به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از اعتراضهایی که سردیس استاد جمشید مشایخی به دنبال داشت، گمان میرفت مدیران شهری وسواس بیشتری برای طراحی المانهای مشاهیر به کار گیرند. مشکلات مالی بهترین و در دسترسترین توجیهی است که مسئولان میتوانند برای پوشش کم کاری خود ارائه دهند؛ اما اهالی فن و متخصص این دلایل را منطقی ندانسته و به محض مشاهده هرگونه نقص و کم کاری اعتراض خود را اعلام میکنند.
جدیدترین اعتراض هنرمندان و هنرشناسان به المان سعدی شیرازی مربوط میشود. با وجود مجسمه سازهای حرفهای در کشور، المان شخصیتی که نه تنها در ایران بلکه در جهان مشهور است، به صورت کاملاً غیر حرفهای و ناشیانه طراحی و در شهر شیراز نصب شده است. این پرتره هیچ شباهتی به تصاویر منتشر شده از سعدی ندارد و فقط یک هزینه هنگفت برای ساخت آن صرف شده است.
حمید شانس مجسمه ساز، در خصوص ماهیت مجسمههای شهری به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: مجسمههای شهری، بناها، یادمانها و پدیدههای بزرگ این چنینی که نیازمند هزینههای دولتی هستند، در قدیم نمایشگر قدرت حاکمیت بوده اند. در نتیجه حاکمان به خودشان حق میدادند که میادین، فضاهای عمومی، چهارراهها و محل گذر مردم را به عنوان یک مکان برای تبلیغ نظریات سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی خود تبدیل کنند. امروزه در جوامع شهروند محوری که زندگی میکنیم، فضاهای عمومی که محل حضور مردم هستند به فضاهای گفتمان قدرت بین عرصههای خصوصی و عمومی تبدیل شده است. یعنی این عرصه دو پتانسیل دارد؛ یک پتانسیل این است که این عرصهها در وهله اول فضاهای کاربردی هستند و نیازهای انسانی را تامین میکنند. در وهله دوم ساختاری اجتماعی و فرهنگی را هدایت میکنند و نیازمند قابلیتهای زیباییشناسانه هستند.
این مولف کتب هنری ادامه داد: آن چیزی که در وهله اول این فضاها نیاز دارند، تحول طراحی محیطی با مجموعه زیادی آیتم است تا شهر مبتنی بر ساختار تولیدی شهر صنعتی دوران مدرنیته، به شهر خدماتی تبدیل شود. آخرین عنصر در این شهر هم عناصر برجسته بصری هستند که بخشی از آن مجسمه است، اما حاکمیت هم نیازمندیهایی دارد تا به مردم توضیح دهد چه کسی مشهور است؟ چه کسی ارزش اجتماعی دارد؟ چه چیزی باید به عنوان یک فضیلت اجتماعی مطرح شود؟
وی با بیان اینکه شهرداریهای کشور تابع سیاست هستند، اظهار کرد: مسئولان شهرداری عناصری را که می خواهند داخل شهر نصب کنند، بدون فضاسازی، بدون درک نیازهای مردم و بدون درک استعدادها انتخاب میکنند. همانطور که تقریبا در تمام فضاهای شهری ما المانها تحمیلی به محیط هستند و هیچ فضایی در شهر یا اطراف شهر برای مجسمه تعبیه نشده است.
شانس افزود: تنها کاری که تاکنون کرده ایم این بوده که عناصر تزئینی به این فضاها تحمیل شده است. این عملکرد دو مشکل اساسی دارد که اولین آن سیاست محور بودن شهرداری است و دوم این است که همین سیاست مجسمهها را در مکانهایی قرار می دهد که تردد و ترافیک زیاد است؛ این آثار نیاز این محیطها را برطرف نمیکنند.
وی ادامه داد: متاسفانه در شهرداریها هیچ تصور درستی از هنر شهری، وظایف و امکانات آن وجود ندارد. تا زمانی که مسئولان اصلی شهری یا سیاست مدار یا اجرا کار هستند، کار شهر تنها از طریق مشارکت مردمی پیش خواهد رفت، البته مشارکت مردمی هم نیازمند همدلی است.
وی در پاسخ به اینکه چرا انجمن مجسمه سازان برای اعتراض به این موضوع اقدامی نمیکند، اظهار کرد: من عضو انجمن نیستم، یکی از دلایلم هم برای انصراف این بود که انجمنها عملاً فاقد قدرت اجرایی لازم هستند، به طور مثال بعد از کلی تلاش به تعدادی از هنرمندان مجسمه ساز از طریق صنایع دستی جواز کار دادند، اما بعدها به بهانه اینکه این جواز را انجمنها صادر خواهند کرد، این موقعیت را از ما گرفتند.
شانس خاطرنشان کرد: در حال حاضر نه وزارت ارشاد و نه انجمن جوازی که وجهه قانونی داشته باشد به هنرمندان نمیدهند. در واقع هنرمندان از لحاظ شغل هیچ اعتبار قانونی ندارند، اما باید مالیات پرداخت کنند.
به نظر میآید مدیران شهری باید فکری به حال این وضعیت کنند، یا به طور کلی دست از نصب مجسمههای مشاهیر برداند یا اینکه بانک اطلاعاتی مجسمه سازان را یک بار دیگر مطالعه کرده تا ببینند که افراد حرفهای تری هم برای انجام این کار در کشور وجود دارند.
انتهای پیام/