به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سیدصادق غفوریان طی یادداشتی برای روزنامه خراسان نوشت: برخی از آنها به خاطر توانمندی هایشان در هنر یا ورزش و برخی برای چهره شان شده اند «سلبریتی». به زبان ساده سلبریتی فردی است که به هر دلیل به چهرهای مشهور تبدیل شده و عمدتا در عرصه هنر، ورزش و گاهی سیاست دیده میشوند. طی سالهای اخیر فضای مجازی نیز به کمک این چهرهها آمده تا آنها بیشتر بتوانند سلبریتی باشند!
بیشتربخوانید: سرو مشروبات الکلی روی صحنه تئاتر! + تصاویر
اجازه بدهید برخی ویژگیها و آداب سلبریتیها را که حداقل ما در جامعه خودمان، این خصوصیتها را در رفتار آنان دیده ایم و دریافتهایم با هم مرور و سپس در نسبت خودمان و سلبریتیها یعنی جماعتی که خود آنان را ساختهایم تاملی کنیم اگرچه از قدیم گفته اند خود کرده را تدبیر نیست.
اظهارنظر فلهای و البته اندک شماری هم کارشناسانه درباره موضوعات مختلف همچون سیل و زلزله، ورزش، انتخابات و سیاست، حیوان آزاری و...
به طور مشخص اظهارنظر نکردن درباره برخی مسائل خاص. اغلب سلبریتیهایی که ما میشناسیم ممکن است درباره مسئلهای همچون حیوان آزاری و کودک همسری اظهارنظر، ابراز تاسف و همدردی کنند، اما اگر یک طلبه بی گناه توسط اوباش در کنار خیابان یا مقابل خانه و خانواده اش به قتل برسد یا یک سیاستمدار شناخته شده مرتکب قتل شود، هیچ صدایی از سوی سلبریتیها شنیده نمیشود.
حضور در محل رویدادهای ناگوار برای ابراز همدردی و البته ثبت عکسهای یادگاری.
شوی مدلباس در جشنوارهها و تبلیغ میک آپ و سالن آرایش و...
تولد فرزند در خارج از کشور.
جمع آوری کمک برای گرفتاران بلایای طبیعی و در پی آن حضور در مراجع رسمی برای تعیین تکلیف پولهای بلاتکلیفی که جمع کرده اند.
شعار دادن و عمل نکردن به آن؛ نمونهای از این مورد، همین روزها درباره یکی از آنها سوژه داغ فضای مجازی است که با وجود شعارهای فراوانش در برنامهای پرمخاطب در تلویزیون، حالا خود به گونهای دیگر عمل کرده است.
و...
علت بزرگ شدن سلبریتی ها در دید عموم چیست؟
نمونه چنین آسیبی را در ماجرای زلزله کرمانشاه تجربه کردیم. در غیبت اعتماد کافی بخشی از جامعه، حضور سلبریتیها در عرصه جمع آوری کمک آن قدر پررنگ شد که میزان قابل توجهی از کمکهای مردمی به حسابهای شخصی این افراد سرازیر شد. بررسی دلایل این اتفاق مجال فراخ تری میطلبد، اما باید بپذیریم که برخی نهادهای مرتبط و مسئول امدادرسان آن طور که باید نتوانسته اند در مسیر عملکردهای پیشین خود با اصل «شفافیت» و ارائه گزارش به مردم موفق باشند.
از این رو مردم، یعنی همانها که صبح و شب سلبریتیها را در رسانهها به خوردشان داده ایم، نسبت به آنها احساس قرابت و برادری بیشتری میکنند تا دیگران.
بماند که در سیل اخیر، عدم حضور اجتماعی سلبریتیها برای جمع آوری کمک، نه به دلیل آگاه سازی مردم برای گسیل کمکها به سمت نهادهای مسئول بلکه به دلیل برخورد سلبی دستگاه قضا با سلبریتیها و منع آنها از ورود به عرصه جمع آوری کمکها بود.
الف- به هر روی سلبریتیها واقعیتها و گاهی الزامات امروزه هر جامعهای هستند. حضور پررنگ آنها در فضای مجازی و توجه انبوه مخاطبان به سبک زندگی و جریان سازیهای آنها ناگزیر به نظر میرسد. به ویژه در نبود شخصیتهایی که زبان رسانه و گفتمان مبتنی بر نیازهای جامعه و جوانان را بدانند و بتوانند از آن بهره بجویند.
امروزه ما در دوران فقر ایدههای ناب برای ارتباط موثرتر با نسل جوان به سر میبریم و اگر موضوعاتی همچون شهید محسن حججی یا حتی حماسه آفرینیهای یک قهرمان ورزشی سر راه مان قرار میگیرد، آن قدر در عرصه تبلیغاتی و فرهنگی آن بد عمل میکنیم که حوصله جامعه را سر میبریم.
ب- واقعیت دیگر توجه به یک اصل است که مردم باید آن را «باور» کنند و باز وظیفه خطیر رسانههای پاک است که بر فرهنگ سازی آن اهتمام ورزند؛ این که سلبریتیها را در همان حد و اندازه خودشان باور کنیم و مهمتر از آن «باور» کنیم که سلبریتی بودن و «شهرت» سینمایی، ورزشی و سیاسی هیچ گاه دلیلی بر موجه بودن نیست که حضرت حافظ در آن سالهای دور، حرف امروز ما را به هوشمندی بیان فرمود:
نه هر که چهره برافروخت، دلبری داند
نه هر که آینه سازد، سکندری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گدا صفتی، کیمیاگری داند...
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/