قدرت الله معماریان سازنده بزرگترین مجسمه از امام خمینی (ره) و پرتره شهدا، از فعالیتهای خود گفت.
به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، بی شک تعداد افرادی که با نام قدرت الله معماریان مجسمه ساز پیشکسوت انقلاب آشنا هستند، کم نیست.
قدرت الله معماریان فارغ التحصیل رشته مجسمه سازی از دانشکده هنرهای زیباست که ساخت پرترههای امام خمینی (ره)، جلال آل احمد، شهید باکری، شهید آوینی و دیگر شهدا و مشاهیر را در کارنامه هنری خود دارد. همچنین اثر آرش کمانگیر از این هنرمند در ارتفاع ۶ متری در شهر اصفهان نصب است.
سالروز رحلت امام خمینی (ره) بهانهای شد تا سری به کارگاه مجسمه سازی استاد معماریان در حوزه هنری زده و با او گفت و گویی داشته باشیم.
استاد از فعالیتها و پروژههایی که برای سال جاری در دست دارید، بفرمایید.
همانطور که میدانید هم در سال گذشته و هم امسال که چند ماهی از شروع آن نگذشته است، فعالیتهای هنری زیاد و پرشور نبوده اند. در حال حاضر ساخت پرتره شهید عباسپور از اساتید دانشگاه صنعتی شریف را سفارش گرفته ام که در مرحله ریخته گری است و چند روز دیگر هم برای نصب آماده میشود.
سال گذشته در سمپوزیومها شرکت کردید؟
بله، سال گذشته سازمان زیباسازی برای ساخت پرتره ۱۴ تن از مشاهیر و شهدا فراخوان داده بود. به دلیل اینکه تعدادی از آثار ارسالی مورد قبول واقع نشد، شرکت هنرمندان به دو مرحله کشیده شد، من در مرحله اول شرکت نکردم، اما در مرحله دوم پرتره شهید ابوالفضل عباسی از شهدای نیروی دریایی زمان دفاع مقدس را کارکردم که همان یک اثر هم پذیرفته شد. در حال حاضر مقدمات مراحل اجرایی آن در حال انجام است. ماکت را ساخته ام و به تایید داوران رسیده است، از این پس باید قرارداد منعقد و اندازه، مواد و هزینه کار مورد نظر تعیین شود.
بجز پرتره شهید عباسی اثر دیگری ارسال نکردید؟
چرا به همراه یکی از همکارانم پرتره شهید خبرنگار علیرضا افشار و همچنین حسن حبیبی را ساخته و ارسال کردیم که هنوز نتیجه داوری بخش سوم و ارزیابی این دو اثر اعلام نشده است. البته برای ساخت این دو اثر زمان خیلی محدود بود، مجسمه را که مدلاژ میکنیم قالب گرفته و بعد اصلش تولید میشود که من در ساخت این دو اثر به دلیل کمبود زمان قالب نگرفتم و زمان قالب گیری را در همان مرحله خمیر متمرکز کردیم تا کیفیت کارها بهتر شود.
درباره پرتره امام خمینی (ره) که الان در کارگاهتان هم میبینم، توضیح دهید.
این اثر را من ۲۵ سال پیش ساختم، یک سفارش برای جزیره کیش بود که من در اندازه ۵ متری آن را ساختم. ساخت مجسمه امام خمینی (ره) باعث شد مشکلات و محدودیتهایی که در حوزه مجسمه سازی وجود داشت تا حدودی کاهش یابد.
محدودیتها چطور کاهش یافت؟ رشته مجسمه سازی مجددا از چه زمانی در دانشگاهها بازگشایی شد؟
در دهه ۶۰ به اتفاق برخی از دوستانم که تنها فارغ التحصیلان این هنر بعد از انقلاب بودیم، مقدمات ورود این رشته به دانشگاه را فراهم کردیم. ما در آن سالها با بسیاری از مراجع ارتباط برقرار کرده و نظر آنها را درخصوص ساخت تندیس و مجسمه جویا شدیم. پس از آن، کارها و فعالیت هایمان را به گونهای تدوین و اجرا میکردیم که تواناییها و ارزشهای این هنر را به جامعه نشان دهیم. آن زمان نه از نمایشگاه مجسمه خبری بود و نه هنرمندی در این حوزه فعالیتی میکرد. ما یکسری موقعیتها و مناسبتها را برای کارکردن حتی به صورت مجانی بهانه قرار میدادیم.
نخستین ورکشاپ را هم در سال ۶۸ در مراسم چهلمین روز درگذشت امام خمینی (ره) برگزار کردیم. ما در بهشت زهرا (س) اثری نقش برجسته در ابعاد ۷۲ مترمربع کار کردیم که انعکاس خیلی خوبی داشت و از آثار دیگر رشتهها هم ماندگارتر شد. در همان سال اولین نمایشگاه مجسمه در موزه هنرهای معاصر تهران را هم برگزار کردیم، برای برنامههای هفته دفاع مقدس پیشنهاد ورکشاپ و خلق اثر میدادیم. در نتیجه سال ۷۲ رشته مجسمه سازی مجددا در دانشگاهها بازگشایی شد.
شما نخستین مجسمه سازی بودید که مجسمه امام خمینی (ره) را به صورت تمام قد ساختید؟
بله! البته دوستان دیگر هم به صورت پرتره ساخته بودند، اما من تمام قد ساختم، جنس مجسمه هم گچ بود که قالبش هنوز هم پشت همین کارگاه موجود است، اما متاسفانه از آن زمان تاکنون کسی برای انجام کارهای نصب این مجسمه داوطلب و متولی و مسئول نشده است.
و جریان این پرتره امام خمینی (ره) که در حال حاضر در کارگاه است، چیست؟
در برههای احساس کردم که پرتره ۲۵ سال پیش، از قدرت و کیفیت مورد نظر من برخوردار نیست. به همین دلیل تصمیم گرفتم که آن را بازسازی کنم. در واقع این پرتره همان مجسمهای است که دو دهه پیش ساخته ام.
آیا این پرتره هم قرار نیست جایی نصب شود؟
نیم تنه مجسمه بزرگ امام را حوزه هنری میخواهد در محوطه نصب کند، من هم گفتم که پرتره را مجدد بازسازی میکنم و نمونه جدید را جانمایی کنید.
دیدن یک پرتره یا مجسمه به فاصله خیلی بستگی دارد، وقتی مجسمهای را از نزدیک نگاه میکنیم اندازه اش هم باید کوچکتر باشد، یک وقت مجسمه مثل مجسمه فردوسی روی پایه ۵، ۶ متری قرار میگیرد، خب برای این اثر هیچ هنرمندی متمرکز ریزه کاریها نمیشود و کلیت شباهت به شخصیت را ایجاد میکند. مجسمهای هم که من ساخته بودم شباهت و نمای کلی از امام خمینی (ره) را داشت، اما الان که میخواهند در ابعاد کوچکتر نصب کنند، لازم است که آن ریزه کاریها اعمال شود.
شما در دانشگاه آموزش ساخت پرتره دیده بودید؟
خیر، اصلا آموزش پرتره ندیدم.
نظرتان درباره پرترههایی که در حال حاضر ساخته میشود (مانند پرتره مرحوم استاد مشایخی) چیست؟
در ساخت سردیس استاد مشایخی ناشی گری دیده میشود، با توجه به اینکه هنرمندان توانمندی در این عرصه داریم میشد این اثر را خیلی حرفهایتر خلق کرد.
چرا دوست دارید پرتره شهدا را بسازید؟
زیرا احساس میکنم هنوز دین خود را به شهدا ادا نکرده ام، جایگاه آنان برای من متفاوت است، به همین دلیل در همین فراخوان آخر که موضوع آن هم مشاهیر بود و هم شهدا، من تمایل داشتم که پرتره شهدا را بسازم. عدهای از هنرمندان هستند که بیشتر شخصیتهای ادبی، معروف و... را کار میکنند، اما گرایش من به سمت شهدا بیشتر است. احساس میکنم آنها جوانان مظلومی بودند.
استاد فراخوان ساخت مجسمه شهید حججی به کجا رسید؟
هنوز هم مجسمه شهیدحججی در همین کارگاه است. من هم در آن فراخوان شرکت کردم، اما مسئولین بنیاد شهید و امور ایثارگران که متولیان جشنواره بودند با ما بی مهری کردند، بروشور از آثار چاپ شد. نمونه آن بروشور را به شاگردانم دادند، اما به خود من نداند، بارها به تلفن دبیرخانه هم زنگ زدم، اما کسی پاسخ نداد، نزدیک به یک ماه وقت گذاشتم و مجسمه شهید حججی را ساختم. این ناهماهنگیها باعث میشود دفعه بعد که بنیاد شهید برای سمپوزیومی فراخوان داد دیگر نه من نه سایر هنرمندان شرکت نکنیم.
استاد از عملکرد انجمن مجسمه سازان راضی هستید؟
زمانی عدهای به صورت موروثی در هیات مدیره انجمن بودند، من خودم هیچوقت برای هیات مدیره کاندید نشدم تا فرصت برای جوان ترها فراهم شود. اصرار کردم که کاندیداها مانند ریاست جمهوری بیشتر از دو دوره در هیات مدیره نباشند. البته خیلیها مخالف این جریان بودند، اما من با مخالفت شدید پای این درخواست ایستادم و در نتیجه قانون دو دوره کاندید در اساسنامه انجمن گنجانده شد، بعضیها حتی رزومه قوی هم در مجسمه سازی نداشتند، اما چندین سال در مسند بالای انجمن جا خوش کرده بودند که پس از آن تصمیم، این ها برچیده شد.
چرا سمپوزیومهای مجسمه در کشور بسیار کم است؟
در این دوسال اخیر که شرایط اقتصادی بد است، تعداشان خیلی کم شده است؛ برای مثال سمپوزیوم سنگ و چوب همیشه برگزار می شد و دستاوردهای خیلی خوبی هم داشت اما مدتی است که برگزار نمیشود. متاسفانه تمامی سمپوزیومها به دلیل کمبود هزینه مناسبتی شده اند. از طرفی انگیزه هنرمندان هم برای شرکت و برگزاری نمایشگاه کم شده است؛ زیرا هم تولید هزینه میخواهد و هم اگر فروش نرود جا برای نگه داشتن آثار ندارند.
استاد چرا در حراجیها و اکسپوهای مختلف فقط آثار برخی هنرمندان فروخته میشود؟
به دلیل یکسری لابی گری ها که وجود دارد.
چرا گالریها با خریداران آثار مجسمه همکاری ندارند؟
البته بعضی از آنها خریداران خود را دارند، به طور مثال برخی از خانمها که نگاه فمینیستی دارند اتفاقا خیلی هم استقبال میکنند، تعدادی از هنرمندان در گالریها نمایشگاه می گذارند و فروش خوبی هم دارند، اما من از جنس آثار آنها تولید نمیکنم.
استاد چرا برهنگی در آثار نقاشی و مجسمه رواج یافته است؟
به خاطر خط فکری افرادی است که این آثار را میخرند. کسانی را می شناسم که با این سبک کار میکنند، اما اثرشان حتی در نمایشگاه هم نمی رود و در همان آتلیه فروخته میشود. متاسفانه این آثار در بدو تولید و یا در نمایشگاههای زیرزمینی خریداری میشوند.
نظرتان درباره تاثیر حراجیهایی که برگزار میشوند بر اقتصاد هنر چیست؟
مسئله اکسپو این است اشخاصی که ارتباطات خاصی دارند، سراغ هنرمندان میآیند و البته خیلیها را هم نادیده میگیرند، هنرمندانی را میشناسم که آثارشان به مراتب قویتر از آثاری است که در اکسپوها میلیاردی فروخته میشود. البته همین اکسپوها و حراجها تا حدودی بازار هنر را تامین میکنند، اما مشکل اینجاست که لابیهایی در این کار وجود دارد و بیشتر هم از جانب گالری دارها اعمال میشود.
چرا برخی از آثار حجمی که در سطح شهر نصب شده اند کیفیت بسیار ضعیفی دارند؟
زیرا تعدادی از آنها مناسبتی هستند و مثلا قرار است به مدت یک ماه در ایام نوروز و... نصب شوند. یا اینکه در مدت زمان بسیار کم تولید شده اند.
به نظر شما جایگاه هنر در جامعه امروزی کجاست؟
جوهره و ذات هنر در شخصیت هنرمند نهفته است، باید درخواست کار از سوی جامعه باشد نه اینکه من دنبال مسئول و گالری دار و... بدوم. متاسفانه در حال حاضر دلال هنر زیاد داریم. اینها باعث میشوند که اصالت آثار دیده نشود، همه آثاری که من خلق میکنم متعلق به خودم است، چند سال پیش در یک بینال کاری را داوران انتخاب کرده بودند که کپی بود. کارهای ما اصالت دارد. هنر اگر درست ارائه شود بهترین ابزار برای انتقال و حفظ ارزشهاست.
گفتگو از زهرا علیزاده
انتهای پیام/