به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۶ مرداد ماه سال ۱۳۶۹ یادآور بازگشت سرافرازانه آزادگان جنگ تحمیلی به میهن و فرصتی برای مرور لحظات ایستادگی این مردان در دوران اسارت است. در این روز آزادگان سرافراز پس از گذشت چندین سال اسارت در اردوگاههای رژیم بعث به کشور خود بازگشتند و اولین واکنش آنها بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود.
آزادگان، گنجهای با ارزشی هستند که در آنها، فرهنگی انسان ساز و پر از صبر و آرامش نهفته است و ثبت کردن وقایع دوران اسارت این مردان، میتواند فرهنگ ایثار و شهادت را به میهن اسلامی منتقل کند. به بهانه این روز چند ساعتی را با یکی از اسرای دوران جنگ تحمیلی سپری کردیم تا از خاطرات آن زمان برایمان بگوید.
بیشتر بخوانید: آمریکا نتوانسته با ادعای ابرقدرتیش در مقابل کشورمان ایستادگی کند
مرتضی جوکار از آزادگان سرافراز دوران ۸ سال دفاع مقدس است که در عملیات والفجر مقدماتی به همراه تعداد دیگری از همرزمان خود به اسارت عراق درآمده بود و چندسالی از عمر خود را در اردوگاههای رژیم بعث سپری کرده است و اکنون درباره نحوه حفظ قرآن اسرا در اردوگاه میگوید: یکی از مواردی که باعث حفظ و بقای همرزمان در دوران اسارت شد، متوسل شدن آنها به قرآن و ادعیهها بود. زمانی که تازه اسیر شده بودیم در عملیات والفجر مقدماتی، چون با فضای اسارت آشنا نبودیم و نیاز بود خود را در آن فضا پیدا کنیم، قصد داشتیم به قرآن و آیات آن متوسل شویم.
جوکار به ممنوعیت قرآن در اردوگاه اشاره میکند و میگوید: آنجا قرآن را در اختیار بچهها قرار نمیدادند و در اردوگاهی که ما بودیم، بچههای قدیمی تنها در یک آسایشگاه حضور داشتند و عراقیها ارتباط ما با اسرای قدیمی را ممنوع کرده بودند.
ارتباط برقرار کردن اسرای جدید با قدیمی از موارد دیگری است که جوکار به آن اشاره میکند و میگوید: پس از برقراری ارتباط، اسرای قدیمی آیات و سورههای کوچک قرآن را روی کاغذ مینوشتند و هنگام دریافت غذا، کاغذ را داخل ظرف غذاهایی که سهمیه بچهها بود، میانداختند. مسئولان آشپزخانه نیز ایرانی بودند و روی آن برنج میریختند تا عراقیها حین تفتیش نتوانند آیات را پیدا کنند.
جوکار ادامه میدهد: پس از وارد شدن غذا به آسایشگاه، همه اسرا منتظر بودند که یک محموله به دستشان برسد و این موضوع برای بچهها خیلی مهم بود و بلافاصله با کنار زدن برنج، کاغذها را برمیداشتند و دست به دست بین بچهها توزیع میشد.
به گفته این آزاده سرافراز، همین امر منجر به حفظ آیات کوچک قرآن در بین افراد میشد و اسرا به مراتب این موضوع را تکرار میکردند.
جوکار به آمدن صلیب سرخ به اردوگاه پس از گذشت چند ماه از اسارتش اشاره میکند و میگوید: پس از آمدن صلیب سرخ به اردوگاه درخواست کردیم که عراقیها اجازه دهند بین ما قرآن توزیع شود و عراقیها نیز با این موضوع موافقت کردند.
جوکار ادامه میدهد: در هر آسایشگاه ۲ قرآن در اختیار بچهها قرار گرفت و این موضوع برای ما در آن برههای که حداقل امکانات را داشتیم بسیار موفقیت آمیز بود و بچهها قرآن را تا ماههای اول به صورت شیفت بندی در آسایشگاه ۱۲۰ نفری میخواندند.
به گفته این آزاده، این موضوع در تمام ۲۴ ساعت صورت میگرفت و یک لحظه هم بچهها قرآن را کنار نمیگذاشتند.
جوکار اشارهای به قول حاج آقا ابوترابی به آزادگان میکند و میگوید: حاج آقا قول دادند هر کسی قرآن را حفظ کند، بعد از بازگشت به میهن، یک دیدار خصوصی با امام خمینی (ره) برایشان در نظر گرفته شود.
این آزاده سرافراز ادامه میدهد: بیش از دو سوم آزادگان در یک آسایشگاه ۱۲۰ نفره حافظ قرآن شده بودند و هنگام بروز سختیها یکی از کارهایشان متوسل شدن به آیات قرآن بود و همین امر باعث آرامش اسرا در آن دوران میشد.
انتهای پیام/