به گزارش خبرنگار
گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از
ساری ،ساختار عجیب
فوتبال ایران که میتوان آن را ناشی از سرمایهگذاری دولت در فوتبال دانست، موجب استقبال سرد بخش خصوصی واقعی شده است.
نبود راههای درآمدزایی مطمئن از جمله
حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی و فروش البسه تولیدی و از طرف دیگر صرف هزینههای هنگفت بدون بازگشت (به گفته مالکان) بیش از همه به فقدان انگیزههای لازم برای سرمایه گذاری و تدوین قواعد بازی منصفانه در اقتصاد فوتبال دامن زده است.
اما در این میان کم نبودند افرادی که به بهانههای مختلف وارد دنیای به قول خودشان هزینه بردار فوتبال شدند، از برادران شفیع زاده، حسین هدایتی و بابک زنجانی گرفته تا مهدی پرهام و فرهاد صنیعی فر هر کدام به طور مقطعی وارد فوتبال شدند و هر یک نیز به سرنوشت متفاوتی دچار شدند.
اما روی صحبت با فرهاد صنیعی فر است، مردی که از دوستان صمیمی
امیر قلعه نویی بود و به واسطه پیشنهاد وی و البته ارادتی که در میان آنها بود، چند فصلی هست که مالکیت تیم محبوب مازندران را بر عهده گرفته است.
بر کسی پوشیده نیست که مالک غیر بومی قرمزپوشان در این مدت هزینههای زیادی را برای نساجی متحمل شده و با توجه به شرایط خاص و نابسامان اقتصادی کشور، این خرجها در یک سال گذشته چند برابر افزایش یافته است، اما سوال اینجاست چرا افرادی مانند صنیعی فر در فوتبال حضور دارند؟ آیا واقعا فوتبال برای آنها چیزی ندارد؟ این آه و فغانها و قهرهای مستمر اندکی اغراق آمیز نیست؟
با اندکی تامل میتوان میفهمید همین فوتبال بی حساب و کتاب و هزینه بردار کوتاهترین فرمول برای شهرت است، آتشی که شعلههای آن در درون هر کسی به صورت بالقوه زبانه میکشد، حالا چه رسد به اینکه پول کافی برای به دست آوردن آن را هم در چنته داشته باشید.
به طور مثال بازی نساجی در
ورزشگاه وطنی مقابل حریف بدون گل در جریان است و به محض ورود آقای مالک، هواداران بدون توجه به شرایط تیم یکصدا و با شعارهای دل انگیز خود وی را مورد لطف قرار میدهند، وی هر هفته در اخبار استانی دقایق طولانی را به خود اختصاص میدهد و در برنامههای تلویزیونی شبکههای ملی هم برای توضیح شرایط تیم روی آنتن زنده دقایق نسبتا بلندی صحبت میکند، آیا غیر از این است که الان فرهاد صنیعی فر برای چند میلیون فوتبال دوست اسمی شناخته شده و معروف است؟ کما اینکه در دادرسی اختلاس بانک سرمایه هم نام حسین هدایتی به واسطه حضور وی در پرسپولیس در صدر تمام تیترهای رسانهها و روزنامههای ورزشی و غیرورزشی خودنمایی میکرد.
همه اینها در حالی است که شما به طور مثال برای جا انداختن برند تولیدی خود در چرخه فروش، به شکلهای مختلف باید میلیاردها در رسانهها و بیلبوردهای خیابانی هزینه کنید، بنابراین بدست آوردن اعتبار هزینه دارد.
از طرف دیگر حسین راغفر اقتصاددان و دروازهبان سابق تیم ملی ایران در برنامه نود چهارم دی ١٣٩٦ انگیزه ورود این افراد به عرصه فوتبال را علاوه بر دیده شدن در جامعه، زمینهای برای ثروتمندتر شدن دانست.
راغفر در آن شب توضیح داد با شهرت فوتبال، استفاده از تسهیلات بانکی و دسترسی به فرصتهای انحصاری از طریق شبکه ارتباطات راحتتر امکان پذیر میشود.
در مجموع همه این امتیازهای احتمالی به صدقه سر همین نساجی همیشه بی پول، اما محبوب امکان پذیر میشود و نمیتوان با در بوق و کرنا کردن هزینه ها، با دست گرفتن کاسه چه کنم چه کنم و قهر و آشتیهای تکراری واقعیتها را کتمان کرد.
انتهای پیام/س
پیوند ضعیف مالکان متمول و فوتبال