به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «.. چون در نتیجه تجربیاتی که در دولت سابق به دست آمده پیشرفت کار در این موقع حساس ایجاب میکند که پست وزارت جنگ را فدوی شخصاً عهدهدار بشود و این کار مورد تصویب شاهانه واقع نشد، البته بهتر آن است که دولت آینده را کسی تشکیل دهد که کاملاً مورد اعتماد باشد و بتواند منویات شاهانه را اجرا کند...». این بخشی از متن نامهای است که دکتر مصدق نخستوزیر وقت ایران ٢٥ تیر ١٣٣١ خطاب به محمدرضا شاه پهلوی نوشت و به دلیل مخالفت شاه با واگذاری پست وزارت جنگ به نخستوزیر از مقام خود کنارهگیری کرد. عملی که با استقبال شخص اول مملکت مواجه شد و او بلافاصله احمد قوام، سیاستمدار دیرپا و حاضر به یراق را مامور تشکیل کابینه جدید کرد.
بیشتربخوانید: تنها راهکار پهلوی دوم برای برون رفت از مشکلات کشور چه بود؟
استدلال نخستوزیر برای در اختیار داشتن پست وزارت جنگ برمبنای اصل پاسخگویی وزرا در برابر مجلس استوار بود، اما این حجت برای تسلیمشدن دربار کافی به نظر نمیرسید. استعفای دکتر مصدق از پست نخستوزیری درست در برههای رقم خورد که پیش از آن، انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی به دلیل دخالتهای فراقانونی نظامیان در حوزههای رأیگیری، به دستور نخستوزیر متوقف شده بود. دکتر مصدق درحالیکه با چالشهایی، چون خلع ید از شرکت نفت انگلیس و حضور در دادگاه لاهه برای دفاع از حقانیت ملیشدن صنعت نفت ایران مواجه بود، انتخابات مجلس را که شائبه دخالت ارتش در آن بسیار پرنگ مینمود، در نیمه راه متوقف کرد. این درحالی بود که تا آن زمان فقط تکلیف ٨٠ نماینده برای ورود به مجلس مشخص شده بود و عملاً مجلس هفدهم شورای ملی ٨ خرداد ١٣١٣ خورشیدی بدون نمایندگان شهرهای مشهد، اصفهان، شیراز، همدان، بابل، ساری، اراک، سنندج و ... کار خود را آغاز کرد.
مجلس هفدهم ١٥ تیر ١٣٣١ به کابینه دکتر مصدق رأی اعتماد داد و شاه ١٩ تیر حکم نخستوزیری او را صادر کرد. اما پافشاری مصدق برای در اختیار داشتن پست وزارت جنگ نهایتاً پس از ٦روز کار او را به استعفا کشاند. فردای کنارهگیری دکتر مصدق یعنی ٢٦ تیر، احمد قوام از مجلس نصفه و نیمه هفدهم رأی اعتماد گرفت و شاه حکم نخستوزیری او را امضا کرد. احمد قوام با شعار «کشتیبان را سیاستی دیگر آمد» کار خود را آغاز کرد، اما جوشش اعتراضهای مردمی که به دعوت آیتالله کاشانی صورت گرفت، کار را بر دولت جدید تنگ کرد. نهایتاً ٣٠ تیر ١٣٣١ درپی حضور مردم در خیابانها که به کشته و زخمیشدن بسیاری از معترضان انجامید، دولت قوامالسلطنه ساقط شد و شاه بار دیگر دکتر مصدق را مامور تشکیل کابینه کرد. دکتر مصدق در نخستین بند وصیتنامه خود خواسته بود پیکرش را در کنار شهدای ٣٠ تیر دفن کنند، اما پس از درگذشت او در ١٤ اسفند ١٣٤٥، دولت وقت اجازه عمل به این بند از وصیتنامه را نداد.