به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «حضرت آیت ا...! فردا روز ۲۵ شوال، روز شهادت رئیس مذهب ما امام جعفرصادق (ع) است و عموم از این مصیبت بزرگ بی خبرند! مقرر فرمایید و دستور دهید که فردا را تعطیل عمومی و رسمی اعلان کنند. فرمودند دیر نشده است؟ عرض کردم اگر در رادیو اعلام کنند، همه مطلع میشوند. فرمودند تلفن دکتر مصدق را بگیر. گرفتیم. به دکتر مصدق فرمودند فردا روز شهادت جدّم امام جعفرصادق (ع) است! مصدق گفت تسلیت عرض میکنم.
بیشتربخوانید: رمز و رازهایی از منجی عالم بشریت/ شرط ملاقات با امام زمان (عج) چیست؟
فرمود این فایده ندارد، اعلام کنید فردا تعطیل رسمی شود. دکتر مصدق گفت دیر است! فرمود بگو رادیو اعلان و بخشنامه نماید.» دولت در ساعات آخر روز ۲۴ شوال، تعطیلی روز ۲۵ شوال را رسما اعلام کرد و از آن روز تاکنون همهساله روز ۲۵ شوال تعطیل رسمی است و همه جا مردم به عزای آن بزرگوار به سوگ نشسته و مراسم عزاداری انجام میدهند ... این سطرها را مرحوم محمدشریف رازی نقل کرده است. کسی که در در زمان نخستوزیری مرحوم مصدق از نزدیکان و آشنایان مرحوم آیتا... کاشانی بود. حالا نزدیک به ۷۰ سال است که روز شهادت امام جعفر صادق (ع) به صورت رسمی از تعطیلات مذهبی مردم ایران به شمار میرود. شنبهای که از راه میرسد ۲۵ شوال است. در این گزارش سعی داریم به بعضی مطالب درباره زندگی و زمانه امام صادق (ع) اشاره کنیم.
احتمالا بهتر از ما میدانید که مذهب شیعه اثنیعشری را به نام مذهب جعفری هم میشناسند. به عبارت بهتر، آنقدری که عبارت مذهب جعفری در جهان اسلام شناخته شده است، عبارت شیعه اثنیعشری شناخته شده نیست. دلیل شناختهشدن تشیع ۱۲ امامی دقیقا به سیره امام صادق (ع) بر میگردد. در فقه علمای تشیع آنقدری که از امام صادق (ع) روایت و حدیث نقل شده، از هیچ معصوم دیگری نقل نشده. به همین علت هم این مذهب به نام مذهب جعفری شناخته میشود. حالا ممکن است برایتان سوال شود که چرا این اتفاق افتاده؟
در پاسخ به این سوال هم باید عرض کنیم که این مساله به شرایط تاریخی زمان حیات امام صادق (ع) برمیگردد. ایشان به مدت ۳۴ سال امامت شیعیان را به عهده داشتند. این ۳۴ سال مصادف است با آخرین سالهای دوره حکومت امویان و اولین سالهای دوره حکومت عباسیان. به دلیل تزلزل سیاسی که این دوره رخ داده بود و دو نزاع پراکندهای که صورت میگرفت، میزان سختگیری حکومت بر امام و پیروان ایشان به طور طبیعی کاهش پیدا کرده و همین مساله باعث بروز یک فرصت تاریخی برای امام (ع) شد تا در نشر و گسترش معارف دینی اهتمام ورزد. این اهتمام به حدی بود که حتی به دعوت قیامهای مسلحانه هم پاسخ منفی دادند و سعی داشتند خلأ چند دهه گذشته از تاریخ صدر اسلام تا زمان ایشان از معارف الهی را پر کنند.
همانطور که در ابتدای این متن هم گفتیم، ضعف نظارت حکومتی باعث شده بود که امام از این فرصت نهایت استفاده را بکند. به همین دلیل مجلس درس و بحث امام (ع) رشد و گسترش یافت. تعداد زیادی در طول تاریخ با واسطه یا بی واسطه از معارف امام استفاده کرده یا از ایشان نقل حدیث و روایت کردهاند. به مجموعه این تعداد است که شاگردان امام صادق (ع) اطلاق میشود. آنچه هم از این عدد ۴۰۰۰ نفری ذکر شده، تعداد کسانی است که از ایشان روایت کردهاند. به همین دلیل آنها را شاگردان
امام صادق (ع) دانستهاند.
برخی علماء و ائمه فقهی اهل سنت، شاگردان امام صادق (ع) بودهاند به همین دلیل ایشان در میان پیشوایان فقهی اهل سنت جایگاه بالایی دارند. ابوحنیفه و مالک بن انس دو نفر از پیشوایان دو مذهب مهم اهل سنت هستند که هر دو از امام (ع) روایت کردهاند. ابوحنیفه، امام صادق (ع) را عالمترین فرد در میان مسلمانان دانسته است. شیخ صدوق هم از مالک بن انس نقل کرده که مدتی نزد امام صادق (ع) میرفته و از او حدیث میشنیده است. به طور مشخص هم مالک بن انس در یکی از کتابهایش از امام صادق (ع) حدیث نقل کرده است. به جز این دو نفر، سایر عالمان و بزرگان فقهی اهل سنت هم مانند یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، ابوحنیفه، شعبه بن الحجاج و ایوب سختیانی از امام صادق (ع) روایت کردهاند.
جالب است بدانید که یکی از اقدامات امام صادق (ع)، مبارزه منفی علیه کسانی است که نسبت به ائمه شیعه و اهلبیت پیامبر (ص) غلو میکردند. در زمان حیات ایشان، بعضی از شیعیان با افراط در مقام اهلبیت، به تحریف در معارف الهی پرداخته و جایگاه الوهیت و ربوبی برای ائمه قائل بودند. این دسته از افراد به نام غالیان شناخته میشدند. یکی از کسانی که با این افراد به مبارزه برخاست امام صادق (ع) بود. امام (ع) این افراد را مشرک و کافر میدانستند. همچنین به شیعیان و پیروان خودشان هشدار میدادند که از نشست و برخاست با این افراد خودداری کنند، چرا که چنین افرادی از نگاه ایشان «بدترین دشمنان خدا» محسوب میشوند و کسانی هستند که خدا را کوچک شمرده و برای بندگانش مقام ربوبی قائل میشوند. ایشان به شیعیان توصیه میکردند که با غالیان همنشینی نکنند و از دست آنها آب و غذا نخورند و مصافحه هم نکنند! با این حساب اولین کسی که علیه ربوبیت قائل شدن برای ائمه موضع گرفتند، خود ائمه شیعه بودند.
منبع: جام جم
انتهای پیام/