به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، بازی Mortal Kombat ۱۱همانند سایر نسخههای این بازی توانسته مخاطبانش را شگفت زده کند و آنها را با موضوعات و وقایعی جالبتر از گذشته روبرو کند، اما میتوان گفت در کنار همه تغییرات جدید هسته گیمپلی، حس و حال اصلی مبارزات Mortal Kombat در این نسخه کاملا حفظ شده است. یکی از مواردی که برخی طرفداران و حتی گروهی از منتقدین پس از در دسترس قرار گرفتن نسخه بتای مورتال کامبت ۱۱، به آن اشاره داشتند تغییرات جدیدی بود که استودیو ندررلم برای این اثر در نظر گرفته بود.
تغییراتی که برخی افراد از آن راضی بودند و برخی هم عقیده داشتند که این موارد باعث شدهاند گیمپلی بازی از آن حس و حال همیشگیاش فاصله بگیرد، اما آیا این تغییرات باعث پیشرفت این سری بازی محبوب شده یا نه؟
اما در کنار همه تغییرات جدید هسته گیمپلی، آن حس و حال کلی مبارزات مورتال کامبت در این نسخه حفظ شدهاند. مبارزاتی که در آنها کاملا میتوان تاثیر مشتها و لگدها روی دشمن را بهلطف پیادهسازی عالی فیزیک بازی حس کرد و از آن مهمتر اینکه این تغییرات باعث نشدهاند تا مثلا شخصیتهای آشنایی، چون اسکورپیون و لو کنگ، آن ضربات معروف خودشان مثل نیزه معروف اسکورپیون یا ضربات پای پرشی خاص لو کنگ را از دست بدهند و هر اقدامی هم که در این زمینه صورت گرفته بیشتر حالت بهبود دهنده داشته تا ویرانکننده.
همچنین بازی شامل کاملترین بخش آموزشی میشود که تا به امروز در یک نسخه از سری مورتال کامبت دیدهایم و هرچقدر که در ابتدا مکانیزمهای جدید اثر سخت بهنظر برسند، پشت سر گذاشتن بخش آموزشی که شامل موارد ابتدایی تا موارد بسیار حرفهای میشود، به بهترین شکل شما را با آنها آشنا خواهد کرد.
ضربات مشهور Fatality و Brutality نیز در این نسخه خودنمایی می کنند و با اجرای درست دستورات مربوط به فیتلیتیها یا زدن ضربه آخر به شکل خاص برای اجرای بروتلیتی، میتوانید از کشتن رقیبتان با این روشهای خشن و جذاب لذت ببرید!
درست در زمانی که از بازیهای مبارزهای و فایتینگ صحبت میکنیم اصولا زیاد حرفی از داستان به میان نمی آید، زیرا که از قدیم، عدم وجود یک داستان خاص در عناوین فایتینگ و ریسینگ موضوعی بوده است که تقریبا حل شده است و کسی از آن ایراد نمیگیرد، اما دیگر همه چیز عوض شده است و ناسلامتی در نسل هشتم هستیم!
دیگر همه انتظار دارند بازیها در هر سبکی که هستند داستان داشته باشند و دلیلی به بازیباز برای کارهایی که قرار است انجام دهد بدهند. تا امروز و در دو نسل اخیر بازیهای مبارزهای و ریسینگ بسیاری دیده ایم که داستانهای چه بسا کاملی هم داشته اند، ولی خب هرگز و هرگز داستان یک بازی در این سبکها (هر چقدر هم که دنیایشان غنی و سرشار از شخصیتهای بی نظیر و وقایع جذاب باشد)، نمیتواند مثل یک عنوان داستان محور و ماجرایی عمل کند و روایت شود، زیرا دست سازندگان در گیم پلی و قرار دادن وقایع داستانی در آن بسته است.
بعنوان مثال؛ در یک بازی مبارزهای سازندگان بیچاره مجبورند هر داستانی که مینویسند این طور باشد که در آن مدام و پشت سر هم شخصیتهای مختلف به هم بخورند و دعوایشان شود تا گیم پلی بازی شکل بگیرد! به همین دلیل هم داشتن یک داستان عالی در این ژانر خیلی سخت است. با در نظر گرفتن تمام اینها باید بگوییم Mortal Kombat ۱۱ از نظر بخش داستانی در بازیهای مبارزهای یکی از ۲-۳ بازی برتر تا به امروز است، اگر نگوییم برترین است.
کلیت داستان بازی، حول محور ایده دستکاری زمان میچرخد و به بیان دقیقتر، داستان از جایی آغاز میشود که شخصیت شیناک شکست خورده و ریدن در حال شکنجه کردن وی است اما با توجه به این موضوع که همهچیز بر وفق مراد دنیای ایرثرلم بهنظر میرسد، اما پس از ظاهر شدن کرونیکا، شخصیت منفی جدید بازی، متوجه میشویم که از این خبرها نیست و وی همهچیز را تحت کنترل دارد. قدرت اصلی کرونیکا، دستکاری زمان است و خب سازندگان از این ایده استفاده کرده و مخصوصا در دقایق ابتدایی بازی تقابلهای جذابی رقم زدهاند.
بعنوان مثال مشاهده مبارزه دو جانی کیج با یکدیگر که از بعدهای زمانی متفاوتی هستند یا تماشای تقابل دو جکس باهم که حضور در بازههای زمانی مختلف آنها را تبدیل به افرادی با خصوصیات متفاوت کرده است، جالب است و ایده خوبی هم بهنظر میرسد و با این حال و حتی با اینکه بخش داستانی بازی کلا ۵-۶ ساعت بیشتر گیمپلی ندارد، اما پس از گذشت مدتی اینگونه حس میشود که سازندگان کمی بیش از حد در حال زیادهروی از این ایده دستکاری زمان هستند و استفاده از ترفندهای تکراری بیشتر به عاملی برای طولانیتر کردن این بخش میماند تا دلیلی که بتواند داستان خوبی برای مخاطب روایت کند.
از این مهمتر، اما ضعف بخش داستانی بازی در معرفی شخصیتهای منفیاش بهعنوان افرادی کاریزماتیک و اصطلاحا خفن است که از این طریق بتواند تقابل شخصیتهای مثبت و منفی را پرتنش و جذاب جلوه دهد.
بعنوان مثال کاراکترهایی همانند کلکتور و گراس که از جمله شخصیتهای جدید بازی هستند و انتظار میرود در قسمت داستانی با آنها آشنا شویم، صرفا در میان پردهها کمی قدرتمند بهنظر میرسند و سازندگان هرگز نمیتوانند مبارزاتی فراموشنشدنی با آنها برایمان رقم بزنند یا حتی روند روایت داستان را به شکلی پیش ببرند که حس کنیم بله، این شخصیتها واقعا قدرتمند هستند و تهدید بزرگی بهحساب میآیند. این قضیه حتی در رابطه با خود شخصت کرونیکا هم صدق میکند و ما وی را بیشتر از اینکه واقعا در حال انجام کاری خطرناک بببینیم، در حال رجزخوانی و تهدیدی میبینیم که البته سرانجامی هم ندارند و نهایتا همهچیز در اصل همان تقابل کلیشهای روشنایی و تاریکی است که نتیجه آن را هم میتوان از قبل بسیار ساده حدس زد.
با این حال در مجموع بخش داستانی بازی نه خیلی خوب و عالی، که قابل قبول است و مخصوصا فرصتی بهمان میدهد تا با شخصیتهای مختلفی در آن بازی کنیم و در مجموع یک نوع تجربه آموزشی خوب پنج ساعته است که بازی کردنش میتواند تمرین خوبی برای ورود به دنیای رقابتی و جذاب مورتال کامبت ۱۱ باشد.
مطمئن باشید که ندررلم یکی از بهترین بازیهای مبارزهای سالهای اخیر را ساخته است که چه کاربر حرفهای آن باشید و چه شخصی که نخستین بار پا به این مجموعه میگذارد، خواهید توانست با آن ارتباط برقرار کنید و از مبارزات نفسگیری که برایتان در قالب حالتهای مختلفش تدارک دیده نهایت لذت را ببرید.
انتهای پیام/