هادی ساعی قهرمان تکواندو جهان و المپیک با به‌دست آوردن دو مدال طلا و یک مدال برنز، پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در تاریخ بازی‌های المپیک است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  هادی ساعی دیروز وارد ۴۳ سالگی شد. میانسالی را آغاز کرد البته بعد از پشت سر گذاشتن دوره جوانی که پر بود از مدال‌های طلایی و نقره‌ای، پر بود از افتخار، پر بود از لبخند‌ها و اشک‌ها، پر بود از تلخی و شیرینی و پر بود از تلاش بی‌وقفه. دوره نوجوانی و جوانی ساعی یکی از آن دوران‌هایی بود که بیشتر ما دوست داشتیم، صاحب آن باشیم و زمانی‌که برمی‌گردیم و به پشت سرمان نگاه می‌کنیم غرور در چشمانمان بدرخشد.

گفتگوی خواندنی با قهرمان تکواندو جهان ؛ هادی ساعی: من و مادرم شما همه!


بیشتربخوانید: ورزشکارانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاریخ ساز شدند


همه ما دوست داریم‌هادی ساعی باشیم. قهرمان ملی و ورزشکار کم‌نظیر و البته زندگی که الان به آرامش رسیده و نتیجه آن همه سال تلاش تبدیل شده به زندگی که حتما در آن رفاه و آسایش هم دیده می‌شود. مصداق همان ضرب‌المثل قدیمی که می‌گوید آن‌چه کاشته‌ایم را درو خواهیم کرد. ساعی زندگی پر تلاطمی داشته و شدت امواج گاهی آنقدر زیاد بوده که می‌توانسته او را به حاشیه ببرد و از مسیر بازش دارد، اما ساعی دوام آورده و راهش را ادامه داده و حالا می‌گوید که مادرش بهترین پناهگاه، بهترین حامی و بهترین مشوقش بوده. حالا این ورزشکار خودساخته تصمیم دارد کمی به خودش استراحت بدهد، ورزش را کنار بگذارد و به زندگی و کار‌های شخصی‌اش رسیدگی کند و در یک کلام بعد از این برای دلش زندگی کند. در روز تولد‌هادی ساعی با هم هم‌صحبت شدم تا از مسیری که طی کرده برایمان بگوید و این که چگونه به قهرمانی خودساخته تبدیل شد.

یک سوال تقریبا کلیشه‌ای! در روز تولدتان چه احساسی دارید؟
احساس پیری!

۴۳ سالگی که سن زیادی نیست، به‌خصوص برای مردان! حالا از این تعارفات که بگذریم، میان‌سالی دوره خوب زندگی است، تجربه‌ها باعث می‌شود، تصمیمات بهتر گرفت و از زندگی بیشتر لذت برد.

از این زاویه بله! وقتی تجربه زندگی بیشتر می‌شود، سخت‌گیری‌ها کمتر شده و بهتر می‌توان مشکلات را مدیریت کرد و حتی به نوعی با آن‌ها کنار آمد یا از کنارشان ساده‌تر گذشت.

می‌گویند، صبر قویترین موتور محرکه است که آدم‌ها را حتما به مقصد می‌رساند، آیا آدم صبوری هستید؟
بسیار صبورم و از صبرم همیشه نتیجه مثبت گرفته‌ام. وقتی مشکلات به اوج می‌رسد و تو احساس می‌کنی به بن بست رسیده‌ای اگر یاد بگیری صبر پیشه کنی، حتما موفق می‌شوی.

زمان‌هایی که از صبر به عنوان ابزاری برای رسیدن به موفقیت استفاده می‌کردید، تلاش هایتان را در چه مسیری قرار می‌دادید؟
صبر به معنای انفعال و این که بنشینی و نگاه کنی تا مشکل خود به خود از بین برود، نیست. اتفاقا صبر وقتی نتیجه می‌دهد که تلاشت را چند برابر کنی تا به نتیجه برسی. صبرت باید صبری فعال و کارآمد باشد.

دوره‌های سخت در زندگی داشته‌اید؟ منظورم سختی‌هایی که برای ورزش و قهرمان شدن با آن‌ها رو به رو بودید، نیست، چالش‌های زندگی روزمره؟
خیلی سختی دیده‌ام! پانزده ساله بودم که پدرم را از دست دادم، شانزده ساله بودم که برادر بزرگم فوت کرد و در هجده سالگی برادر کوچکم را از دست دادم. همه این اتفاق‌ها زمانی رخ داد که در مرحله رشد و پیشرفت در ورزش تکواندو بودم، اما هیچوقت عقب‌نشینی نکردم و تلاش کردم به نتیجه دلخواهم برسم و همه این‌ها باعث شد سخت‌کوش‌تر شوم.

در آن روز‌های سخت چه کسی حامی شما بود؟
مادرم همیشه مثل کوه پشتم بود. هم مادر بود و هم پدر. صبر و تحمل را از مادرم یاد گرفتم. وقتی به مادرم نگاه می‌کردم که چقدر قوی ایستاده و زندگی ما را مدیریت می‌کند، از او الگو می‌گرفتم و تلاش می‌کردم بهترین باشم تا بتوانم قدرشناس او باشم.

شهرت زیادی دارید در کنارش بین مردم محبوب هم هستید، به نظرتان چگونه می‌توان بین این دو تعادل برقرار کرد و هر دو را داشت؟
باید خیلی مراقب بود. مراقبت از شهرت سخت است، چون اگر حواست نباشد، محبوب نمی‌شوی و اگر هم شوی زیاد دوام نمی‌آورد. شهرت و محبوبیت باعث می‌شود ذره‌بین مردم به سمتت باشد، حتی در شرایطی نمی‌توانی کار‌های معمولی که همه انجام می‌دهند را انجام بدهی...

در دنیای ورزش، آقای تختی را داریم که نماد پهلوانی و قهرمانی است. برای نسل جوان‌تر به‌خصوص در ورزش‌های رزمی مثل تکواندو، شما نماد قهرمانی و الگو هستید، چگونه از این موقعیت خود محافظت می‌کنید؟
مدیریت و مراقبت شدیدی باید داشته باشیم، چون اگر روی رفتار و گفتارمان حساسیت نداشته باشیم خیلی زود آسیب می‌بینیم و حتی شاید هر آنچه که داری را هم از دست بدهی؛ و آدم‌های معروف و مشهور اگر مراقب نباشند حتی می‌توانند به الگو‌هایی بد هم تبدیل شوند. در دنیای امروز که شبکه‌های اجتماعی پلی است بین آدم‌ها، اگر به ورطه خودنمایی و فخرفروشی بیفتی و زندگی لوکس و شیک را به نمایش بگذاری حتما آسیب خواهی دید و به الگویی بد تبدیل خواهی شد. وقتی می‌خواهم عکسی در اینستاگرام به اشتراک بگذارم خیلی مراقبم و همه جوانب را در نظر می‌گیرم. ما در جامعه گسترده‌ای زندگی می‌کنیم و دنبال‌کننده‌های من در این شبکه اجتماعی افرادی از همه گروه‌های جامعه هستند و باید حواسم باشد، پستی را منتشر کنم که دربرگیرندگی زیادی داشته باشد و حواسم به همه چیز باشد.

اما برخی آدم‌های معروف از شبکه‌های اجتماعی برای نمایش زندگی خصوصی و شیک و لوکس خود استفاده می‌کنند؟
به نظرم استفاده از شبکه‌های اجتماعی را هم مثل دیگر کار‌ها باید یاد بگیریم و آموزش ببینیم؛ و آدم‌های معروف و مشهور باید یاد بگیرند به اندازه شهرت و محبوبیتی که دارند رشد شخصی هم داشته باشند و آگاهانه رفتار کنند. نمی‌توان مثلا در یک شاخه ورزشی رشد کرد و معروف شد، اما سطح آگاهی و فکرت پایین و ابتدایی باشد.

خواهری بنام مهروز دارید که او هم تکواندوکار است، چگونه از او حمایت کرده و پشتیبان او بودید؟
خواهرم یکی از آن آدم‌های خودساخته است. ما گاهی زیاد یکدیگر را نمی‌دیدیم، او در اردو بود و من هم. خواهرم مثل من از مادرم خیلی چیز‌ها یاد گرفت. من بهش کمک می‌کردم، اما بیشتر حامی روانی و عاطفی او بودم. به نظرم همه آدم‌ها به پشتیبان و حامی نیاز دارند و اگر بدانند کسانی هستند که از آن‌ها حمایت می‌کنند، حتما موفق‌تر خواهند بود.
​​​​​​​
شما قهرمان تکواندو هستید، با ورود به شورای شهر، سیاست را تجربه کردید همچنانکه بازیگری را. برنامه‌های آینده و پیش رویتان چیست؟
حضور در شورای شهر را فعالیت سیاسی نمی‌دانم، اما خیلی‌ها آن را در ردیف فعالیت‌های سیاسی قرار می‌دهند. بعد از این، اما می‌خواهم به زندگی شخصی‌ام برسم و برای دل خودم در کنار خانواده‌ام زندگی کنم. خودم را از ورزش و کار‌های دیگر بازنشسته کرده‌ام. در طول همه این‌سال‌ها برای موفقیت خیلی تلاش کردم و خیلی سختی دیدم بعد از این با توکل به خدا می‌خواهم کمی استراحت کرده و زندگی آرام را تجربه کنم.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

گفتگو با‌هادی ساعی در روزی که وارد ۴۳ سالگی شد

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.