سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان رژیم صهیونیستی را تهدید کرد که پاسخ تجاوزاتش را می‌دهد در این گزارش به بررسی نقاط آسیب‌پذیری پرداخته ایم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از سال ۲۰۰۰ یا به عبارت بهتر از سال ۲۰۰۶ همه‌چیز در غربی‌ترین نقطه آسیا تغییر کرد. قطعات پازلی که غرب پس از جنگ جهانی اول در این منطقه چید و در پایان جنگ جهانی دوم آن را تثبیت کرد، یک‌باره به هم ریخت. حالا از آن روزی که رهبران رژیم صهیونیستی می‌گفتند مرز‌های ما جایی است که چکمه سربازان صهیونیست به آن برسد، چندین دهه گذشته است و حتی اگر صهیونیست‌ها بخواهند، هستند کسانی که نگذارند چکمه سربازان صهیونیست، بیش از سرزمین‌های اشغالی را لمس کند.

موشک‌ها برای کجا به پرواز در می‌آیند؟


بیشتربخوانید: المیادین: مواضع اخیر نصرالله معادلات جدیدی در مقابله با دشمن ترسیم کرد


حتما وقایع این سال‌ها شیرین‌تر می‌شد اگر قصابانی، چون آریل شارون بودند و به چشم‌شان می‌دیدند «سرزمین نیل تا فرات» امروز تبدیل به یک افسانه شده و صهیونیست‌ها ناچارند برای تامین امنیت‌شان در مرز‌ها دیوار بتنی بکشند و سامانه‌های گنبد آهنین نصب کنند تا شاید از موج موشک‌ها در امان بمانند. این البته پایان مسیر نیست و پازل مقاومت رفته‌رفته در حال تکمیل است. دیگر نه در تهران که از بغداد، صنعا، بیروت، دمشق و غزه پیام‌های قاطع برای تل‌آویو ارسال می‌شود. در زندان غزه، حماس و جهاد اسلامی به سطحی از تکنولوژی نظامی و مهمات پیشرفته دست پیدا کرده‌اند که توانایی هدف قرار دادن هر نقطه‌ای از جنوب تا شمال سرزمین‌های اشغالی را دارند. در گذشته موشک‌های این گروه، به هوا می‌رفتند، ولی معلوم نبود کجا فرود می‌آیند، اما اکنون محل فرودشان نیز مشخص است. این قابلیت باعث شده صهیونیست‌ها ناچار باشند از آتش‌بسی به آتش‌بس دیگر تن دهند و هیچ‌دستاوردی نداشته باشند.

در جبهه شمالی حزب‌الله لبنان با موشک‌های هوشمند حضور دارد که هیچ تهدید و اقدامی را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. مقامات صهیونیست می‌گویند در جنگ بعدی، حزب‌الله زیرساخت‌های تل‌آویو را هدف قرار می‌دهد و اقتصاد این کشور را نابود می‌کند. این را سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله نیز گفته است. او در میانه تیرماه سال‌جاری در گفتگو با شبکه المنار آدرس‌هایی داد و گفت که این بخش کوچکی از پاسخی است که به صهیونیست‌ها خواهیم داد. او سکو‌های گازی، فرودگاه‌ها، مخازن آمونیاک، شهر‌های راهبردی و نیروگاه اتمی و حتی پایگاه‌های نظامی را یک به یک به‌عنوان اهدافی نام برده که شامل بخش کوچکی از پاسخ حزب‌الله به تجاوز صهیونیست‌هاست.

او گفته که موشک‌های حزب‌الله که نقطه‌زن نیز هستند توانایی هدف قرار دادن بندر ایلات در جنوبی‌ترین نقطه سرزمین‌های اشغالی را دارند. عصر روز یکشنبه نیز نصرالله در واکنش به تجاوز پهپادی رژیم صهیونیستی به لبنان و شهادت دو نیروی حزب‌الله در سوریه اعلام کرد که حتما به این تجاوز پاسخ خواهد داد و صهیونیست‌ها منتظر پاسخ حزب‌الله باشند.

نصرالله با اشاره به اینکه «احزاب اسرائیلی عادت‌شان این بود که انتخابات [در فلسطین اشغالی]با خون مردم منطقه برگزار شود» وعده داده است که «این دفعه، انتخابات با خون شما برگزار خواهد شد»، باید منتظر ماند و دید جنبش حزب‌الله در آستانه انتخابات پارلمانی در سرزمین‌های اشغالی چه پاسخی به صهیونیست‌ها خواهد داد. این احتمال وجود دارد که حزب‌الله بخشی از همان مناطقی را که آدرس داده، هدف قرار دهد. در این گزارش به بررسی نقاط آسیب‌پذیر رژیم‌صهیونیستی پرداخته شده است. این اهداف که جنبش حماس و جهاد اسلامی نیز می‌تواند آن‌ها را هدف قرار دهند، برای حزب‌الله با توجه به موشک‌های قدرتمند، اهداف به مراتب ساده‌تری به شمار می‌روند. در این گزارش به بخشی از این اهداف اشاره شده است.

ناتوانی از درگیری در زمین گسترده

در ۴۰ روز اخیر، رژیم صهیونیستی خود را درگیر نبرد در سه کشور مختلف کرده است. این رژیم در عراق پایگاه‌های حشدالشعبی را هدف قرار داده و شنبه‌شب نیز به فرودگاه المزه در سوریه حمله کرد و دو پهپاد را نیز به سمت اهدافی در لبنان اعزام کرد. رژیم صهیونیستی به‌طور همزمان خود را وارد درگیری با عراق، سوریه و لبنان کرده است. نه این رژیم که خیلی از کشور‌ها توانایی درگیری حتی کوتاه‌مدت را در سه جبهه مختلف ندارند و از این درگیری گسترده پرهیز می‌کنند. این سه کشور گرچه تجربه تلخ جنگ‌های داخلی، هجوم تروریست‌ها و حتی اشغال را به نوعی گذرانده‌اند، اما با این حال پیروز میدان نبرد بوده‌اند. مقاومت عراق، این کشور را از تسلط اشغالگران خارج و حضور آن‌ها را طبق قانون به تعدادی پایگاه محدود کرده است. همچنین آن‌ها توانسته‌اند به‌طور گسترده‌ای کشورشان را از گروه داعش پاکسازی کنند. سوریه و لبنان نیز با اندک تفاوت‌هایی همین مسیر را طی کرده‌اند. اگر از هیاهوی تبلیغاتی و رسانه‌ای مقامات صهیونیست چشم‌پوشی کنیم و به واقعیت‌های میدانی دقت کنیم، درک شرایط سخت رژیم صهیونیستی خیلی مساله‌ای پیچیده نیست. در بعد وسعت رژیم صهیونیستی در مقابل عراق و سوریه حرفی برای گفتن ندارد. تنها استان «مثنی» عراق با ۵۱٬۷۴۰کیلومتر مربع (یکی از ۱۸ استان عراق) ۲.۵ برابر وسعت ۲۰.۷۰۰ کیلومتر مربعی رژیم‌صهیونیستی است. وسعت عراق ۴۳۷هزار و ۷۲ کیلومتر مربع، سوریه ۱۸۵ هزار و ۱۸۰کیلومتر مربع و لبنان نیز ۱۰٬۴۵۲کیلومتر مربع است. با توجه به مناطق اشغالی سوریه مجموع مساحت تحت‌کنترل این سه کشور ۵۵۷ هزار و ۱۵۰ کیلومتر مربع است. این مساحت چیزی حدود ۲۷ برابر وسعت سرزمین‌های تحت اشغال رژیم صهیونیستی است. جدا از این تفاوت فاحش گستره جغرافیایی، در بعد جمعیتی نیز صهیونیست‌ها در نقطه ضعف هستند. عراق بیش از ۳۸ میلیون نفر، سوریه بیش از ۱۸ میلیون نفر و لبنان نیز بیش از ۶ میلیون نفر جمعیت دارد. این در حالی است که ۶.۵ میلیون نفر در سرزمین‌های اشغالی سکونت دارند. سه کشور عراق، سوریه و لبنان در مجموع چیزی نزدیک به ۱۰ برابر این رژیم جمعیت دارند. در مساحت و جمعیت سه کشور به طرز مشهودی بر رژیم صهیونیستی برتری دارند. اگر صهیونیست‌ها بخواهند به ماجراجویی‌های خود در عراق، سوریه و لبنان ادامه دهند، احتمال پاسخ چندجانبه از سوی سه‌کشور علیه تل‌آویو وجود دارد.

مساله عمق راهبردی

شاید نیازی به نوشتن درباره عمق راهبردی رژیم صهیونیستی نباشد. این موضوع مساله‌ای نیست که کسی در آن شک داشته باشد. «عمق راهبردی» یا «عمق استراتژیک» به فاصله میان میدان جنگ و قلمرو ارضی یک کشور گفته می‌شود؛ کشوری را داری عمق استراتژیک می‌دانند که بتواند صحنه نبرد و مقابله با تهدید را از مرز‌های میهنی به دور کشانده و به عبارتی جنگ را به زمین حریف ببرد تا به‌واسطه فاصله جغرافیایی از میدان جنگ از آسیب‌ها و تبعات آن تا حد ممکن در امان بماند. اصولی کلیدی که هر فرمانده نظامی در مورد عمق استراتژیک باید در نظر بگیرد، میزان آسیب‌پذیری هر یک از مواضع خودی در صورت یک حمله پیش‌دستانه سریع یا تک روشمند است؛ و اینکه آیا یک کشور می‌تواند به درون قلمروی خود عقب‌نشینی کرده، رانش را جذب کند و در عوض مانع از به‌ثمر رسیدن حمله بعدی شود. با این تعریف رژیم صهیونیستی فاقد عمق استراتژیک تلقی می‌شود. نداشتن عمق راهبردی در سرزمین‌های اشغالی به نحوی است که تل‌آویو به دلیل عدم برخورداری از مساحت لازم نتوانست آزمایش‌های مربوط به یک سامانه پدافند هوایی موسوم به آرو-۳ را داخل خاکش انجام دهد. بر اساس اطلاعات موجود بین ۸۰ تا ۹۰ درصد از ساکنان سرزمین‌های اشغالی در منطقه‌ای به طول ۱۲۰ کیلومتر از سواحل حیفا و اشدود ساکن هستند. در نوار ساحلی که طول آن نزدیک به ۷۰ کیلومتر و عرض آن در کمترین حالت ۱۴ و در بیشترین حالت ۲۰ کیلومتر است، بیش از نیمی از جمعیت رژیم صهیونیستی ساکنند. در این مربع حدودا ۱۲۰۰ کیلومترمربعی، تقریبا تمامی مراکز دولتی اسرائیل از جمله فرودگاه بن‌گوریون و انبار‌های سلاح و کارخانه‌های پتروشیمی و دو بندر تل‌آویو و اشدود را در خود جای داده است. مراکز اصلی نظامی و صنعتی و فناوری، پایگاه‌های نظامی با سلاح‌های غیرمتعارف واقع در آن، مراکز هسته‌ای، مرکز بورس، وزارتخانه‌ها، فرودگاه‌های داخلی، پایگاه‌های اصلی برق‌رسانی، پایگاه‌های انتقال گاز و دیگر تاسیسات موجود مستقر شده‌اند.

فرودگاه‌های بین‌المللی دیگر پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی است. فرودگاه دیوید بن‌گورین در تل‌آویو تا پیش از هدف قرار گرفتن توسط موشک‌های شدیدالانفجار مقاومت غزه، تنها فرودگاه بین‌المللی رژیم صهیونیستی بود. اما اولین روز‌های سال ۲۰۱۹ مقامات فرودگاهی این رژیم اعلام کردند که به علت زیر آتش بودن این فرودگاه قصد دارند فرودگاهی را در جنوب سرزمین‌های اشغالی و در کناره دریای سرخ تاسیس کنند. ساخت این فرودگاه البته زمانبر خواهد بود. تا آن زمان صهیونیست‌ها ناچارند از هرگونه ماجراجویی که منجر به جنگ شود، خودداری کنند. در غیر این صورت باید به زندگی در یک حصار خودساخته بدون ارتباط با جهان خارج عادت کنند.

چاشنی حیفا با جرقه مقاومت

بندر حیفا، سومین شهر بزرگ و پرجمعیت رژیم صهیونیستی است. این شهر با مرز‌های لبنان ۵۰ کیلومتر فاصله دارد. این بندر تجاری محل ورود بخش زیادی از کالا‌های مورد نیاز رژیم صهیونیستی و البته کشور‌هایی دیگر مانند اردن است. ارزش دیگر این بندر، مخازن ذخیره نفت، پالایشگاه و همین‌طور میادین گازی نزدیک به آن است.

میدان گازی تامار در فاصله ۸۰ کیلومتری حیفا و میدان گازی لویاتان با ۵۱۰ میلیارد مترمکعب گاز در فاصله ۱۳۰ کیلومتری این بندر قرار دارند. از سوی دیگر پالایشگاه این شهر نقش مهمی در تامین گاز صنعتی و مصرف خانگی بسیاری از اشغالگران صهیونیست دارد. ظرفیت پالایش این تاسیسات سالانه ۱۳ میلیون تن نفت خام است و به همین دلیل از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های نفت جهان محسوب می‌شود. جدا از این تاسیسات که همگی به علت تجمع در یک نقطه از آسیب‌پذیری بالا رنج می‌برند، قلب آسیب‌پذیری‌ها در بندر حیفا، مخازن آمونیاک آن است. کارشناسان صهیونیست معتقدند مخازن آمونیاک این منطقه حاوی بیش از ۱۵هزار تن گاز هستند، تنها یک یا دو موشک شاید هم برای آغاز بازی نیاز به شلیک سه موشک به مخازن آمونیاک حیفا باشد. رژیم صهیونیستی تلاش زیادی کرد انبار آمونیاک را به منطقه دیگری منتقل کند، اما تاکنون در این زمینه ناکام بوده است.

تاسیسات آب شیرین‌کن

«آب» آسیب‌پذیرترین مساله در سرزمین‌های اشغالی است. در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، تقریبا هیچ رود دائمی‌ای وجود ندارد. تنها رود دائمی، رود اردن در مرز‌های مشترک سوریه و اردن است که بعد از جنگ ۱۹۶۷، صهیونیست‌ها پس از اشغال کرانه باختری رود اردن و بلندی‌های جولان سوریه، آن را اشغال کردند. آمار‌ها می‌گوید ۸۰ درصد از سفره‌های آب زیرزمینی رژیم صهیونیستی در کرانه‌باختری رود اردن قرار دارد. سال ۲۰۰۹، این سفره‌های آب زیرزمینی نیمی از آب آشامیدنی و ۴۰ درصد از نیاز‌های کشاورزی سرزمین‌های اشغالی را تامین کردند. دریاچه طبریه در بلندی‌های جولان منبع دیگر عمده تامین آب شرب اسرائیل است. این منبع یک‌سوم آب آشامیدنی (بین ۳۰ تا ۴۰ درصد) این رژیم را تامین می‌کند. کاهش ظرفیت سفره‌های آب زیرزمینی، میزان برداشت از این منابع را کاهش داده است. این وضعیت باعث‌شده منابع آبی رژیم صهیونیستی از حالت منبع کلی خارج شده و به صورت منبع اولیه درآمده‌اند. به عبارت دیگر، آب این منابع، تنها به مصرف ختم نمی‌شود و پس از استفاده بالاجبار دوباره با صرف هزینه بسیار زیاد تصفیه می‌شوند.

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، رژیم صهیونیستی بیش از ۵۰ درصد آب بخش کشاورزی خود را از تصفیه فاضلاب و بیش از ۸۵ درصد مصارف آب شهری خود را هم از آب شیرین‌کن‌ها به دست می‌آورد. ایجاد تاسیسات تصفیه و شیرین‌سازی آب اگرچه یک مشکل رژیم صهیونیستی را حل کرده، اما چند مشکل دیگر نیز به آن افزوده است. این تاسیسات یکی از اصلی‌ترین اهداف در هر نبردی علیه صهیونیست‌ها خواهد بود. در صورت هدف قرار گرفتن تاسیسات گران‌قیمت شیرین‌سازی آب، زندگی برای کسانی که در سرزمین‌های اشغالی ساکن هستند، تا حد زیادی غیرممکن خواهد شد، زیرا ناچار خواهند بود با ۱۵ درصد آب قابل شرب زندگی کنند. مشکل دیگر، اما تاسیسات گسترده و طولانی ایجادشده برای انتقال آب از منابع اولیه و نیز از تاسیسات شیرین‌سازی به مراکز مصرف است. ۸۰ درصد منابع آبی که توسط تاسیسات آب شیرین‌کن قابل مصرف می‌شوند در مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی قرار دارند. ۶۵ درصد از این آب، اما باید توسط خطوط لوله به اراضی کشاورزی و بزرگ‌ترین شهر‌های صهیونیستی در جنوب فلسطین منتقل شوند. پس می‌توان گفت علاوه‌بر تاسیسات اصلی آب شیرین‌کن، خطوط انتقال آب شرب و کشاورزی صهیونیست‌ها نیز در هر نبردی، نقش پاشنه آشیل را برای رژیم صهیونیستی ایفا خواهد کرد.

دیمونا بی‌دیمونا

مرکز تحقیقات هسته‌ای «نِگِو» که به نیروگاه اتمی دیمونا معروف است، بیش از آنکه مرکزی برای تولید بمب اتمی صهیونیست‌ها باشد، موجب هراس آنان از مرگ بر اثر تشعشعات رادیواکتیو شده است. این تاسیسات در فاصله ۷۰کیلومتری نوار غزه قرار دارد. کمی دورتر از این رآکتور نیز پایگاه‌های شرکت‌های اسرائیلی تولید فسفات و سنگ معدن اورانیوم مستقر هستند. در صورت مورد هدف قرار گرفتن این مرکز، رژیم صهیونیستی در صورتی که هنوز باقی مانده باشد، با تبعات سنگینی روبه‌رو می‌شود. این قضیه برای یک حمله دامنه‌دار به این تاسیسات است. اما این رآکتور فرسوده‌تر از چیزی است که تصور می‌شود. فرانسوی‌ها رآکتور دیمونا را در سال ۱۹۶۳ برای تل‌آویو ساختند. این کشور از همین مدل رآکتور دو نمونه نیز برای خود در فرانسه احداث کرد که تقریبا سال ساخت آن‌ها با رآکتور دیمونا یکی است. این دو رآکتور سال ۱۹۸۰ در فرانسه از مدار خارج شدند، اما رآکتور دیمونا پس از گذشت ۵۶ سال کماکان در حال فعالیت است. کارشناسان اتمی صهیونیست تاکنون هزار و ۵۳۷ مشکل در این تاسیسات شناسایی کرده‌اند. حمله کوچک به این تاسیسات و آسیب دیدن گنبد رآکتور می‌تواند باعث نابودی برنامه اتمی رژیم صهیونیستی شود.

منبع: روزنامه فرهیختگان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.