به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مجید فرد دیگری است که به دنبال خرید سیانور بوده و موفق هم شده و توانسته از دوستش که پدری داروسازداشته این سم را بخرد. او میگوید: «آن سالها درگیر یک مسالهی عاطفی بوده و قصد خودکشی داشته، اما هرگز سیانور را نخورده است و همچنان آن را در جایی مخفی کرده است.»
اما متاسفانه در بسیاری از موارد، هم تهیهی سیانور ساده است و هم خودکشی با آن موفق.
همهچیز تجاری میشود، مرگ هم از این قاعده مستثنی نیست؛ فرقی ندارد یک کالای معمولی بخواهید یا ممنوعه، نابسمانی در قیمت و خرید و فروش هر دو وجود دارد. سم سیانور در خیابان ناصرخسرو قیمتهای متفاوتی دارد؛ این کالا را از ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان میفروشند. از متروی امام خمینی که بیرون میآیی، همین که نگاه سرگردانت را ببینند، بهسرعت تشخیص میدهند بهدنبال چیزی هستی و آرام و زیر لب میگویند «دارو دارو»؛ و این دارو اسم رمزی است برای گسترهای وسیع از داروهای درمانی قاچاق و کمیاب تا آنچه در هیچ داروخانهای یافت نمیشود: سیانور.
اما سیانور، این مادهی کشنده، در کمتر از چند دقیقه اثرش را میگذارد، فرایند تنفس را دچار مشکل میکند، ضربان قلب کند میشود و به کام مرگ فرو میروی. سیانور در سازمانهای سیاسی هم استفاده میشود، در برخی کشورها محکومین به اعدام را در اتاق گاز با سیانور میکشند، اما از دیگر مواردی که نام این سم را بیش از سموم دیگر با گوش ایرانیان آشنا کرده است نقش آن در سازمان مجاهدین خلق بوده است. سیانور یاور همیشگی اعضای سازمان مجاهدین خلق هم بود، در مواقعی که خطر به دام افتادنشان وجود داشت، آن را زیر زبان خود نگاه میداشتند و به محض اینکه دستگیریشان قطعی میشد، با دندان فشار اندکی به آن میآوردند و به سرعت کارشان تمام بود!
دربارهی سم سیانور و نحوهی خرید و فروش آن علاوه بر تهیهی گزارش میدانی از بازار ناصرخسرو، با مریم اخگری رییس سمشناسی سازمان پزشکی قانونی و دانشیار سم شناسی-داروشناسی مرکز تحقیقات پزشکی قانونی گفتوگویی کردیم. او میگوید بعد از مصرف سم سیانور بدن قرمز رنگ میشود، زیرا اکسیژن دیگر به آن نمیرسد و در کمتراز ۵ دقیقه فرد مصرف کننده میمیرد؛ البته اگر به فرد زود رسیدگی شود و پادزهر به آن برسد، احتمالا زنده خواهد ماند، اما عوارض آن همیشه در بدنش باقی میماند. علاوه بر این راهکارهایی را برای کسانی که از این سم برای کار خود استفاده میکنند، ارائه میدهد. همچنین میگوید امدادگران در تماس با فردی که با سیانور مسموم شده باید بسیار احتیاط کنند و از دستکش و ماسک استفاده کنند. او همچین به نبود نظارت بر فروش این سم و بستهبندی نامناسب آن و بدون علائم هشدار دهنده نیز گلایه میکند.
از سوی دیگر حامد نائیجی، روابط عمومی سازمان پزشک قانونی کشور میگوید چند سالی است دیگر آمار خودکشی را منتشر نمیکنیم، زیرا ارائهی آمار باعث افزایش خودکشی در کشور میشود و نمیتواند بازدارنده باشد.
سم سیانور از ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان
پسر کم و سن سالی روی سکو در نزدیکی متروی امام خمینی نشسته است و به من نگاه میکند و با لحنی سوالی میگوید «دارو؟»
به او نزدیک میشوم و آرام زمزمه میکنم.
_: سیانور داری؟
_: آره
_قیمتش چنده؟
_: ۲۰۰ هزار تومن
_: اصله؟ میکشه؟
_: میکشه، اما اصل نیست، سیانور اصل پیدا نمیکنی.
_: پس چطوری میکشه؟
_: میکشه دیگه. میخوای؟
_: آره، اما بذار یه دور بزنم، برمیگردم!
_: باشه پس شمارمو یادداشت کن.
با چند قدم فاصله از همان پسر جوان، مردی میانسال نشسته است؛ از او هم همان سوال را میپرسم
_: سیانور داری؟
_: الان که نه اگه بخوای من باید زنگ بزنم برام بیارن تا بعد از ظهر هم طول میکشه.
_: چرا انقد دیر؟
_: سیانوره، آدامس که نیست. اینجا کلاهبردار زیاده؛ اگه کسی بهت گفت تا یک ربع دیگه به دستت میرسونم؛ شک نکن دروغ میگه.
_: حالا اصله؟
_: آره، البته دو نوع داریم: یک مدل صنعتیه، اما اونی که رایجه همونیه که منافقا هم ازش استفاده میکردن. حالا برای چی میخوای؟ کیو میخوای بکشی؟
_: هیچکس، خودمو!
_: نه بابا مگه چند سالته؟ چرا میخوای خودتو بکشی؟
سکوت میکنم و مرد میانسال چند دقیقهای من را نصیحت میکند و میگوید بیا برویم روی صندلیای در میدان امام خمینی بنشینیم و حرف بزنیم؛ از زندگیاش میگوید که دو دختر دانشجو هم سن و سال من دارد. میگوید «منم مشکل اقتصادی دارم؛ سر همین ماه ۲۵ میلیون چک دارم. زنم هم کارمنده و حقوقش رو کامل نمیدن؛ الان وضعیت اقتصادی کشور خوب نیست، خزانه خالیه، اما همیشه اینطور نمیمونه، اینا حل میشه؛ شاید فردا بهتر از امروز باشه». بعد از مشکلات من میپرسد و میگوید «هرکاری از دستم بربیاد برات انجام میدم. الان هم برو خونه و توی بازار نچرخ؛ اینجا لاشخور زیاده و سیانور پیدا نمیکنی، پولت را هم بالا میکشن.»
از او خدافظی میکنم تا دلالان دیگر را پیدا کنم. کنار اتوبوسهای ناصر خسرو و هاشم آباد مرد دیگری زیر لب میگوید دارو! به او نزدیک میشوم و میپرسم «سیانور داری؟»
چند ثانیه به من نگاه میکند و میگوید نه.
_: خودتون گفتید دارو دارو؟
_: هر دارویی که سیانور نیست. من ندارم؛ اینجا هم نمون، پیدا نمیکنی.
_:، اما خیلیها داشتن.
_: دروغ میگن، ۸ سی سی سیانور ۸ میلیون تومنه بعد چقدر میخوان به تو بفروشن؟ کلاهبردارن.
خیابان را که سمت جنوب میروم تعداد دلالان هم زیادتر میشود. به مرد دیگری که «دارو دارو» میگوید، نزدیک میشوم.
_: سیانور داری؟
_: آره تا دیدمت فهمیدم سیانور میخوای. آروم باهام قدم بزن!
به آن طرف خیابان نگاه میکنم، یک مأمور ایستاده است میفهمم به این دلیل میخواهد از آنجا دور شویم. قیمتش را میپرسم.
_: ۴۰۰ تومن قرصشه؛ پودرشم ۳۰۰ تومنه. حالا تخفیف هم میدم.
_: بالاتر گفتن ۲۰۰ تومن
_: دروغ گفتن؛ اون قرص برنجه. حالا برای چی میخوای؟
_: برای خودم!
کمی تعلل میکند و میگوید «ما هم وجدان داریم البته نمیخوام شعار بدم، اما خودکشی که راه نیست، نمیتونم به هرکسی سیانور بفروشم.» او نیز سعی دارد من را از خرید این سم منصرف کند، از دختری میگوید که چند روز پیش برای کارش از او سیانور خریده و میگوید: «تا مطمئن نشدم واقعاً برای کارش میخواد به او نفروختم. حتی شمارهاش رو گرفتم که مطمئن بشم زنده است.»
مثالهای مختلفی میزند؛ از پسری میگوید که هفتهی پیش از اسلامشهر برای خرید سیانور آمده بوده و مشکلش بیکاری بوده و توضیح میدهد: «دلم نیومد که بهش بفروشم، طرف بیکار بود و به زور ۴۰۰ تومن جور کرده بود؛ من چطور از اون پول بگیرم؟ چطور شب میتونم بخوابم؟»
در نهایت میخواست برای من تاکسی بگیرد تا به خانه بروم و میگفت دیگر در بازار نچرخم «چون کسایی هستن که راحت بهت سیانور میفروشن، فقط پول براشون مهمه.».
با دلالهای مختفی صحبت کردم؛ قیمت یکسانی نمیگفتند و صحبتها متناقض بود، یکی میگفت جنس من اصل است؛ کمتر از سه ثانیه خلاصت میکند و دیگری میگفت از ۳ دقیقه تا ۱۵ دقیقه زمان میبرد. یکی از آنها ادعا میکرد: «از یک دکتر یهودی در مولوی میخریم و فقط به ما میفروشند.» دلال دیگری هم میگفت: «دو گرم بخر، روی یه حیوون امتحان کن بعد خودت بخور! روی اشیا هم میشه.»
دلال دیگری گفت: «۶۰۰ تومن میفروشم، همهی کسایی که اینجا هستن؛ از من میخرن و میفروشن و الان بخوای تا یک ربع دیگر آمادهست.»
_:، ولی بالاتر به من گفتن ۲۰۰ تومن
_: تقلبیه، حالا تو تا چه قیمتی میخوای؟
_: مگه دست منه؛ قیمتش با خواست من تغییر میکنه؟
_: آره میتونم ۵۰۰ تومن بهت بفروشم.
دور میشوم و دلال دنبال من راه میافتد «بیا ارزونتر هم میفروشیم؛ ۳۰۰ خوبه؟»
نهای میگویم و میروم. به مغازههای اطراف خیابان ناصر خسرو نگاه میکنم، زنان و مردانی که مشغول خرید هستند و بهدنبال داروهای مورد نظرشان از این دلال به آن دلال مراجعه میکنند تا خیالشان از قیمت و اصالت دارو راحت شود؛ گاهی زمزمههایی هم از سیانور میشنوم؛ فروشندگان این سم هم دو دسته هستند، برخی به محض شنیدن نام سیانور به صرافت فهمیدن دلیل خریدت میافتند و از حس گناهشان میگویند و اگر بفهمند برای خود میخواهی سعی میکنند منصرفت کنند و در کنار آنها کسانی هم هستند که برایشان مهم نیست میخواهی خودت را بکشی یا دیگری را! به راحتی برسر جان معامله میکنند. بازار آشفتهای است ممکن است سرت کلاه بگذارند، کلاهبرداران هرلحظه در کمین هستند. هرچیزی را ممکن است جای سیانور بفروشند یا آنگونه که دکتر اخگری توضیح میدهد بجای قرصهای روانگردان و یا برخی داروهاهم ممکن است قرص برنج یا سمهای کشنده به خریداران بدهند! اینجا بدست آورن سیانور شاید دیر و زود داشته باشد، اما غیر ممکن نیست.
سیانور بوی بادام تلخ میدهد
دکتر مریم اخگری، دانشیار سم شناسی داروشناسی مرکز تحقیقات پزشکی قانونی با بیان اینکه سم سیانور به اشکال مختلف ممکن است در بازار موجود باشد، به انصاف نیوز گفت: «یکی از اشکال این سم که سمیترین شکل این ماده هم است، سیانید هیدروژن یا اسید پوروسیک است، معمولا به شکل یک مایع شفاف است و بوی بادام تلخ میدهد.
به این بو بسیار توجه میکنیم؛ به ویژه افرادی که به ما ارجاع داده میشوند؛ حالا به هر دلیلی که مسموم شده باشند. یکی از نشانههای مسمویت با این ترکیب میتواند بوی بادام تلخ باشد، شدت بوی آن بستگی به میزان مصرف دارد. اشکال دیگر به شکل نمکهای این ترکیب هستند یعنی نمکهای سیانید یا پتاسیم سیانید هستند. در واقع به شکل پودرهای کریستالی و پرک وجود دارند. در یک سری از مواد غذایی این سم میتواند وجود داشته باشد. اگر فردی این قیبل مواد غذایی را با مقادیر زیاد مصرف کند. ممکن است در بدن او سم سیانور تولید شود. یکی از این مواد بادام تلخ است و براساس میزان مصرف آن میتواند کشنده باشد.
کودکان به خاطر فیزیولوژی بدنشان نسبت به دارو و سموم حساس هستند. اگر کودکی ۵ تا ۱۰ بادام تلخ را یک جا مصرف کند ممکن است برای او مسمومیت با سیانور اتفاق بیفتد، اما در یک فرد بزرگسال حدودا ۵۰ عدد بادام تلخ میتواند منجر به مسمویت شود، یک مادهای به نام آمیگدالین در بادام تلخ وجود دارد که در بدن در مواجهه با اسید معده، سیانید تولید میکند و این سیانید میتواند ایجاد مسمومیت کند. در هستهی آلبالو، گیلاس یا میوهای به اسم کازاوا که در ایران وجود ندارد هم سیانید است. پس حتما کسانی که از این میوهها استفاده میکنند، هستهی آن را مصرف نکنند. اگر با پوشش هسته چندتا دانه خورده شود؛ مشکلی ندارد، اما وقتی مغز این هستهها خورده میشود در واقع میتواند این ماده را آزاد کند. سیب هم همینطور است. خیلی وقتها آدمها سیب را میخورند و فقط چوب آخر آن را دور میاندازند. اگر کسی حدودا ۱۰۰ گرم دانهی سیب یعنی ۱۵۰ عدد بخورد، در بدن میتواند سیانید را تولید کند.
او در ادامه اضافه کرد: «وقتی میوههایی استفاده میکنیم که سیانید دارند، حتما جانب احتیاط را رعایت کنیم. زنان باردار، کودکان و کسانی که مشکلات قلبی و عروقی دارند و افراد مسن این مواد غذایی را مصرف نکنند. در صنعت هم از این ترکیب استفاده میشود. مثل صنایع استخراج طلا و نقره از معادن که این نمک فرایند استخراج را آسان میکند؛ در آب کاری فلزات و تولید جواهرات به عنوان مادهی براق کننده یا حتی در صنایع عکاسی همه میتوانند از نمکهای سیانید استفاده کنند.
یک سری از مشاغل هستند که ناخواسته با این ترکیب در تماس هستند. برای هر مادهای یک حد مجاز داریم، اگر مواجهه، بیش از حد مجاز باشد ممکن است آسیب برساند. میتواند به صورت خوراکی، تماس پوستی یا استنشاقی باشد. همهی اینها میتواند مسمومیت ایجاد کند و هم از راه پوست یا خوراکی جذب میشود. پس کسانی که در صنایع با این ترکیب سر و کار دارند حتما باید جانب احتیاط را رعایت کنند. در یک سری از تولیدات سموم کشاورزی و آفت کشها، از این ترکیبات استفاده میشود؛ افرادی که در صنایع تولید پلاستیک و ملامین هستند، از یک سری از ترکیبات استفاده میکنند که آنها هم میتواند در بدن سیانور تولید کند؛ بنابراین اگر محیط کار آنها طوری است که تهویهی مناسبی ندارد و مواجههی آنها با این ترکیب زیاد است باید احتیاط کنند، زیرا امکان مسمویت برای این افراد هم وجود دارد. در یکسری از صنایع در محیطهای گرم از این ترکیب استفاده میکنند. محیط گرم و مرطوب این شرایط را مستعد میکند تا سیانید از آن مواد راحتتر آزاد شود و سریعتر جذب پوست شود.»
ترکیبات سمی در ظروف مواد غذایی و آشامیدنی ریخته نشوند
او در ادامه توضیح داد: «به بستهبندی ترکیبات سمی باید بسیار دقت کنیم، دستورالعملهای خاصی وجود دارد که باید رعایت شوند. یک سری نکات هشدار دهنده به صورت برچسب بر روی بسته درج شود. این نکات هشدار دهنده عکس و نوشته دارند که باید به آنها توجه شود و ترکیبات سمی در ظروف مواد غذایی و آشامیدنی نباید به هیچ عنوان ریخته شوند. مثلا فردی که جواهرساز بود، وقتی در حال غذا خوردن بود، سیانوری را که برای کارش در داخل نمکدان ریخته بودند، به طور اشتباهی هنگام غذا خوردن استفاده کرد و فوت شد. پس باید به بستهبندی این ترکیبات توجه کنیم، زیرا بسیار سمی است.
در ایران نظارتی بر بستهبندی این سم وجود ندارد؛ در بسیاری از کشورها نمک سیانید به راحتی در اختیار افراد قرار نمیگیرد. حتما باید فرد دارای مجوز باشد تا بتواند نمک سیانید را در اختیار داشته باشد. در ایران فکر نمیکنم نظارت خاصی باشد یا برچسب هشدار دهندهای بر روی آن قرار گیرد. خیلی وقتها پودرهایی به اینجا میآید که بعد از بررسی مشاهده میکنیم که سیانید است؛ بسته بندی خاصی ندارد و در داخل یک پلاستیک معمولی قرار دارند. هیچ هشدار یا نحوهی استفادهای بر روی بستهی آن درج نشده است. متاسفانه این ترکیب در بازار سیاه هم میتواند در دسترس باشد. اگر شغل کسی طوری باشد که از این ترکیب استفاده کند باید از منابع درست و معتبر تهیه کند، زیرا دز مشخصی دارد و حتما باید احتیاط کنیم تا به شکل ناخواسته مسمومیت پیش نیاید. باید نظارت دقیقی بر این سم کشنده باشد و کسانی که حتما نیاز دارند که از این ماده استفاده کنند، کنترل شوند. نباید به راحتی در اختیار همه قرار گیرد، زیرا ترکیب سمی دارد.
در خیلی از موارد مسمومیتها با سم سیانور اتفاقی است، مثل کودکی که در کارگاه پدرش بوده و در تماس با این نمک قرار گرفت، یعنی غیر عمدی بوده. در بعضی از موارد آتش سوزیهای بزرگی اتفاق میافتد؛ یک سری مواد مثل پارچه، کتان، چسب و پشم در آتشسوزیها میسوزندکه میتوانند منبع تولید سیانید در آتشسوزی باشند. آتشنشانهایی که در صحنهی آتش سوزی قرار میگیرند ممکن است ناخواسته با این ترکیبات در تماس باشند. ترکیبی به نام سیانوژن کلرید برای خاموش کردن آتش استفاده میشود، اما خودش اگر در محیط در بسته استفاده شود و فرد ماسکی نزده باشد و این ترکیب را استنشاق کند، ممکن است ایجاد مسمومیت کند. پس علاوه بر مشاغل صنعتی، آتش نشانیها هم با این ترکیب مواجه هستند، حالا چه در صحنههای آتش سوزی که ناشی از سوختن موادی مثل پارچه و چوب و چسب و … است و چه موادی که به عنوان خاموشکننده آتش استفاده میشوند. یکی از دیگر موارد مصرف این ترکیب پولیش است که در پاک کنندههای لاک ناخن مصرف میشود، پس نباید در دسترس کودکان قرار گیرد.
افرادی که از تنباکو و قلیان استفاده میکنند. به خاطر آن سوختی که در خون آنها وجود دارد؛ غلظت سیانید در بدن آنها بیش از افراد عادی وجود دارد؛ پس ممکن است در مواجهه با ترکیبی که حاوی سیانید است زودتر برای او مسمومیت ایجاد شود. چون غلظت خونی بالایی دارد. با توجه به اینکه سیانید اشکال مختلفی دارد؛ مسمومیت با آن هم با دوزهای مختلف است. اگر کسی در کمتر از دو دقیقه گاز هیدرژون سیانید را استنشاق کند، میتواند منجر به مسمومیت وی شود. هرچقدر این گاز در محیطی که استنشاق میکند بیشتر باشد، مسمومیت با آن شدیدتر میشود.»
کسی بود که میخواست قرص اکستازی بخرد، قرص برنج به او دادند
مریم اخگری در مورد مکانیزم عمل سیانور میگوید: «مکانیزم عمل سیانور در بدن طوری است که یک سری از آنزیمها را در بدن مهار میکند و در چرخهی فعالیت سلولی دخالت فعال میکند. اگر این آنزیمها مهار شوند در واقع چرخهی تنفس سلولی را مهار کردهایم و سلول، دیگر نمیتواند از اکسیژنی که در اختیارش قرار گرفته است، استفاده کند. مرگ سلولی به خاطر مسمومیت ناشی از کمبود اکسیژن اتفاق میافتد. هرچقدر این ترکیبات غلظت بالاتری داشته باشند؛ مرگ سلولی سریعتر اتفاق میافتد. یک سری از ارگانهای حیاتی در بدن ما وجود دارد که روی کمبود اکسیژن بسیار حساس هستند مثل قلب و سیستم اعصاب مرکزی که بیشتر در مواجهه با مصرف سیانور متاثر میشوند و ممکن است موجب اختلال عملکرد این دو قسمت شوند. یکی از علائم کسانی که در معرض سم سیانور قرار گرفتهاند، استنشاق بوی سم از بدن فرد مسموم است. یعنی بوی بادام تلخ از بدنش متساعد شود. البته ۴۰ درصد از آدمها به شکل ژنتیکی بوی بادام تلخ را حس نمیکنند.
یکی دیگر از نشانهها، ایجاد نقاط قرمز در بدن فرد است، یعنی بدن گلی رنگ میشود. زیرا بدن دیگر قادر نیست از اکسیژن استفاده کند. اکسیژن در خون باقی مانده و خون به رنگ روشن تبدیل میشود، بدن گلی رنگ و قرمز میشود. علائم دیگر آن ایجاد استفراغ است البته ممکن است استفراغ خونی باشد. زیرا به مخاط معده آسیب میزند و باعث خونریزی معده میشود. تهوع، کما و تشنج و در نهایت مرگ ممکن است اتفاق بیافتد. پرسنل امداد باید یک سری اقدامات محافظتی برای خود انجام دهند؛ هیدروژن سیانید گازی بسیار فرار است و در فضایی که فرد از این ترکیب استفاده کند گاز سیانور وجود دارد، پس باید لباس محافظتی، ماسک، دستکش و کفش مناسب بپوشند، زیرا اگر برروی زمین ریخته باشد ممکن است سیانور از پاهای فرد جذب شود. پس حتما اقدامات محافظتی را انجام دهند و ماسکهایی استفاده کنند که اکسیژن را به بدن میرساند و اجازه نمیدهد که مسموم شوند. اگر فردی که مسموم شده روی لباسش استفراغ کند یا باقی ماندهی مواد در اطرافش وجود داشت، دیگران باید احتیاط کنند و با دست بدون دستکش به آن دست نزنند. حتی استنشاق بو در آن لحظه ممکن است موجب مسمومیت پرسنل امداد شود.»
مریم اخگری در پاسخ به این پرسش که احتمال زنده ماندن بیمار بعد از مسمومیت چقدر است، گفت: «بستگی دارد چه میزانی استفاده کند، اگر سریع به فرد مسموم رسیدگی شود؛ ممکن است زنده بماند. سم سیانور سم بسیار قویای است و در کمتر از پنج دقیقه فرد را به کام مرگ فرو میبرد. اگر دز آن کم باشد و اقدامات درمانی سریع انجام شود؛ فرد میتواند نجات پیدا کند و باید بدون فوت وقت به مراکز درمانی اعزام شود. سیانور پادزهری دارد که سم را سریع از بدن دفع میکند. در مراکز درمانی این ترکیب وجود دارد. اکسیژن به فرد مسموم نمیرسد؛ تند تند نفس میکشد، نفسش کوتاه میشود؛ دچار تنگی نفس میشود. علاوه بر این، عوارض دیگری مثل سرگیجه، سردرد، خواب آلودگی تپش قلب و تشنج و… دارد و فرد خون ریزی معده میکند؛ احساس شکم درد میکند و به مخاط معده آسیب میرسد. همین خونریزی دردهای شدید شکمی را ایجاد میکند.
او در پایان گفت: «سیانید حتما باید به هیدروژن سیانید یا اسید پوروسیک تبدیل شود تا بتواند عوارض مسمومیت را ایجاد کند. اگر فردی گاز این سم را استفاده کند علائم آن به سرعت ظاهر میشود. اگر نمک خوراکی آن را استفاده کند فاصله زمانی بسیار کوتاه در کمتر از ۵ دقیقه، تحت تاثیر اسید معده هیدروژن سیانید تولید میشود، اگر تماس پوستی باشد تا این ترکیب به پوست جذب شود، مدت زمانی بیشتری را نیاز دارد. سم سیانور اکسیژنرسانی بر مغز را مختل میکند، عوارض آن روز سیستم اعصاب مرکزی به صورت مزمن میماند، احتمال نجات افرادی که با این سم مسموم میشوند بسیار کم است. اگر دز آن کم باشد ممکن است فرد نجات یابد. اما عوارض باقی میماند و قابل درمان نیست، زیرا سلولهای مغزی نمیتوانند خود را ترمیم کنند.
ما اصلا نمیدانیم منبع این سم در بازار سیاه چیست، خیلی وقتها مواد را به جای چیز دیگری به آدمها میفروشند، مثلا کسی بود که میخواست قرص اکستازی بخرد، به جای آن قرص برنج به او دادند یا برعکس، بعضی از ترکیبات را باهم قاطی میکنند. ما نمیفهمیم خلوص آنها به چه شکل است باید در آزمایشگاه آنالیز شوند و با مشاهده قابل تشخیص نیست.»
منبع: رکنا
انتهای پیام/
من روز و روزگاری بیاد دارم ک خیلی کودک بودم تربیت محیطی خانواده و محیط اجتماعی دست د. دست هم نهادن تا منو از ریشه های اصلی تربیت بشری دور کنند و امروز در ۳۱ سالگی با تمام وجود مرگ را از پروردگاری ک در ۳۰ سال گذشته دلی پرستش کرده ام خواهانم . و انسان .تنها ،روزی ک نبض نداشته باشه میت نیس بلکه روزی ک قلبت بدون هدف بزنه تو ی میت زنده ای
خدایا خودت ب داد دل وامانده ها برس من امروز از خودم و پدر و مادرم خجالت میکشم و آرزوی مرگ جواب نمی دهد اقدام ب مرگ خود خاسته درمانی بر روانی ک درمان ندارد.قاااااقه
نظر و حرف مردم برات مهم نباشه
خودکشی گناه کبیره نابخشودنی است و کسی که دنبال خودکشی است از رحمت الهی نا امیده و افکار باطل بهش فرمان میدهند
لحظات آخر که به نظر میاد دیگه هیچ امیدی نمونده معجزه ای اتفاق می افتد. خداوند سبحان راه های نجاتی دارد که بندگان خوبش متعجب و حیران خواهند بود
فقط امید و توکلت به خدا باشه
اگر بنده باشی و توکل و اعتماد داشته باشی لحظه آخر معجزه اتفاق می افتد
نا امید نباش. خداوند سبحان راه های نجاتی دارد که بندگان خوبش حیران و متعجب خواهند ماند
من خودم 15 بار رفتم تا گواهینامه رانندگی گرفتم
وقتی که نمیتونستم یه درس رو پاس کنم قانون تصویب شد و تک ماده به 3 درس رسید
درست زمانی که همه تو مدرسه مسخره ام میکردند بهم میگفتند عقب مانده شاسگول گنگ چلمن دست و پا چلفتی دیوانه و...... ولی هیچ کدومش برام مهم نیست زندگی خودت رو بخاطر حرف مزخرف یه عده وراج خراب نکن
اصلاً برات مهم نباشه
اگر زندگی و راهت بر حق باشه از هیچی نترس و نگران نباش
زمان حضرت ابراهیم علیه السلام تمام مردم اون منطقه کافر بودند ولی حق و پیروزی نهایی با چه کسی بود؟
هزاران نفر جمع شدند کوهی از هیزم جمع کردند
همان موقع که میخواستند حضرت ابراهیم رو به آتش بیندازند چه معجزه ای شد.
چون توکل و ایمان واقعی یعنی همین
حتی آتش هم برات گلستان میشه
و ظالمان ستمگر تار و مار میشوند و از بین میروند
ارتش ابرهه و فرعون و نمرود
از مرگ هم نترس حتی اگر کل عالم کافر و ظالم باشه
زمان امام حسین علیه السلام بیشتر از 30 هزار نفر در جبهه باطل بودند
کلاً در دنیا ظلم و ستم از طرف مردم ستمگر زیاده نا امید نباش و ایمانت رو از دست نده. که هدف شیطان همینه که برسی به یأس و نا امیدی
خداوند سبحان که جهانی به این عظمت رو آفریده نجات تو از هر مشکلی براش سهله. فقط به خودش توکل کن
حضرت علی علیه السلام فرمودند:توکل و اعتماد به خداوند باعث نجات از هر مشکلی و در امان ماندن از هر دشمنی است
آیه قرآن کریم هم هست :هرکسی توکلش به خداوند باشد برایش کافی است که او بهترین مدافع و پشتیبان است
اگر فکر میکنی دیگه اونجا نمیتونی زندگی کنی
زمین پهناوره اگر توانایی اش رو داری برو با یک چهره و هویت جدید یک جایی که هیچ کسی نشناستت یه زندگی جدید برای خودت بساز
بچه طلاقم فشارهای زندگی بدون هیچ پولی
فشارهای پدرم منو روانی کرده
از سن ۱۴ سالگی به بعد افسردگی گرفتم دیگه از خونه نزدم بیرون
۴ سال توی خونه حبس بودم
یکی نیومد بگه چرا خودتو حبس کردی یا چته
و من الان ۱۸ سالمه این آخرین شبه زندگیمه
امیدوارم خدام اون دنیا مارو گذشت کنه
همون جور که از ارزوهام گذشت?
راه طلاق جدایی نداریم
مادرم میگه سیاهنور بخوریم بمیریم
دعا کنید بميرم
تلاشتونو بیشتر کنید . هیچ وقت نامید نشید .
با این سیانوری که میخواهید زندگیتونو تموم کنید . من باهاش نون در میارم .
بهترین روش و خطرناکترین روش استخراج طلا ست.
کسایی که میگن از روی بیپولی میخان خودکشی کنند یه نصیحتی میکنم شما راه درست زندگیتونو انتخاب نکردین . دنبال کار اداری نباشید.
کار هست . متیونین مراکز فنی حرفه ای بصورت رایگان آموزش ببینید . صدها رشته هست بر حسب علاقتون میتونین آموزش ببینید .
من یک نفر از دوستان که بیکار بود فنی حرفه ای ثبت نامش کردم رشته کیف و کفش الان وضعش خیلی بهتره.
با زندگی مبارزه کنید . مطمئن باشید اگه بخواهید میتونین دنیا رو تغییر بدین.
لطفاً اگه پیدا کردید منم در اطلاع بذارید هرجا میگردم پیدا نمیشه
من 22 سالمه
مجردم خونوادم وضع مالی خیلی بدی دارن نمیتونن هزار تومن بزارن تو جیبم باید صبح تا شب کار کنم که یه قرون تو جیبم باشه
شهرستان زندگی میکنیم برای این همه کاری که انجام میدم حقوق ناچیزی دریافت میکنم خیلی خسته و بی روحیه هستم و تحمل این زندگی سخت رو توی 22 سالگی ندارم..لیسانس هم دارم با کلی مدرک زبان و مهارت و هزار تا کار دیگه ولی چون شهرستان هستیم کار برام نیست و خانوادمم نمیان که بریم تهران تا حالا چندین بار بهشون گفتم که خودکشی میکنم اما براشون اهمیتی نداره و اجازه هم نمیدن خودم برم کار کنم
دیگه نمیدونم باید چیکار کنم به نظر شما راه حل دیگه ای به جز مرگ مونده؟نه میزارن خودم زندگیمو نجات بدم و نه خودشون قدمی برمیدارن
من موندم چطور من خودم راضی نیستم تو این دنیا باشم و با پای خودم اومدم تو این دنیا
برای این که سختی بکشم تا کی منِ جوون سالم خوشتیپ قدبلند اینقدر خوبی میکنی جوابتو با بدی میگیزی تاکییی
من امیدی به زندگی ندارم لطفا هرکی داره به منم بده
دلم خوش بود با سیانید کمتر از سی ثانیه مرگ حتمی سریع و بدون درد اما با اطلاعات شما مرگ دردناکی داره
ولی پیشنهاد میدم پیش روانپزشک برین چون فکر خودکشی جزو موارد اورژانسیه روان هست
یه قرصایی میده که مغز اصلا کیف میکنه و میگین این من بودم تو فکرش بعد چنان قدرتی پیدا میکنین
که همه ی مشکلاتو پودر میکنین . به زندگی بگو نتونستی شکستم بدی حالا میسازمت .
فیلم ببینین مخصوصا فیلم های برتر جهان چون بهتر از همه ی روان شناسا هدایتتون میکنه
در درونت جهان بزرگی هست آن به تو هدیه شده چون تو برگزیده هستی... !
قصد دارم یه خورد اسید بخورم و مرگ شرافتمندانه ای برلی خودم رقم بزنم
همه فاز نصیحت میگیرن ،اگر بری تو زندگی شخصی کنکاش کنی میبینی همین شخص که. اینجا حرف قشنگ و انسان دوستانه میزنه
پدر همه رو در اورده
من تمام عمرم حتی آزارم به یه حیوون وحشی هم نرسده حتی مار و عقرب تو خونه اومده نکشتمشون چون اونا هم حق زندگی دارن
ولی موقعی بعد گذشت 43 سال از عمرم فهمیدم دنیا آدمها خیلی خیلی کثیفه ، از نا امیدی نمیخوام بمیرم ، ولی دوست ندارم زنده باشم ،
از بچگی خیلی زجر کشیدم تو بدبختی زندگی کردم دیگه امشب به تهش رسیدم منم این قرصو میخوام اگه کسی داره بهم بگه
من که حتما رفتن به عدم رو انتخاب میکردم کاش میشدکااااش
بزرگترین آرزوم مرگه بدون درده
بسکه آزرده شدم عزم به پایان دارم
خود خدا هم همین رو خواسته
یکسری ها کوچیکن و یکسری ها بزرگ
اون بزرگاشون ما کوچیکا رو درک نمیکنن که میان و امید به زندگی میدن
آدم هایی که قوی میشن خدا می خواد که قوی بشن
توی یک اداره یکی مدیره و یکی آبدارچی
نمیشه که همه مدیر باشن درسته؟
این یعنی خدا
یعنی هر طوری که اوت بخواد نه تو
تو چیزی در تایین سرنوشتت نداری
قرار نیست همه دلشون بخواد مدیر باشن و به مدیریت هم برسن
دلیلی نداره خدا بخواد بین آدما این همه اختلاف بزاره
یکی اون طوری
یکی اینطوری
...
وقتی رفتین چیکار کنن با این درد
واس شما ی لحظست واس عزیزتون تا اخر عمرش فکر ااین سیانور لعنتی تو زندگیشه
جدی و واقعی
به نظر من اگه دوستان جهان بيني خودشون رو كامل كنن خيلي كمك ميكنه كه فكر خودكشي از سر آدم بپره. اين دنيا آزمايشگاهيه كه اومديم تا با سختي ها و نعمتها آزمايش بشيم و اقامتگاه حقيقي و ابدي خودمون رو با اعمال نيك بسازيم.
البته به هيچ وجه هم نبايد تسليم زور و ظلم بشيم كه اين خودش از بالاترين عبادتهاست