به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از بوشهر، خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران به دلیل موقعیت سوق الجیشی و اقتصادی خود، همواره مورد توجه کشورهای قدرتمند بوده است. به ویژه با ظهور پدیدهی استعمار این منطقه دستخوش تجاوزات عدیدهای شد و یکی از این استعمار گران که همواره چشم طمع به این منطقه دوخته، انگلستان است.
رئیس بنیاد ایران شناسی شعبه بوشهر در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از بوشهر، گفت: پیش از این گفته میشد در بوشهر ۱۰ کنسولگری بوده است، اما حالا ثابت شده که کنسولگری مسقط (عمان) نیز در بوشهر وجود داشته است.
عبدالکریم مشایخی ادامه داد: موقعیت استراتژیک بندر بوشهر و داشتن بیش از ۷۰۰ کیلومتر مرز مشترک با خلیج فارس، این بندر را برای انگلیس استعمارگر مهم کرده بود.
مردم مبارز جنوب ایران در دو سده واپسین چندین بار با استعمارگران درگیر شدهاند که از مهمترین آنان هجوم انگلیس در سالهای ۱۲۵۵ قمری یا ۱۸۳۸ میلادی و ۱۲۷۳ قمری یا ۱۸۵۶ میلادی است که البته با مقاومت شجاعانه مردم بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان به رهبری آیتالله شیخ حسن آل عصفور و باقرخان تنگستانی روبهرو شد.
دراین میان قیام جنوب در جنگ جهانی اول به رهبری رئیسعلی دلواری، زائر خضرخان تنگستانی، شیخ حسینخان چاهکوتاهی و غضنفر السلطنه برازجانی از برجستگی ویژهای برخوردار است.
شهید رئیسعلی دلواری حدود سال ۱۲۹۹ ه.ق در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد پدرش «زائر محمد» نام داشت که بعد از شهادت فرزندش ملقب به «معین الاسلام» شد و ﻣﺎﺩﺭﺵ «ﺷﻬﯿﻦ» ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻠﯽ ﺍﺯ ﻃﺎﯾﻔﻪ ﻓﻮﻻﺩﯼ ﺑﺎﻏﮏ ﺗﻨﮕﺴﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩ.
رئیسعلی دوران کودکی را در زادگاهش با فراگرفتن فنون رزمی، اسبسواری، تیراندازی و آموختن قرآن مجید و ادبیات فارسی سپری کرد از همان کودکی و نوجوانی دلیر و شجاع و در میان همسالانش از برجستگی خاصی برخوردار بود.
اراده استوار و ثباتقدم در دفاع از محرومان جامعه و پاسداری از مرزهای میهن و ایمان مذهبی از همین زمان با جان او آمیخته شد و بعدها این خصایص از وی مردی مجاهد و مبارزی آشتیناپذیر ساخت.
در تیراندازی مهارت فوقالعادهای کسب کرد و چنان از کودکی این فن را فراگرفت که میگویند در تنگستان کمتر کسی بهدقت او تیراندازی میکرد.
با شروع انقلاب مشروطه در سال ۱۳۲۴ ه.ق رئیسعلی درحالی که بیش از ۲۵ سال نداشت ازجمله پیشگامان مشروطهخواه در جنوب ایران بود و همکاری نزدیکی با محافل انقلابی و عناصر مشروطهطلب آغاز کرد.
وی از جمله معدود رهبران تنگستان بود که صادقانه به مشروعیت ایمان داشت و در دفاع از اصول آن حاضر به هرگونه فداکاری بود.
با کودتای ضدانقلابی لیاخوف روسی علیه مشروطهخواهان در سال ۱۳۲۶ ه.ق و بمباران مجلس اول شورای ملی و استقرار دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار در بوشهر نیز کانون مقاومت علیه استبداد صغیر به وجود آمد که در مرکز آن روحانی برجستهای، چون آیتالله سید مرتضی علم الهدی اهرمی قرار داشت.
سید مرتضی علم الهدی با همکاری رئیسعلی دلواری، خالو حسین بردخونی و تفنگچیهای تنگستانی و دشتی در یک هجوم ناگهانی در سال ۱۳۲۷ بوشهر را از لوث وجود عناصر مستبد و وابسته به دربار محمدعلی شاه پاکسازی کرده، اداره امور گمرک، انتظامات و ادارات را عهدهدار شد.
تصرف گمرک بوشهر که در اجاره انگلیسیها بود بر دولت بریتانیا گران آمد، از این رو آنان برای تضعیف و مشروطهخواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران شروع به سرکوب عناصر انقلابی و مشروطهخواه کردند.
همزمان با توطئههای مزورانه انگلیس استعمارگر، در میان صفوف انقلابیون نیز به دلیل پارهای تندرویهای غیراصولی شکاف ایجاد شد و انگلیسیها از این فرصت سود جستند و ضمن بیرون راندن تفنگچیهای تنگستانی و دشتی از بوشهر سید مرتضی علم الهدی را هم به بصره تبعید کردند.
اما رئیسعلی مردی نبود که به آسانی از عقاید خود دست بردارد به همین دلیل نیز فعالیت گستردهای را علیه منافع انگلیسیها در جنوب ایران آغاز کرد و با حمله به کاروانهای تجارتی آنان منافع اقتصادی بازرگانان انگلیسی را به خطر انداخت.
انگلیسیها برای سرکوب رئیسعلی، احمدخان دریابیگی حاکم دستنشانده بوشهر را تحریک کردند که به دلوار حمله کند احمد خان با پشتگرمی و حمایت مالی و تدارکاتی انگلیسیها چند بار به تنگستان لشکر کشید و با دهها سرباز و چندین قبضه توپ صحرایی به دلوار حمله کرد.
این حملات با مقاومت رئیسعلی و یارانش دفع شد، احمد خان دریابیگی که خود نتوانسته بود ضربه موثری بر رئیسعلی وارد آورد برخی از خوانین بانفوذ تنگستان را تشویق کرد تا به دلوار حمله برند و این جنگ و گریز تا آستانه جنگ جهانی نخست ادامه داشت.
حملات فوق نه تنها خللی در اراده رئیسعلی ایجاد نکرد بلکه او را در دفاع از ارزشهای اسلامی و حراست از مرزهای میهن راسختر کرد در آستانه جنگ جهانی اول نیروهای انگلیسی که از قدرت یافتن قوای روسیه تزاری در شمال ایران نگران بودند به بهانه حفظ نظم و امنیت با ارائه یک التیماتوم به دولت وثوقالدوله شروع به اشغال تدریجی جنوب ایران کردند.
این حرکات برای رئیسعلی دلواری قابلتحمل نبود و آن را نقض آشکار حق حاکمیت ملی و استقلال ایران میدانست از اینرو در نامههایی به مجلس شورای ملی و علمای نجف خواستار برخورد دولت ایران و رهبران مذهبی مقیم عتبات مقدسه شد.
در اینمیان علمای نجف با ارسال پیامهایی به خوانین جنوب ایران از آنان خواستند تا به اختلافات داخلی میان خود پایان دهند و به ایجاد یک اتحاد ضدانگلیسی مبادرت کنند.
رئیسعلی که همواره خود را مطیع علمای دین میدانست بلافاصله دست به کار شد و با سفر به مناطق مختلف تنگستان و دشتی کوشید تا به اختلافات موجود میان خوانین و کدخدایان منطقه پایان دهد و آنان را علیه بریتانیا گردهم آورد، خود نیز اختلاف و کشمکش با برخی خوانین تنگستان را به یک سو نهاد و اتحادی ضدانگلیسی با خوانین اهرم با چاهکوتاه به وجود آورد.
دیری نپایید که آتش جنگ جهانی اول که از سال ۱۳۳۲ در اروپا آغاز شده بود به جنوب ایران سرایت کرد و شرارههای آن در این خطه از میهن اسلامی نیز شعلهور گشت.
علمای نجف بلافاصله علیه روس و انگلیس اعلام جهاد کردند و به دنبال فتوای علمای مقیم عتبات مقدسه، علمای جنوب ایران از جمله آیتالله سید عبدالحسین لاری، سید عبدالله مجتهد بلادی بوشهری و شیخ محمدحسین برازجانی نیز علیه قوای انگلیسی واکنش مشابه نشان دادند و همه مسلمین را به نبرد با متجاوزین فراخواندند.
به دنبال اعلان جهاد از طرف علما و مجتهدان رئیسعلی و مبارزان تنگستان و دشتی شروع به حمله به قوای انگلیس مستقر در بوشهر کردند رئیسعلی در یورشهای شبانه ضربات و تلفات مؤثری بر انگلیسیها وارد آورد.
در یکی از این شبیخونها که در دوم رمضان ۱۳۳۳ رخ داد رئیسعلی دو تن از افسران بلندپایه انگلیس را به همراه چند نفر سرباز هندی به هلاکت رساند.
این اقدام رئیسعلی برای انگلیسیها غیر قابل تحمل بود از این روی کشته شدن آنان را بهانه قرار داد و در ۲۶ رمضان شبانه بوشهر را با چهار ناو جنگی و صدها نفر سرباز به اشغال خود درآوردند.
چند روز بعد از اشغال بوشهر نیروی دریایی بریتانیا برای نابود کردن رئیسعلی در ۳ شوال ۱۳۳۳ با چندین فروند ناو جنگی و صدها نفر سرباز هندی و انگلیسی به دلوار یورش بردند.
رئیسعلی که از پیش خبر حمله به دلوار را شنیده بود بلافاصله اقدام به تخلیه دلوار و عقبنشینی تاکتیکی به کوههای اطراف کرد، سربازان بریتانیایی هنگامی وارد دلوار شدند که این روستا خالی از سکنه بود.
آنان خشمگینانه شروع به گلولهباران منازل مسکونی و قطع درختان خرما کردند، رئیسعلی شبهنگام با حدود ۴۰۰ تفنگچی دشتی و تنگستانی به قوای انگلیس مستقر در حوالی دلوار شبیخون زدند.
انگلیسیها که غافلگیر شده بودند شروع به عقبنشینی کردند، در این شبیخون حدود ۷۰ نفر از سربازان انگلیسی به هلاکت رسیدند و دهها نفر نیز مجروح شدند، همچنین یک ژنرال بلندپایه انگلیسی به دست رئیسعلی کشته و یک نفر زخمی شد.
شکست قوای انگلستان در دلوار یکی از نقاط برجسته تاریخ جنگ جهانی اول در جنوب ایران به شمار میرود، پس از جنگ دلوار رئیسعلی به حملات شبانه خود به بوشهر و پادگان انگلیسیها افزود و با همفکری دیگر خوانین منطقه، طرح حمله سراسری به بوشهر و آزادسازی آن را پی ریخت.
رضا دشتی مدرس تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از بوشهر، گفت: این پیروزی برای ایرانیها و به ویژه جنوبیها که سالیان متمادی تحت ظلم، سیطره و استعمار روباه پیر بودند، روحیه بخش بود و شجاعت و شهامت را در درون آنها متبلور ساخت.
در گیرودار این حمله بود که در شب ۲۳ شوال ۱۳۳۳ ه.ق مصادف با ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی، هنگامی که رئیسعلی در محلی به نام تَنگَک صَفَر قصد شبیخون به قوای انگلیسیها را داشت از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و به شهادت رسید.
وی هنگام شهادت حدود ۳۴ سال داشت.
بی تردید قیام رئیسعلی دلواری، قیامی برای پاسداری از وطن و مبتنی برآموزههای اسلامی بود. نامه او به شیخ محمدحسین برازجانی نشان دهنده عمق ایمان وی به اسلام و علاقه اش به اهل بیت (ع) است.
او در این نامه سراسر شور و غیرت، خطاب به مرحوم برازجانی مینویسد: «قربانت گردم! برای درجه بهشت پیدا کردن و شربت شهادت را داوطلبانه خواستن، باید همتی عالی و عزمی راسخ داشت. در خانه نشستن و راحت طلبیدن، تمام وسوسه شیطان است. (آیا) مستحق آن نیستیم که خدا و رسول (ص) را از خود خشنود سازیم؟»
او در جای جای این نامه، محوریت اسلام را در قیام خود اساسی میداند و حرکت خود را متأثر از قیام حضرت اباعبدالله (ع) میداند.
رئیسعلی در این نامه تاکید میکند: «همین قدر با خود خیال کردم که بنی هاشم در مدینه بسیار باقی ماند جز حضرت سیدالشهدا (ع) که به تنهایی در صحرای کربلا با لب تشنه شهیدش کردند.»
دلاور دلوار در ادامه نامه خود، به ریشه یابی مشکلات میپردازد و با بینشی عمیق دلیل این ضعفها را خاموشی در برابر ظلم و ستمی میداند که اجانب بر کشور روا داشتهاند: «روس و انگلیس حق دارند، اگر خودمان آسوده بنشینیم و هیچ کاری نکنیم، چراکه همه نوع احترام به بقعه امام ثامن (ع) در شمال (منظور به توپ بستن گنبد حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) به دست روسها در مشهد است) و احترام به منبر سیدالشهدا (ع) در جنوب کردند! ... تف به ما، تف به ما!»
او به فعالیتهای پنهانی انگلیسیها برای خدشه دار کردن شخصیت وی اشاره میکند و بی محابا از توطئه دشمن، همه را در برابر هدفش به هیچ میگیرد و مینویسد: «انتشار میدهند که فلانی حمایت قنسول جرمن (کنسول آلمان) دارد. به حول و قوه الهی از هیچکس باک ندارم. میخواهند به تشر بنده را بترسانند.»
سید قاسم یاحسینی مورخ در این باره میگوید: این نامه سند متقنی است که نشان میدهد رئیسعلی دلواری با تاسی از قیام کربلا با انگلیسیها مقابله کرد.
او افزود: رئیسعلی دلواری در این نامه خود را با حبیب بن مظاهر مقایسه کرده است.
مرحوم خیری همسر رئیسعلی دلواری در گفتوگویی که مرحوم همایون شهنواز کارگردان مجموعه تلویزیونی دلیران تنگستان در سال ۱۳۵۲ داشت، میگوید: رئیسعلی میگفت من برای دین میجنگم و سرم را برای ملت میدهم. میگفت خانهاش حسینیه است و هر چه دارد متعلق به امام حسین (ع) است.
لیراوی نویسنده و مدرس دانشگاه نیز در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از بوشهر، گفت: زمینه قیام دلاوران جنوب به سه عامل منطقهای، ملی و مذهبی برمی گردد این سه عامل باعث شد تکهای از خاک وطن جدا نشود.
او افزود: افرادی همچون باقرخان تنگستانی، پسرش احمد خان تنگستانی، محمد خان دشتی، غضنفرالسلطنه برازجانی، شیخ حسین چاهکوتاهی و ... خود را حامی مردم منطقه محل زندگی خود میدانستند در نتیجه برای حفاظت از موقعیتهای مادی و معنوی مردم، خود را مسئول میدیدند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: از سوی دیگر، با توجه به تحولاتی که در دولت مشروطه به وجود آمده و از هم گسیختگی حکومت مرکزی را سبب شده بود، مردم خود پیش قدم شده، برای حفظ موقعیت ملی تلاش میکردند.
او بیان کرد: فتوای علمای شیعه در آن زمان کافی بود تا قرار از جنوبیها گرفته شود و دلیرانه در برابر نیروهای متجاوز بجنگند.
پیکر پاک رئیسعلی دلواری، ابتدا در گورستان امامزاده روستای «کله بند» به خاک سپرده شد؛ اما مدتی بعد، طبق وصیتش، آن را به نجف اشرف انتقال دادند و در جوار حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) به خاک سپردند.
روز شهادت او، در تقویم کشورمان به عنوان «روز مبارزه با استعمار انگلیس» نام گذاری شده است.
گزارش: مژده پاینده
انتهای پیام/م