به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اقدام ایران در به کارگیری ابزارهای قدرت در مواجهه با آمریکا - پس از یک دوره مماشات بیدلیل- راهبرد کارزار فشار حداکثری واشنگتن در برابر تهران را در عمل با مشکلاتی مواجه کرد. در یکسال گذشته اصلیترین برنامه آمریکا که بارها از زبان مقاماتش نیز بیان شد، به صفر رساندن فروش نفت ایران بود. در هفتههای گذشته ایران اثبات کرد که در برابر این تلاش بیتحرک نخواهد نشست و همه باید هزینه ماجراجوییهای فرامنطقهای آمریکا را بدهند. آمریکا حالا به دنبال ایجاد یک ائتلاف منطقهای در خلیج فارس است.
مقامات آمریکایی گمان میکردند این طرح، دو هفتهای اجرایی میشود، اما همچون تمامی طرحهای ضد ایرانی، جز همراهان همیشگی هیچکس حاضر به همراهی با این پیشنهاد نشد. در این زمینه با دگانگ سان، استاد انستیتو مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای (چین) و پژوهشگر دانشگاه هاروارد (آمریکا) گفتگو کرده ایم. وی سردبیر ژورنال آسیایی مطالعات اسلامی و خاورمیانه است و سابقه همکاری با دانشگاههای هاروارد، سن آنتونی، آکسفورد، دنوِر و هنگکنگ را دارد. حوزه مورد علاقه پژوهشی وی متمرکز بر خاورمیانه است. متن این گفتگو با دگانگ سان را در ادامه میخوانید.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از زمان کسب قدرت در سال ۲۰۱۶، نشان داده به تعهدات بینالمللی پایبند نیست. وی در هشتم ماه می ۲۰۱۸، بهطور یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد. از آن زمان تاکنون، ایالات متحده فشارهای خود بهویژه از منظر اقتصادی را بر ایران افزایش داده است. این در حالی صورت میگیرد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها تعهد ایران به برجام را تایید کرده است.
نظر شما در مورد این رویکرد سیاست خارجی دولت ترامپ چیست؟
از زمان وقوع بهار عربی در منطقه خاورمیانه، ایالات متحده آمریکا حضور نظامی و همچنین کمکهای اقتصادی خود در منطقه خاورمیانه را کاهش داده است. از این رو میتوان گفت نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه رو به زوال است. برخلاف آمریکا، روسیه، ایران و ترکیه، سه قدرت غیرغربی در منطقه خاورمیانه در حال اوجگیری هستند. بهطور خاص، ایران بر نفوذ ژئوپلیتیک خود در سوریه، یمن، عراق، لبنان، فلسطین و افغانستان افزوده است. تهران همچنین پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود را با چین و آسیای مرکزی، از طریق سازمان همکاریهای شانگهای بیش از پیش تقویت کرده است. جمهوری اسلامی ایران پس از انعقاد توافق برجام، به یک قدرت منطقهای واقعی در منطقه خاورمیانه بدل شده است. دولت ترامپ احساس میکند باید ایران را متوقف کند در غیر اینصورت با فروپاشی نظام اتحادهای مطلوب خود در خاورمیانه مواجه خواهد شد. از این رو، دولت ترامپ نظام اتحادی مطلوب خود در خاورمیانه را بار دیگر تقویت کرده، به دنبال ایجاد ناتوی عربی است و همکاریهای راهبردی خود با رژیم صهیونیستی را با هدف محدود کردن ایران افزایش داده و احیای نقش رهبری ایالات متحده آمریکا در عرصه معادلات بینالمللی را در دستور کار قرار داده است.
ایالات متحده آمریکا تلاش زیادی برای بازگردان ایران به میز مذاکره انجام میدهد (از منظر آمریکا، مذاکره، معطوف به طیف وسیعی از موضوعات از قبیل تواناییهای موشکی ایران و همچنین موضوع هستهای این کشور باید باشد). تلاشهای آمریکا در این زمینه، با کارزار فشار حداکثری این کشور بر تهران همراه شده است.
آیا شما فکر میکنید مذاکره با آمریکا در مقطع کنونی، انتخابی منطقی برای ایران است؟
تواناییهای موشکی جمهوری اسلامی ایران یا موضوع هستهای این کشور، هسته اصلی تنشها میان تهران با واشنگتن را نمایندگی نمیکنند. کلید اصلی تنش میان ایران و آمریکا در تناقضات ساختاری میان ایران و نظام اتحادی مطلوب آمریکا در منطقه خاورمیانه نهفته است. حتی اگر دولت ایران بپذیرد که با آمریکا مذاکره کند، این امر نمیتواند مشکلی را حل کند، زیرا واشنگتن احتمالا در آینده بهانههای دیگری خواهد یافت تا از طریق آنها باز هم به اقدامات تقابلی با ایران دست بزند.
در روزهای اخیر، سطح تنش میان ایران و غرب بار دیگر افزایش یافته است. انگلستان، یک نفتکش ایرانی را در تنگه جبلالطارق توقیف کرده است. مقامهای انگلیسی این اقدام را در راستای تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه توصیف کردهاند. چند روز بعد، ایران هم یک نفتکش انگلیسی را در تنگه هرمز توقیف کرد. ایران اعلام کرده است: «نفتکش توقیفشده انگلیسی مقررات دریانوردی بینالمللی را نقض کرده است.» اینگونه به نظر میرسد که آمریکا، انگلستان را وارد طرحهای خود علیه تهران کرده است.
نظر شما در این رابطه چیست؟
دولت ترامپ سعی میکند یک ائتلاف جهانی علیه ایران را تشکیل دهد. با این حال، تاکنون کشورهای کمی به این ائتلاف پیوستهاند. چین، روسیه، هند و ترکیه جانب ایالات متحده را نگرفتهاند، حتی متحدان نزدیک آمریکا نظیر آلمان، فرانسه، ژاپن و کره جنوبی نیز ملاحظات سیاسی خاص خود را دارند و با آمریکا همراهی کامل ندارند. با توجه به آنچه تاکنون شاهد بودهایم، فقط انگلستان مایل به پیروی از ایالات متحده آمریکاست و سعی میکند دولت ترامپ را در تلاشش برای محدودسازی ایران، همراهی کند.
نظر شما در مورد احتمال وقوع جنگ میان ایران و آمریکا چیست؟
نه ایران و نه آمریکا، آماده مواجهه نظامی با یکدیگر نیستند، زیرا جنگ میان این دو کشور تبعات گستردهای را به دنبال خواهد داشت. سیاست دولت ترامپ در رابطه با ایران، تحت تاثیر ملاحظات وی در مورد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ قرار دارد. قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، ترامپ ریسک اقدام نظامی علیه تهران را بهعنوان گزینه جدی در نظر نمیگیرد. ایران یک قدرت سیاسی و اقتصادی است و جنگ آمریکا علیه ایران، جنگی پرهزینه برای آمریکا خواهد بود.
راهحل منطقی برای تخفیف تنشها میان ایران و آمریکا چیست؟ آیا شما فکر میکنید اساسا یک چنین راهحلی وجود دارد؟
گفتوگوی منطقی و فارغ از مناسبات قدرت میان ایران و آمریکا تنها راه برای تخفیف تنشها میان ایران و آمریکاست، اما نه گفتگو تحت فشار. این موضوع، نهفقط در راستای منافع ایران و آمریکا، بلکه در راستای منافع کل کشورهای منطقه خلیج فارس و همچنین دیگر قدرتهاست. در غیر اینصورت، آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس باید خسارات زیادی را متحمل شوند. در قدم اول، آمریکا و ایران باید اعتماد متقابل را تقویت کنند و ظرفیتهای خود در پیشگیری از بروز بحران و منازعه را فعال سازند. در قدم دوم، ایالات متحده آمریکا بار دیگر باید به برجام بازگردد. برجام در راستای منافع تمامی طرفها است. در قدم سوم، ایران و آمریکا باید یک ساختار امنیت دستهجمعی را در منطقه خلیج فارس ایجاد کنند که امنیت دریانوردی در خلیج فارس و همچنین جریان ثابت صادرات نفت را نیز تضمین کند. درنهایت، ایران و آمریکا باید فارغ از گفتمان قدرتی که تهران معتقد است واشنگتن درصدد است بر این کشور اعمال کند، در موضوعاتی نظیر یمن و سوریه و... با یکدیگر گفتگو کنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/