا کرده است.»
این روزنامه در ادامه به عقبنشینی امارات از جنگ یمن، وجود بحران در مصر و آغاز اعتراضات علیه حکومت او و تنگنای سیاسی نتانیاهو در رژیم صهیونیستی به عنوان نشانههایی از تضعیف محور آمریکایی در منطقه پرداخته است.
دومینوی توقفناپذیر در سیاست خارجی آمریکا با متحدانش، حالا گریبان ترامپ را در سیاست داخلی این کشور گرفته است. تنها یکسال دیگر به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ مانده و در کارنامه سیاست خارجی آمریکا به جز شکست در شکلدهی به توافقات و ائتلافهای جدید مورد دیگری پیدا نمیشود. او در همین فرصت یکساله باید موفقیتی هرچند ظاهری و توخالی در سیاست خارجی بیافریند. چه کسانی در شکلدهی به یک موفقیت نسبی برای ترامپ بهتر و حرفگوشکنتر از کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس هستند؟ ترامپ گرچه در طول سه سال گذشته همین متحدان حرفگوشکن را هم به دلیل اختلافات عمیقشان، نتوانسته به ائتلاف برساند، اما راهی جز این ندارد. باخت در انتخابات ۲۰۲۰ برای ترامپ و نزدیکانش به دلیل رفتارهای نابهنجار او در مدت ریاستجمهوری به شدت سنگین تمام خواهد شد. راه باقی مانده و فستفودی در مسیر کمپین انتخاباتی ۲۰۲۰ ترامپ تشکیل ائتلاف ناتوی عربی است؛ ناتویی که با توجه به اختلافات کشورهای عربی، چیزی جز اسم نیست، اما میتواند به عنوان عروسکی در دست ترامپ به رقابتهای ریاستجمهوری آمریکا برود.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/