به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران، از طریق کلینیک آنلاین میتوانید سوالات پزشکی و سلامت خویش را با متخصصان در میان گذاشته و در کوتاهترین زمان ممکن پاسخ آن را دریافت کنید.
کلینیک آنلاین جهت تحقـق آرمـان سـلامـت همگانی جامعه ایجاد شده اسـت که در آن کادر متخصصان علم پـزشکـی به سـوالات شما پاسخ می دهند.
جهت ارسال سوال به تیم پزشکی کلینیک آنلاین و دریافت پاسخ سوالات خود به صورت رایگان به ثبت نظرات مراجعه و سوال خود را به راحتی ثبت کنید تا تیم پزشکی ما پاسخ سوالات شما را ارسال کنند.
از هم اکنون می توانید همه سوالات خود در زمینه «افسردگی» را تا ساعت ۲۴ چهارشنبه ارسال و پاسخ سوالات خود را راس ساعت ۱۷ پنج شنبه از تیم پزشکی ما دریافت کنید.
انتهای پیام/
دوستان عزیزم افسردگی ریشه در القائات شیطانی داره و تنها راه خلاصی از وسوسه ها و تحریکات ابلیس و لشکریان شیاطینش نزدیک شدن به خداست
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿مجادله آیه ١٠﴾
همیشه نجوا و راز گفتن از (نفوس شریره) شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند در صورتی که هیچ زیان به آنها نمیرساند جز آنکه امر خدا باشد، و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند.
تمامی آیاتی رو که خداوند درباره شیطان و ماهیتش گفته مطالعه کنید و کمی تفکر کنید خداوند نیاز به نماز و روزه و پرهیزکاری ما نداره همه این توصیه ها برای دوری از دشمن بزرگی هست که انسان رو از ماوای اصلی خودش یعنی بهشت دور کرده و خداوند مهربان نفس به نفس با شماست تا شما رو از بلایا حفظ کنه و به سر منزل مقصود یعنی در جوار رحمت خودش که آرامش و نعمت و آسایش هست برسونه پس چرا ترس و چرا نگرانی ...چرا حرص چرا طمع...همه این احساسات پوچ و منفی از شیطان هسه و با یاد خدا از بین میره...
به امید سلامتی همه تون و نابودی این احساسات و احوالات بد شیطانی...
بلند بگو یا الله...
حدود سه سال پیش بر اثر اتفاقی دچار استرس و اضطراب شدم که وقتی رفتم پیش روانپزشک تشخیص پنیک داد و همچنین (هیپوکندریا) داروی آسنترا که خوردم مثل آب رو آتیش میمونست و تمامی علایم استرسم رد شد یکسال هم مشاوره میرفتم که متوجه شدم دچار طرحواره یا تله زندگی هستم همچنین اعتماد به نفسم هم پایینه حوصله هیچ کاری هم ندارم بیشتر اوقات میخوابم قبلا اینطور نبودم خیلی فعال بودم اما از سه سال پیش تا حالا اینجوری شدم
مشاوره فقط یکسال رفتم اما دوست دارم کاملا خوب بشم هم استرسم کم شه و هم دوباره فعال و اکتیو شم
وی جوابی نگرفتیم
فقط و فقط بهانه و پدر و مادرم را اذیت میکند جه کنیم دیه خسته شدیم پیش دکترا بردیمش قانعش نمی کنند باید جه کنیم
من 43 سال سن دارم شاغل هستم مشکل مالی ندارم - خیلی گوشه گیر هستم و در جمع همکاران معمولا کم حرف هستم خنده نمی کنم ولی به واسطه ای داشتن دو فرزند بسیار پر انرژی هستم ممنون میشم بفرمائید چرا ؟
خانمم بیشتر اوقات بی حاله و انگیزه انجام کاری را نداره
خیلی پرخاشگر شده
خودش هم از این وضعیت خسته شده
علاقه زیادی هم به هم داریم
تمام سعیمو برای خوشحالیش انجام میدم ولی وقتی خوشحال میشه فقط در همان لحظه شاده و بعدش شادیش از بین میره و کوچکترین مساله دوباره عصبی و پرخاشگر میشه
کمتر از یک سال از زندگیمون میگذره و تمام تلاشمو برای خوشحال کردنش انجام دادم ولی خیلی کم جواب گرفته
از اینکه میبینه تو همچین وضعیه خودش خیلی کلافه شده
نمیدونم چه کار کنم
اینجانب کارمند دولت بوده و تحصیلاتم فوق لیسانسه. به لحاظ سطح علمی و توانمندی شغلی به گفته همه همکاران در سطح بالایی هستم. مشکل من اینه که در جمع و جلسات علیرغم داشتن اطلاعات قادر به صحبت کردن و بیان نظرات خود نیستم. لطفا راهنمایی بفرمایید.
اکو کنم ناراحتی قلبی شاید باشه تست ورزش و ونوار قلب سالمه. به نظر شما افسردگی دارم یا بیماری دیگری چون دلم که یه حالتی میشه اشتها میره پاها بی رمق میش. لطفا راهنمایی کنید ممنون
چه کنم که به کارجدیدمعلاقمندشوم
ضمنا ۳۲ سالمه مجرد و فوق لیسانس حسابداری دارم میخونم با تشکر از پاسخ گویی شما
اگرنقش دارد چگونه می توانیم متوجه کمبود این مواد در بدن خویش شویم؟
دختر هستم و 29 سالمه
من چندین سال میشه بخاطر فوت پدربزرگم و بعدش عموم که 3 ماهی از درگذشتشون میگذره کلا دچار استرس و افسردگی شدم و الان شبا خواب راحتی ندارم، مدام احساس می کنم دور از جون عزیزان دیگمو از دست بدم، به راحتی نمی تونم نفس بکشم و سرم بضی وقتا داغ میشه، فکر میکنم نکنه توی سرم چیزی باشه که اینطوریم، و هی تا صبح درگیرم و کلا شب تا صبح کابوس میبینم، مدام تو فکرم موضوعاتی میاد که میگم وای اگر من این موضوع رو توی خواب ببینم چه تعبیر بدی داره و هی اون موضوع میاد تو ذهنم و اتفاقا یه شب همون خواب رو دیدم و صبحش که بیاد خوابم افتادم داشتم دیوانه میشدم، بدنم وقتی درد میکنه احساس میکنم دچار بیماری دور از جون سرطان و ام اس شدم، اصن نمیتونم روی انجام کاری تمرکز کنم، فقط دلم میخواد بخوابم، ممنون میشم راهنماییم کنید
2با اجازه ترسو هم هستی.
اعتقادات مذهبی را تقویت کن
آدم هایی که وضعیتی بدتر از تو دارن هم فکر کن. تا بدونی که وضعیت شما خیلی عالی تر از آنها هست
خیلی بده، خیلی خیلی بده
آدم داغون میشه
آیا افسردگی درمان قطعی دارد ؟ داروهای موجود باعث بنگی و غیر عادی شدن چهره بیمار میشود ، راه دیگری هست ؟
هرکی خربزه می خوره پای لرزش هم باید بشینه
اکثر افسردگی ها به خاطر دارو یا قرص وموارد مشابه آن هست که می خواهیم لحظه ای خوش باشیم.!!!