به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در توضیح این عکس نوشته شده است: «یک گونی اسکناس متعلق به یک پیرزن در یکی از روستاهای اردبیل پیدا کردن که تمام اسکناسها پوسیده شدن. دارم فکر میکنم چه عطرایی، چه کادوهایی، چه لباسایی میتونست بخره، چه رستوران هایی، سفرایی میتونست بره، چه مهمونیایی میتونست بگیره، چه سورپرایزایی میتونست بکنه. حیف...». در ادامه یادداشت دو روان شناس را درباره این ماجرا خواهید خواند.
نظر کارشناس اول
پولها و افکاری که هر ۲ با هم پوسیدهاند!
نگار فیضآبادی| کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
افرادی هستند که با تفکر به اصطلاح «مقتصد مآبانه»، جدی جدی زندگی را از خودشان میگیرند. حالا باز هم نقش خود افراد در خوشبختیشان پر رنگ میشود؛ قرار نیست همیشه کسی باشد تا زندگی را به کاممان زهر کند. گاهی خودمان به استقبال این تلخکامیها میرویم، اما چرا افراد از پسانداز افراطی، استقبال میکنند؟
انگیزههای اصلی را دریابیم
ترس از آینده، میتواند جهتگیری رفتاری آدمها را مشخص کند. ترس از فقر، نیازمند شدن و ... موانع پول خرج کردن هستند، اما واقعیت این است که آن خانم هم امروز دارد با فقر، دستوپنجه نرم میکند و احتمالاً خودش بیخبر است! زیرا همین حالا، همه لذتهای خوب و متعادل را از خودش دریغ کرده است. انگیزه هرکسی با دیگری، متفاوت است. اگر شما هم مدتی است برای خرج کردن، بیش از حد احتیاط میکنید، از خودتان بپرسید پسانداز بیش از اندازه، چگونه باعث احساس امنیت شما میشود؟ چه چیزی در درون شما نمیگذارد تا با رفع نیازهای واقعی تان، احساس لذت را تجربه کنید؟ اختلالهای شخصیت، الگوهای نسبتاً پایداری هستند که تجارب ذهنی و رفتاری شخص را شکل میدهند، انعطافپذیر نیستند و در طول زمان بر احساس رضایت و عملکرد سازگارانه افراد، تأثیر منفی میگذارند.
در اختلال شخصیت وسواسی-جبری، فرد درباره خودش و دیگران، خسیس است. «احتکار» هم به عنوان یک رفتار وسواسگونه در خدمت کاهش اضطراب است، اما قطعاً این رفتار، انتخاب بهنجاری برای کاهش اضطراب نیست. پول، علاوه بر اینکه نیازهای شخصیمان را برطرف میکند، ابزاری است برای اینکه هیجانهای مثبتی مثل شادی، لذت و ... را هم با دیگران سهیم شویم. فراهم کردن دورهمیها و برقراری روابط سازنده به پختگی انسان کمک میکند. پس خانم سالخورده این روایت، همانقدر که پول جمع کرده است، لذت و نشاط را هم دور ریخته است!
سلامت روان، یعنی تعادل
همیشه این احتمال وجود دارد که از دو طرف بام بیفتیم! افراط و تفریط، خط قرمزهای سلامت روان هستند. بعضی افراد در شرایط ناخوشایندی مثل خشم، تنهایی، غم، ناامیدی و ... فقط با خرج کردن، احساس آرامش میکنند. (البته هیچ تضمینی برای آرامش و رضایت درونیشان وجود ندارد). عده دیگری، اما ترجیح میدهند تمام درآمدشان را برای روز مبادا نگهدارند. روز مبادایی که ممکن است همین امروز باشد و فرد به خاطر اضطراب از آینده، حاضر نباشد حتی یک اسکناس خرج کند. سلامت روان، در گرو تعادل داشتن است. برای برقراری این تعادل، چند راهکار وجود دارد: ۱- شناسایی انگیزههای درونیتان برای پسانداز افراطی یا ولخرجی ۲- حل مسائل مختلف به شکل سازگارانه؛ یعنی بهجای اینکه بخواهید با پسانداز، برای خودتان احساس امنیت بخرید، حس ناامنیتان را درمان کنید. ۳- تهیه یک فهرست سود و زیان درباره پسانداز بیشازحد ۴- برنامهریزی مالی منطبق بر میزان درآمد، هزینهها و پسانداز مناسب.
نظر کارشناس دوم
عمر شما ارزشمندتر از پول شماست
حمید ذوالفقاری | دانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی و عضو بنیادملی نخبگان
تا به حال به عادات صرفهجویی و خرج کرد درآمد و پولهای خود فکر کردهاید؟ خود را در چه دستهای از افراد میبینید؟ بسیار ولخرج؟ با منطق و اقتصادی؟ خیلی صرفهجو؟ اجازه بدهید کمی راحتتر بیان کنم: آیا دوست دارید هنگامی که احساس نیاز میکنید از سرمایه خود خرج و نیازتان را برطرف کنید یا خیر؟ آیا از انباشت پول و سرمایه و تلاش برای استفاده نکردن از آن لذت میبرید و از طرف دیگر هنگام نیاز به خرید احساس ناخوشایندی از کاسته شدن میزان پولهایتان در شما ایجاد میشود؟ به راستی نگرش شما به خرج کردن پول چگونه است؟ تا به حال فکر کردید این نگرش چگونه ایجاد میشود؟
درست نبودن نگاه صفر و یکی در خرج کردن پول
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد؛ پرهیز از نگاه صفر و یکی در خرج کردن پول است. آدمی باید عقل معاش خود را منطبق بر شرایط روز زندگی و اجتماع تنظیم کند. ولخرجی مفرط از یک سو و احتکار سرمایه از سوی دیگر، معنی و مفهوم زندگی کردن را تحت شعاع خودش قرار میدهد و در نهایت حس خوب زنده بودن را از فرد میزداید. حتما در اطراف خود دیدهاید افرادی که همه سرمایه خود را در پستوها ذخیره میکنند؛ آنرا نه صرف خود میکنند و نه به دیگران سودی میرسانند، فقط همیشه در حال انباشت هستند! سوالی که از این افراد میشود این است: هدف از زندگی، پول انباشت کردن است؟ خب بعدش چی؟ آیا توانستید با انباشت پول، گذر زمان را هم ذخیره کنید؟ اساسا ارزش شما به چیست و زمانتان چقدر ارزش دارد؟ آیا پول برده شماست یا شما برده پول؟ اگر پول برای شما کار کند، در بازی بسیار جلوتر خواهید بود. پول صرفا یک ابزار برای شماست تا بتوانید نیازهای واقعی تان را به دست آورید. شک نکنید با تصور اینکه پول دستوردهنده است و باید مطیع آن باشید در زندگی یک فرد شکست خورده خواهید بود.
زمان را با هیچ پولی نمیتوان به دست آورد
یادتان باشد که اگر همیشه احساس وجود وضعیت اضطراری در زندگیتان دارید (این پولها باشه برای روز مبادا و این روز را هیچ فردی در زندگی شما ندیده)، باید بدانید که مشکل شما پول نیست بلکه رویکرد شما در مواجهه با مشکلات زندگی است که باعث میشود طعم خوش خرج کردن با خیالی آسوده را نچشید. اگر جزو این تیپ افراد هستید بهتر است به جمله سازندهای که در ادامه اشاره میکنم با دقت توجه کنید، به این ترتیب رابطهای مثبت و بهتر با پول برقرار خواهید کرد: «زمان و عمر شما ارزشمندتر از پول شماست! پول را با گذر زمان میتوان کسب کرد، اما زمان را با هیچ پولی نمیتوان دوباره به دست آورد.»
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/